مدیتیشن فرکانسی و موسیقی درمانی چگونه عمل میکند ؟
پژوهش های انجام شده، نشان میدهد که غده تالاموس به عنوان مهمترین غده در مغز انسان محرک های صوتی را به وسیله سیستم های عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ میدهد.
غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت میکند به محرک های صوتی موزون پاسخ میدهد، موجب بروز ترشحاتی میشود که نتیجه آن آزاد سازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود.
با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی میتوان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجبات آزاد سازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد،
موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم میسازد، پیبرد.
موسیقی درمانی عبارتست از:
القاء آرامش روحی و روانی
تسریع روند بهبود بیماریها
بهبود عملکرد ذهنی و ایجاد سلامتی در روح و روان
قدمت موسیقی درمانی تقریباً به قدمت تمدن بشری است.
فیلسوف های یونان باستان همانند سرخپوستان آمریکای شمالی عقیده داشتند که موسیقی قادر به تسریع روند بهبود بیماریهای روحی و روانی در انسانهاست.
در ایالات متحده آمریکا در طی سالهای جنگ جهانی دوم برای نخستین بار از موسیقی درمانی به عنوان یک درمان رسمی در بیمارستانهای نظامی این کشور استفاده شد
تا به سربازانی که در جریان این جنگ دچار نقص عضو و ناتوانی شده بودند کمک شود.
برای نخستین بار طی دهه میلادی به موسیقی درمانگر ها مدارک رسمی اعطا شد و نیز انجمن موسیقی درمانی آمریکا (AMTA) تأسیس و بنیانگذاری شد.
همچنین در یونان قدیم ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا بخشی وجود داشت.این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است.
آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود.یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود میتواند با برگرداندن هارمونی و نظم
در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.
در دوران باستان ارتباط نزدیکی بین موسیقی و شفا وجود داشت. در یونان باستان این همبستگی به یکی از خدایان یونان «آپولو» شخصیت و شکل داده است. آپولو هم خدای موسیقی و هم خدای طب بود.
یونانیان معتقد بودند که امراض نتیجه عدم هارمونی در وجود فرد است و موسیقی با قدرت روحی و اخلاقی خود میتواند با برگرداندن هارمونی و نظم در بدن سلامتی را برای فرد مورد استفاده به ارمغان
آورد.پژوهشهای انجام شده،
نشان میدهد که غده تالاموس بهعنوان مهمترین غده در مغز انسان محرکهای صوتی را به وسیله سیستمهای عصبی دریافت و در کنار حافظه و تخیل به آنها پاسخ میدهد.
غده هیپوفیز نیز که از غده تالاموس فرمان دریافت میکند به محرکهای صوتی موزون پاسخ میدهد، موجب بروز ترشحاتی میشود که نتیجه آن آزاد سازی ماده آرام بخش به نام آندروفین خواهد بود.
با توجه اینکه مهمترین اثر ماده مزبور، تسکین درد در انسان است به سادگی میتوان به ارزش موسیقی درمانی که عملاً موجبات آزاد سازی ماده آندروفین که علاوه بر تسکین درد،
موجبات انبساط و شادی را در انسان فراهم میسازد، پیبرد.تحقیقاتی که توسط کولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان
«سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان میدهد که موسیقی به میزان قابل توجهی در تسکین و تقلیل وضعیت بحرانی بیماران که در بخش آی ـ سی ـ یو بستری بودهاند تاثیر داشته است
زیرا ثابت شده است که سیستم اعصاب انسان به محرکهای موزیکال پاسخ مثبت میدهد.
موسیقی درمانی یک فرآیند فعال است. در موسیقی درمانی، ما انتظار داریم که موسیقی ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جریان پیدا کند. یادتان باشد که از قوه تخیل مغز استفاده کنید.
به خاطر داشته باشید: «انرژی در پی اندیشه میآید» هر جا که فکر باشد انرژی هم وجود دارد.
برای بهتر گوش کردن به موسیقی دو مطلب را به خاطر بسپارید:
۱٫ صدای موسیقی در حدی باشد که شما با آن راحت هستید.
۲٫ خودتان را تسلیم موسیقی کنید.
در اینجا به کاربرد مواردی چند از موسیقی درمانی اشاره میشود:
کاربرد موسیقی درمانی برای کمک به افراد عقب مانده با حرکات ریتمیک موزیکال میتوان مهارت در هماهنگیهای حرکتی را بهبود بخشید،
اشعار آوازهای مخصوص را میتوان نوشت که از طریق آن مراحل و روشهای مهارتهای خود یاری مثل لباس پوشیدن و مسواک زدن را یاد بگیرند و به خاطر بسپارند.
موزیک تراپیست ها، برای اینکه برنامه های درمانی و روش های مؤثر برای در حال جریان ایجاد کنند، باید برنامه ریزی دقیقی را به کار گیرند.
جریان برنامه ریزی شامل چهار مرحله کلی است:
تعریف مشکل درمانجو یا زمینه نیاز آن (سنجش)
فراهم کردن هدفی برای درمانجو که به رفع مشکل یا نیاز او کمک کند.
برنامه ریزی مناسب فعالیت های موزیکی
تکمیل روش ها و فعالیت ها و ارزشیابی واکنش های درمانجو
مشاهدات و تجربیات اخیر نشان داده است که کاربرد موسیقی در درمان ناتوانیهای یادگیری اشخاصی که آسیب های شنوایی دارند،
اشخاصی که آسیب های بینایی یا آسیب های گفتاری دارند، مورد استفاده قرار میگیرد.
کاربرد موسیقی درمانی در نارسائی های گفتاری:
افرادی که در ارتباط کلامی مشکل دارند با خواندن آوازها و سرودهای مخصوص میتوانند در شمرده تلفظ کرد ناصوات، گفتار مورد نیاز و مهارت در تشخیص لغات رشد و تمرین کنند. ریتم و صدای موسیقی همچنین می تواند تقویت جریان تکلم را در اختلالات گفتاری مانند لکنت زبان آسان سازد. از موسیقی برای اشخاص زبان پریش (آفازیک) به عنوان روش برای برقراری رابطه کلامی می توان استفاده کرد
تکنیک شناخته شده، درمان آوازی ملودیک (Melodic intonation Therepy ( M.I.T
این تکنیک، در اوایل دهه هفتاد میلادی به عنوان یک روش ترمیمی برای بخشی از مسائل گفتاری بزرگسالان زبان پریش به وجود آمده است. در این روش جملات کوتاه در نمونه های ساده آهنگین، با آواز خوانده می شود. به موازاتی که بیماران عبارات و جملات را یاد می گیرند، آهنگ ها کمرنگ تر و محو می شوند، این روش بر پایه این نظریه قرار گرفته که وقتی نیم کره سمت چپ، آسیب می بیند می توان به وسیله اغراق در آواز (ریتم، با تأکید بیان کردن و جملات ملودیک) با کمک نیم کره راست مغز، تکلم را کمک، تحریک و تسهیل کرد.
کاربرد موسیقی درمانی در درمان معلولیت های ارتوپدی:
بنابر نظر «رودنبرگ» (هزار و نهصد و هشتاد و دو) از موسیقی میتوان در چند منظور درمانی برای معلولین ارتوپدی استفاده کرد:
یک. کاهش حواس پرتی
دو. رهایی از تنش ها و حساسیت های شدید
سه. تقویت تمرین های عضلانی
چهار. افزایش احساس ارزش شخصی
فعالیت های مختلف موسیقی درمانی می تواند جهت بهبود وضعیت مفاصل و ماهیچه ها و افزایش هماهنگی حرکات آنها کمک کرد. مثلا نواختن سازهای انتخاب شده با شیوه های مخصوص می تواند
تحرک و استقامت مفاصل را افزایش دهد و با هماهنگی قسمت هایی از بدن را بهبود بخشد.
مثلاً نواختن پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها و از ریتم سازها برای افزایش دامنه حرکات و منبعی برای الگوهای حرکتی از نواختن ساز دهنی
برای کنترل بهتر دست ها و هماهنگی آن با دهان و تقویت ظرفیت های حیاتی می توان استفاده کرد. یکی دیگر از منافع یادگیری نواختن ساز برای معلولین، احساس کامیابی و رضایت است.
نواختن ساز، احساس ارزش شخصی را افزایش میدهد و اگر به صورت گروهی نواخته شود، رشد اجتماعی شان تقویت خواهد شد.
مدیتیشن فرکانسی و موسیقی درمانی چگونه عمل میکند ؟
کاربرد موسیقی درمانی در درمان سالمندان:
سالمندی معمولاً با درجاتی از زوال کارکرد جسمی و ذهنی همراه است. که این درجات در افراد مختلف متفاوت است.
بیشتر افراد مسن خصوصاٌ آنهایی که در خانه های سالمندان زندگی میکنند، علائمی از اختلالات فکری و بدنی دارند.
بسیاری از سالمندان مشکل پزشکی مانند بیماریهای قلبی، دیابت، سرطان و یا فشار خون دارند. بهعلاوه عدهای نیز به دلایل عاطفی دچار افسردگی و تنهایی می شوند.
موسیقی درمانی میتواند در زمینه تقویت کارکرد جسمی و روحی این افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسیقی همراه با تمرینات و ورزش های روزانه، میتوان احساس دردی را که غالباً توأم با این ورزشهاست
از ذهن دور ساخته و یا انگیزه و محرک لازم را برای شرکت در انجام این قبیل ورزشها و فعالیتهای حرکتی فراهم کرد.
دست زدن نشاط انگیز و موسیقی ریتمیک میتواند ورم مفاصل انگشتان را صاف کند، اعتماد به نفس او را افزایش داده و انرژی مثبت را در اینگونه افراد تقویت کند. مهم است
به خاطر بسپاریم که موسیقی مورد علاقه سالمندان مانند دیگر اقشار مردم دامنه وسیعی دارد.
علاقه آنها متناسب با سنشان تغییر میکند. معمولاً افراد مسن به آهنگهای معروفی که در دوران جوانی حوالی سنین ۱۸ تا ۲۵ سالگی گوش میدادند، علاقه نشان میدهند.
منشأ موسیقی درمانی
در سراسر تاریخ، موسیقی دلیلی بر وجود و تأثیرپذیری احساسات انسانی بوده است.
در انجیل آمده است که شاه سائول بهوسیله آوای چنگ داوود آرام شد و یونانیان باستان نیز، تأثیر شفابخش موسیقی را بهخوبی شناخته بودند.
در بسیاری از فرهنگها موسیقی با سنتهایشان درآمیخته است. موسیقی میتواند سبب تغییر روحیه شود؛ تأثیر محرک یا آرامبخشی داشته باشد و بر فرآیندهای فیزیولوژی، مانند ضربان قلب یا تنفس تأثیر بگذارد.
در جنگ جهانی دوم از موسیقی برای درمان سربازان مجروح استفاده شد و این امر سرآغازی بود برای مطالعات و دورههای عملی استفاده از موسیقی در درمان.
اولین انجمن حرفهای موسیقی درمانگرها در سالهای ١٩۴٠ و ١٩۵٠. م ایالات متحده آمریکا تشکیل شد.
انجمن ملی و انجمن موسیقیدرمانگرهای آمریکا، در سال ١٩٩٨. م با هم تلفیق شدند و انجمن موسیقی درمانگرهای آمریکا را تشکیل دادند.
مزایا و منافع موسیقی
موسیقی، میتواند برای همه سودمند باشد، افزون بر اینکه میتوان آن را در درمان کسانی که بیماری و مشکلات جسمی، عاطفی یا اجتماعی دارند به کار برد، حتی افراد سالم نیز میتوانند
از آن برای آرامش، کاهش استرس و بهبود روحیه، همراه تمرینهای ورزشی استفاده کنند.موسیقی، هیچگونه عوارض سمی و زیانآوری ندارد.
موسیقی درمانگرها به بیماران خود کمک میکنند به شماری از هدفهایی که میتوان با موسیقی به آن دست یافت، برسند.
از جمله آنها بهبود ارتباطات، رشد درجات ادبی و تحریک تواناییها. همچنین میتوان در رفتاردرمانی و کنترل درد، از موسیقی کمک گرفت.
تأثیرات جسمی
واکنش مغز در برابر موسیقی، تغییراتی را در بدن ایجاد میکند.
آهنگ میتواند بدن را به سوی الگوی تنفسی آرامتر و عمیقتر هدایت کند که همین امر سبب آرام شدن جسم میشود و تأثیر آرامبخشی دارد.
ضربان قلب و فشار خون در برابر نوع موسیقیای که شنیده میشود، واکنش نشان میدهند. بلند یا کوتاه بودن صدا، بر سرعت ضربان قلب و سرعت محرکی که عصب شنوایی را تحریک میکند، تأثیر میگذارد.
صداهای بلند و تند، سرعت ضربان قلب و فشار خون را بالا میبرند و صداهای آهسته، ملایم و منظمتر ضربان قلب و فشار خون را منظم میکند.
موسیقی همچنین میتواند انبساط عضلانی را تسکین بدهد و تواناییها را بالا ببرد.
در کلینیکهای بازپروری، اغلب از موسیقی برای کمک به بازسازی الگوی مهارتهای جسمی استفاده میکنند.
میزان اندروفین (تسکین دهنده طبیعی درد) با گوش دادن به موسیقی افزایش یافته، میزان هورمونهایی که باعث استرس میشوند، کاهش مییابد.
این تأثیرات شاید بتواند تا اندازهای علت تأثیر موسیقی در بهبود سیستم ایمنی را توضیح دهد.
مطالعاتی که در سال ١٩٩٣. م در دانشگاه میشیگان انجام شد، نشان داد گوشدادن موسیقی حتی برای پانزده دقیقه، میتواند
قسمت اول اینترلئوکین را افزایش دهد که نتیجه آن، افزایش مصونیت و ایمنی بدن است.
تأثیرات ذهنی
توجه به نوع و سبک صوت و صدا، موسیقی میتواند فرد را هوشیار کرده، یا به آرامش او کمک کند.
به وسیله موسیقی میتوان، قدرت حافظه و یادگیری را افزایش داد و از این خاصیت در آموزش بچههای عقبمانده ذهنی، نتیجه خوبی گرفت.
نتیجه سودمندتر موسیقی، بهبود توانایی تمرکز است، مطالعه در این زمینه نشان داد که دانشجویان کالج، مسائل ریاضی را بعد از گوش دادن به موسیقی کلاسیک، بهتر و راحتتر حل میکنند.
از آن اصطلاح «تأثیر موزارت» رایج شد.
تأثیرات عاطفی
توانایی موسیقی در تأثیر بر عواطف انسانی بهخوبی آشکار است.
فیلمسازان از موسیقی بسیار استفاده میکنند. تنوع در نوع موسیقی ممکن است در آفرینش احساس آرامش، تنش، هیجان یا عشق استفاده شود.
لالایی گفتن نیز قرنهاست که برای آرام کردن کودکان و نوزادان و خواباندن آنها مرسوم است.
همچنین موسیقی میتواند برای بیان صریح احساسات و بدون استفاده از کلام بهکار برده شود که در بعضی موارد، وسیله درمانی مناسب و قابل استفادهای است.
هدفهای استفاده از موسیقی
«موسیقی، به مثابه پل ارتباطی با بیمار است.»
موسیقی درمانگرها دلیل بهکارگیری موسیقی را در موارد خاص درمان، چنین استدلال میکنند و برای کمک به روند بهبود بیماری از فعالیتها و تمرینهای ویژهای استفاده میکنند.
از جمله برای پیشرفت در ارتباطات خویشاوندی تحریک احساسات و کسب تواناییهای اجتماعی باشد.
میتوان از شگردها، بهگونههای مختلفی استفاده کرد، مانند خواندن، گوشدادن، آهنگسازی، استفاده از آلات موسیقی، تحرک، تصویرسازی ذهنی و روشهای مقتضی دیگر.
موارد دیگری مانند رقص، هنر و روانشناسی نیز مفید است.
بیماران ممکن است بهعنوان نتیجه درمان، از تواناییهای موسیقی خود استفاده کنند، اما این امر دخالت چندانی ندارد. هدف اولیه، گسترش توانایی بیماران برای انجام وظایف است.
شگردهای موسیقی درمانی
آموزش نواختن یکی از آلات موسیقی از فعالیتهای بسیار عالی است که تواناییهای معلولان جسمی، آسیبدیدههای مغزی و… افزایش میدهد.
موسیقی، با وجود هر یک از نقایص بالا، توانمندی فرد را بالا میبرد.موسیقی، تمرینی است برای کنترل حرکتها و همکاری گروهی.
همچنین گوش دادن به موسیقی احساس نیاز به اجتماعی بودن و ارتباط داشتن را بیشتر میکند.
آواز خواندن باعث بهتر سخن گفتن، هماهنگی و کنترل تنفس میشود.بهیاد آوردن اشعار و آهنگها نیز تمرینی مناسب است برای افراد معلول و کسانی که دچار آسیبهای مغزی هستند.
یکی از راههایی که به بیمار کمک میکند بر احساسات منفی و ترس خود غلبه کند، آهنگسازی و موسیقی است.
گوش دادن به موسیقی، برای افزایش دقت و بهیاد آوردن بهترین راه است. همچنین آن ممکن است به بیمار کمک کند خاطرات و احساساتی که نیاز به یادآوری آنهاست به یادآورد و درباره آنها صحبت کند.
آواز خواندن و مشاوره کردن، روش یکسانی است که برای بعضی از بیماران به صورت عمومی استفاده میشود و آنها را برای صحبت کردن تشویق و دلگرم میکند.
گوش دادن به موسیقی راهی است برای بیان احساسات، سمبلها و تصورات بیمار و پلی است برای ابراز احساسات.
مدیتیشن فرکانسی و موسیقی درمانی چگونه عمل میکند ؟
موسیقی و کودکان
تحریک حواس از طریق موسیقی، البته به صورت تفریحی میتواند به گسترش توانایی کودکان برای بیان احساسات، ارتباطات و گسترش حرکات منظم کمک کند.
مدارک نشان میدهد که تواناییهای کلامی میتواند با تحریک هر دو نیمکره مغز گسترش یابد.
موسیقی میتواند در کاهش استرس، اضطراب و درد در کودکان، همچون بزرگسالان مؤثر باشد.
موسیقی درمانی در بیمارستانها برای کسانی که بیمار هستند یا برای جراحی آماده میشوند یا در بخش مراقبتهای پس از عمل هستند، بسیار سودمند است.
کودکان میتوانند با تمرین موسیقی، اعتماد به نفس خود را بیشتر کنند.
نوزادان خیلی بیشتر از بزرگسالان از موسیقی لذت میبرند.
نوزادان نارسی که برایشان موسیقی پخش میشود، سریعتر از نوزادانی که در معرض موسیقی قرار نگرفتند، اضافهوزن پیدا میکنند و زودتر از بیمارستان مرخص میشوند.
موسیقی و احیا
بیمارانی که آسیبهای مغزی حاصل از ضربه، یا دیگر مشکلات عصبی و مغزی دارند، با موسیقی درمانی بهبود یافتهاند.
تمرینات منطقی و مفید، تواناییهای بدن را به شکلی سودمندتر هدایت میکند. فرآیندهای ژنتیکی و مهارتهای زبانی با موسیقی، بهتر پرورش مییابند.
موسیقی و سالمندان
سالمندان بهطور کلی مستعد اضطراب، افسردگی و بیماریهای مختلف، مانند پارکینسون هستند، بهویژه کسانی که در کلینیکها به سر میبرند.
زخمهای مزمن، سبب دردهایی میشوند که غیرعادی نیستند. موسیقی برای لذت بردن، آرامش بیشتر و تسکین درد، بهترین راه برای آنهاست و فرصتی است برای اجتماعی باقی ماندن سالمندان.
همچنان میتواند در بهبود کسانی که به بیماری آلزایمر مبتلا هستند، اثرهای چشمگیری داشته باشد، حتی بهطور موقت. موسیقی در کاهش هیجان که در نشانههای عمومی آلزایمر وجود دارد، مؤثر است.
همچنین مطالعات نشان دادهاند سالمندانی که موسیقی مینوازند، از نظر جسمی و عاطفی نسبت به بقیه سالمندانی که هیچ ارتباطی با موسیقی ندارند، شاداب ترند.
موسیقی و بیماران عقبمانده ذهنی
موسیقی، میتواند برای بیماران ذهنی یا روحی وسیله مناسب و مؤثری باشد.
اوتیس، نوعی بینظمی است که بسیار مورد پژوهش و جستوجو قرار گرفته است.
موسیقی درمانی بعضی از کودکان اوتیستیک را قادر ساخته است که با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مهارتهای آموختن آنها را نیز گسترش داده است.
سوء استفادههای جسمی، شیزوفرنیا یا پارونیا و اختلالات شخصیتی، اضطراب، بهانهجویی، همگی مواردی هستند که موسیقی درمانی برای آنها سودمند است.
در این گروه، مشارکت و تأثیرات اجتماعی بهوسیله موسیقی سرعت مییابد، واقعیتگرایی بهبود پیدا میکند
به بیماران کمک میشود تواناییهای شان را توسعه دهند، استرس را کمتر کنند و احساسات شان را انتقال دهند.
موسیقی و کلینیک مخصوص بیماران صعبالعلاج
درد، اضطراب و افسردگی از بزرگترین مواردی هستند که در نهایت سبب بیماری میشوند، چه برای کسانی که در بیمارستانها هستند و چه برای دیگران.
موسیقی میتواند دردها را با کاهش اندورفین و افزایش آرامش، تسکین دهد و فرصتهایی را برای بیماران به وجود آورد که با صحبت کردن درباره ترسهایی که از مرگ و اهتزار دارند، به کاهش ترس خود
کمک کنند.
همچنان ممکن است به تعدیل سرعت تنفس در بیمارانی که اضطراب دارند، کمک کرده، فکر آنها را آرام کند. در بیمارستان سنت پاتریک در مونتانا، بیماران در حال مرگ را با موزیک آرام میکنند.
پزشکان در این برنامه، میکوشند بیمارانی را که درد میکشند با موسیقی آرام کنند.
موسیقی و زایمان
تحقیقات نشان داده است، زنانی که در هنگام دردهای زایمان به موسیقی گوش داده، درد کمتری داشتهاند.
گوش دادن به موسیقی با زبان آشنا و با همراه تصویرسازی مثبت، مؤثرتر است و بیشتر کمک میکند.حرکات مادر کمک میکند که بچه برای زایمان در موقعیت مناسبی قرار گیرد.
لذت بردن از موسیقی، تحرکزاست و به مادر کمک میکند که بیش از پیش، در حین دردهای زایمان فعال باشد و مقاومت کند.
موسیقی شاد و ریتمیک، بدن را برای آزاد کردن اندروفین تحریک میکند، که این ماده بهطور طبیعی درد را کاهش میدهد.بسیاری از زنان، برای هر یک از مراحل زایمان، سبکهای مختلفی از موسیقی را انتخاب
میکنند.
موسیقیهای قویتر یا آنهایی که احساس امنیت بیشتری را انتقال میدهند، برای مراحل سختتر مناسبترند. همچنین بهتر است آهنگ، با یکی از آلات موسیقی نواخته شود.
موارد احتیاط
بیمارانی که از موسیقی درمانی استفاده میکنند، نباید داروها و درمانهای دیگری را که به آنها تجویز شده است، بدون مشورت قبلی با پزشک قطع کنند.
پژوهش و پذیرش عمومی
مخالفتهایی در بین پزشکان، درباره این مسئله وجود دارد که آن میتواند فقط برای بعضی از بیماران سودمند باشد.
هر چند تحقیقات نشان داده است که گوش دادن به موسیقی میتواند اضطراب، درد و زمان استراحت پس از عمل را کاهش دهد. اطلاعات خوبی وجود دارد که این موارد را در برمیگیرد.
گواهینامه درمان با موسیقی
موسیقی درمانگرها، خود نوازندگان و موسیقیدانهای بااستعدادی هستند.
آنها آموزش میبینند که موسیقی چگونه برای گروههای خاص و موقعیتهای گوناگون، عملاً به کار میرود. دورههای عملی آن شامل کلاسهایی درباره تاریخچه موسیقی و نمایش، کنسرت، دانش
رفتاری و عادتی است.
اصوات موسیقی به علت برخورداری از بار هیجانی و عاطفی تاثیرات عمیقی بر روحیات شخصیت و پرورش عواطف انسانی می گذارند و در تعدادی از شاخههای طب جایگزین
مانند طب سوزنی هومئوپاتی و آیورودا نقش عمده ای در درمان دارند.امروزه به علت نگرش علمی و روشمند به موسیقی در درمان امراض موسیقی درمانیبه عنوان رشته ای مستقل مورد توجه قرار گرفته
و در حکم روشی مکمل برای درمانهای رایج پزشکی تعریف شده است که منظور از آن استفاده تجویز شده
از تحریکات موسیقایی یا فعالیتهای آن برای کاهش ناتوانی و بیماری و تغییر حالات ناسازگار از طریق توانبخشی توقف و درمان علائم بیماری است که زیر نظر پرسنل آموزش دیده صورت میگیرد.
در این رشته موسیقی به عنوان ابزار و موسیقی درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخی از بیماریها شرایطی را (با توجه به شدت آن بیماری) ایجاد میکنند
که میتواند بیمار را در یک روند مثبت صعودی درجهت کاهش استرس ها و ارتقا سلامت قرار دهد و این شرایط ممکن است متناسب با جنس و سن بیمار و شدت بیماری در امراض مختلف متفاوت باشد.
در مورد کارکرد موسیقی در پزشکی پژوهشهای گوناگون و معتبری صورت گرفته است
که تعدادی از آن ها بر روی علائمی چون ضربان قلب، فشارخون، دردهای گوناگون، تنفس، واکنش های پوستی، هورمونهای آدرنالین، پرولاکتین، کورتیزول، امواج مغزی، کتکولامین ها، استروئیدها،
الکترومیوگراف، عوارض جانبی داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستری بودن و بسیاری موارد دیگر متمرکز بوده است.
به طور کلی اهداف درمانی این پژوهش های موسیقایی را میتوان در هشت محور عمده خلاصه کرد:
پیشگیری، آموزش و یادگیری
کاهش دردهای گوناگون پزشکی و دندان پزشکی
کاهش تنش ها و نگرانی های ناشی از جراحی آسیبها و بیماریها
توان بخشی بعد از جراحی آسیب ها و تصادفات
کاهش خستگی حاصل از تنوس های عضلانی (گرفتگی های عضلانی) و کارکرد ماهیچه
کاهش عوارض جانبی داروها
کاهش مدت استفاده از داروها
کاهش طول مدت درمان و بستری بودن
علاوه بر تاثیرات درمانی یاد شده موسیقی میتواند برای ارتقا برخی از فاکتورهای رفتاری در افراد سالم موثر واقع شود.
– مثلاٌ در صنعت از دوش موسیقی برای افزایش بازده تولید و آرامش روانی کارکنان استفاده میشود.
تاثیرات انواع موسیقی بر فرایندهای حافظه یادگیری، دقت، ادراکات حسی، سیستم عصاب حرکتی نمونههایی از این مقولهاند. پژوهشهای انجام شده درباره حس آمیزی رابطه متقابل تاثیرات روانی
برخی از نت ها و گامهای موسیقی را با رنگهای مختلف آشکار میسازد. مثلاٌ روان پزشکان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مایل به آبی را به گام لاماژور نسبت دادهاند.
– موسیقی در زمینه شناخت و کمک به رفع مشکلات رفتاری نیز کاربرد فراوانی دارد و این تغییرات رفتاری خاصه در سنین رشد و کودکی حائز اهمیت است.
علت این تاثیر گذاری این است که هنر به طور کلی و در این جا موسیقی با توجه به بار عاطفی آن به عنوان نوعی وسیله تخلیه روانی به کار برده میشود و کودکانی که دچار تنش و فشار روانی هستند
با برون فکنی فشارها و هیجانات از طریق موسیقی، به حد مطلوب هیجان و آرامش دست مییابند.
به استثنای مواردی که مشکل کودک ریشه جسمی یا ارگانیک (اندامی) دارد تاثیر موسیقی در رفتار کودک در مقایسه با سایر شیوه های دیگر از جمله دارو درمانی موفق تر بوده
و بیش از هر روش دیگری در تعدیل رفتارهای کودک موثر است اگر چه در مورد نقصهای ارگانیک نیز نقش موسیقی را نباید از نظر دور داشت.
– مهم ترین ویژگی ازتباطی موسیقی جنبه غیر کلامی آن است که می تواند در درمان اهمیت اساسی داشته باشد. موسیقی واسطه با ارزشی برای ایجاد ارتباط مجدد با واقعیت در مورد افرادی است
که از واقعیت و اجتماع بریده اند (بیماران اسکیزوفرنی) موسیقی، نوعی محرک احساسی قوی و تجربه ای چند حسی است تحریک شنوایی از طریق اصواتی که شنیده می شوند
تحریک لمسی از طریق ارتعاشاتی که قابل احساس هستند و نیز تحریک بینایی توسط اجرای زنده آن مثلاٌ کسب موفقیت در فعالیتهای موسیقایی میتواند احساس ارزش فردی را تقویت کند.
بعلاوه موسیقی بعنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقویت کنندهها و زمینهای برای یادگیری و انعکاس مهارتها نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
– مهارت های لازم
بررسی علمی هر پدیده در جهان منوط به شناخت اجزا عناصر تشکیل دهنده و نسبتهای لازم و متعادل در میان آنها و نیز بررسی طرز قرار گرفتن هر یک از اجزا و نسبت روابط و وظایف آنها با یکدیگر است.
در مبحث موسیقی درمانی که دو جنبه موسیقایی و پزشکی درآن مطرح است داشتن اطلاعاتی جامع برای درک و دریافت موسیقی روان شناسی موسیقی، تئوری موسیقی، تاریخ موسیقی و همچنین شناخت
دقیق جوانب مختلف جسمی و روانی انسان از دیدگاه علوم فیزیولوژی (کارکرد صحیح اجزای بدن) و پاتولوژی (آسیب شناسی) برای «موسیقی- درمانگر» الزامی است.
– علاقه و اشتیاق یک کار و پذیرش مسئولیت حرفهای از تعهد نسبت به این رشته احرتامره حقوق درمان جویان و داشتن روحیه تحقیق از ویژگی های مهم یک
«موسیقی درمانگر» است.
بنابراین او باید مهارتهای تکنیکی و تفسیری پیشرفته را حداقل در یک وسیله اجرای موسیقی بداند و در توسعه و گسترش روابط بین افراد از طریق فعالیتهای موسیقایی مهارت کامل داشته باشد.
از طرفی چون ریشه و پایه تمام بحثهای روان شناسی به نوعی به مغز و اعصاب مربوط می شود و با توجه به این که فرایند درک موسیقی در مغز انسان صورت میگیرد
ضرورت بحث عصب شناختی پیرامون موسیقی آشکارتر میشود.
موسیقی میتواند از طریق ایجاد تحریکاتی در قسمتهای مختلف سیستم عصبی بطور وسیعی بر بسیاری از اعضا و اندامهای انسان از نظر ادراکات حسی و کارکردهای عملی موثر واقع شود
و باعث پویش جسم و روان انسان در حالت سلامتی و بیماری گردد.
سلام
بسیار عالی
آیا بدون موسیقی نیز در تمرکز به نتایج خوبی د
میرسیم؟
آیا قرآن را میتوان مثل موسیقی اینطور موثر فرض کرد یا اثر قرآن کمتر است؟