تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم دو نوع اصلی تلقینات هیپنوتیزمی هستند. تلقینات مستقیم به طور واضح و صریح بیان می شوند و به طور مستقیم به موضوع هیپنوتیزمی می گویند که چه کاری انجام دهد یا چه احساسی داشته باشد. به عنوان مثال، یک هیپنوتیزور ممکن است به موضوع بگوید: “دستان شما به آرامی شروع به سنگین شدن می کنند.”

تلقینات غیر مستقیم به طور ضمنی بیان می شوند و به موضوع هیپنوتیزمی اجازه می دهند تا خودش نتیجه گیری کند. به عنوان مثال، یک هیپنوتیزور ممکن است به موضوع بگوید: “به چشمان خود نگاه کنید و ببینید که چگونه شروع به خسته شدن می کنند.”

هر دو نوع تلقینات هیپنوتیزمی می توانند موثر باشند، اما تلقینات غیر مستقیم اغلب موثرتر هستند زیرا کمتر تهدیدآمیز و کنترل کننده تلقی می شوند. تلقینات غیر مستقیم همچنین می توانند خلاقانه تر باشند و به هیپنوتیزور اجازه می دهند تا از استعاره ها، کنایه ها و سایر تکنیک های زبانی برای ایجاد تأثیر استفاده کند.

در اینجا چند مثال از تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم آورده شده است:

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم:

• “شما در حال خوابیدن هستید.”
• “شما احساس آرامش می کنید.”
• “شما می توانید هر چیزی را که می خواهید تصور کنید.”

تلقینات هیپنوتیزمی غیر مستقیم:

• “به چشمان خود توجه کنید و ببینید که چگونه شروع به خسته شدن می کنند.”
• “به  صدای من گوش دهید و اجازه دهید شما را به خواب عمیق هدایت کند.”
• “تصور کنید که در یک مکان آرام و امن هستید.”

در نهایت، موثرترین نوع تلقین هیپنوتیزمی برای یک موضوع خاص به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله شخصیت و ترجیحات موضوع، تجربه و مهارت هیپنوتیزور، و هدف از هیپنوتیزم.

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم

تلقینات مستقیم به طور واضح و مشخص به فرد گفته می‌شود. به عنوان مثال، یک هیپنوتیزم‌گر ممکن است به فرد بگوید: “چشمان خود را ببندید و به آرامی نفس بکشید. شما احساس آرامش و راحتی می‌کنید.” یا “شما در یک اتاق گرم و آرام هستید. شما احساس آرامش و امنیت می‌کنید.”

تلقینات مستقیم می‌توانند برای ایجاد خلسه، القای حافظه یا تغییر رفتار استفاده شوند. آنها معمولاً برای افراد هیپنوتیزم پذیری بالا موثر هستند.

تلقینات هیپنوتیزمی غیر مستقیم

تلقینات غیر مستقیم به طور ضمنی و غیرمستقیم بیان می‌شود. آنها معمولاً از استعاره، کنایه یا داستان برای القای یک پیام استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک هیپنوتیزم‌گر ممکن است به فرد بگوید: “به یک رودخانه آرام فکر کنید. آب رودخانه به آرامی جریان دارد و شما احساس آرامش می‌کنید.” یا “شما یک درخت قوی و مقاوم هستید. شما در برابر هر طوفانی مقاومت می‌کنید.”

تلقینات غیر مستقیم می‌توانند برای افراد هیپنوتیزم پذیری متوسط یا پایین موثر باشند. آنها همچنین می‌توانند برای القای تغییرات عمیق‌تر در رفتار یا افکار استفاده شوند.

تفاوت بین تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم

جدول زیر تفاوت بین تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم را خلاصه می‌کند:

انتخاب نوع تلقین

نوع تلقین مناسب برای یک فرد به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:

• سطح هیپنوتیزم پذیری فرد
• هدف از تلقین
• شرایط فرد

در برخی موارد، استفاده از ترکیبی از تلقینات مستقیم و غیر مستقیم می‌تواند موثرتر باشد.

تلقینات می توانند مستقیم باشند – یعنی ما به شخص هرآنچه را که  بخواهیم مستقیماً می گوییم. بطور مثال: “شما در ناحیه ی کف دستان خود احساس گرما می کنید”

یا تلقین می تواند غیرمستقیم باشد، مثلا: “شما براحتی میتوانید تصور کنید یک دستکش چرم که داخل آن پشمی است پوشیده اید الان چه حسی دارید”  حال این موارد

وقتی که به تلقین هیپنوتیزمی رسد، ارزشمند میشوند و می توانند بسیار قدرتمند باشند.

در فایل های خودهیپنوتیزم ما از تلقینات مستقیم و غیرمستقیم برای حداکثر تأثیرگذاری استفاده می کنیم. تلقینات مستقیم واضح ترند، بیشتر اقتدارگرا هستند و به طور کلی به شیوه ای قوی تر القا می شوند که این روش استفاده از تلقین در هیپنوتیزم سنتی است.

با تلقین مستقیم ما اساساً به شخص می گوییم که چه کارهایی را باید انجام دهد. بعضی از مردم به دلیل تجربیات زندگی ، زمینه ی رشد و تربیتی شان، ممکن است

نسبت به پذیرش «دستور» بیشتر راغب باشند و به تلقینات مستقیم پاسخ می دهند.

نمونه هایی از تلقینات غیر مستقیم

هنگامی که از تلقینات غیرمستقیم استفاده می کنیم، ما از یک شکل نرم تر، با جذابیت بالا و غیر علنی تلقین استفاده می کنیم. این شیوه همواره گوش نوازتر  و از جانب

اغلب مردم به راحتی قابل پذیرش و بدون مقاومت است.

گفتن چیزی شبیه به: “و ممکن است احساس کنید که اندام شما سبک یا سنگین وزن است “، تلقین غیر مستقیم است. و این: “و همانطور که در حال حاضر خواب شما عمیق تر می شود …” و ” چه حس خوشایندیست هنگامیکه شما بتوانید احساس آرامش را اکنون در تمام بدن تان گسترش دهید…!” شما از آخرین مثال متوجه خواهید

شد که نیازی نیست به شنونده بگوییم که هر کاری را انجام دهد یا چیزی را احساس کند؛ ما به سادگی و با صدای بلند می گوییم اگر آنها را احساس کنند، ذهنشان بقیه را انجام خواهد داد.

 در این مورد:

“گاهی اوقات دوستان و همکارانم در مرکز کابوک، مرا در حالی که بر روی یک صندلی یا کاناپه ی مخصوص خودم لم داده ام و بسیار ریلکس هستم، می بینند و به من می گویند: استاد به نظر می رسد که با بی خیالی تمام هر لحظه ای از زمان و مفهوم آن را از دست می دهید… و چیز دیگری که آنها متوجه می شوند این است که این

موضوع اهمیت چندانی هم برای من ندارد، مادامیکه آنها به من نزدیک می شوند … متوجه می شوند که من به خلسه ایی عمیق و عمیق تر رفته ام … “تجربه ی لحظات

ناب تلاقی زمان و بی زمانی، لحظه های برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاهم، تقویت اراده ام، رجوع به درونم برای نوازش خودم و سپاس و قدردانی از خودم و خدای مهربانم! من نیز هربار نیاز به خودهیپنوتیزم دارم.

این نیز یک نمونه از تلقین هیپنوتیزم غیر مستقیم است، اگر احساس کنیم که در برابر درخواست مستقیم برای ریلکس شدن برخی مقاومت ها وجود داشته باشد از این طریق ما می توانیم “نگهبان خاموش” ضمیرناخودآگاه خود را همانگونه که باید به دست بگیریم. تلقین غیر مستقیم به سادگی اشاره می کند به آنچه که شنونده در تلقین

میخواهد بدون اینکه مستقیماً او را خطاب کرده باشیم.

در قرن اخیر  میلتون اریکسون –Milton H. Erickson– استاد تلقین غیر مستقیم بود. اریکسون از آن دسته از افرادی بود که به نظر می رسید توانایی انجام این کار را اگر

نگوییم صد در صد ولی تا حدود بسیار زیادی بصورت نامحسوس و نامرئی انجام میداد.

حتی یک وقت هایی پیش آمده بود که او حتی نمی دانست چرا برخی از مراجعینش بهتر شده اند – فقط می دانست که آنها تمایل به بهبودی دارند. او از تکنیک های

بسیاری استفاده کرد، اما بیشتر کارهایش بر اساس استعاره و داستان گویی بود و این یکی از قدیمی ترین انواع درمان است.

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم

معماها، استعاره ها و مفاهیم 

صحبت های ما در معماها، استعاره ها و دلالت ها انجام میشود، (به نوعی در لفافه سخن گفتن) ما بصورت اتوماتیک وار معانی را هنگامی که کسی چیزی می گوید

“میخوانیم” یا “حدس میزنیم” (گرچه برخی از مشکلات ارتباطی ما همین است که اغلب در ارتباطات مان دچار سوء تفاهم و اشتباه می شویم).

به فرض مثال: برو آنجا بشین ، به ذهن آگاه به این معناست “برو و روی آن صندلی که آنجاست بشین” ما نیازی به صحبت در مورد صندلی نداشتیم زیرا به ما گفته شد

“برو آنجا بشین درحالیکه در آنجا یک صندلی وجود داشت، هر چند که ما میدانیم قرار هم نیست روی زمین بنشینیم.

نشستن بر روی صندلی، معنی ضمنی ایی بود که ما بدون تفکر و در لحظه آنرا فهمیدیم اما ذهن ناخودآگاه ما به معنای واقعی کلمه به طور متفاوتی کار می کند و تنها

راهی که ما می توانیم از تفسیر تلقین هیپنوتیزم اطمینان حاصل کنیم این است که کلمات را به روشنی بدون کوچکترین پیچیدگی و در عین حال سلیس و روان بیان کنیم.

اگر ما چنین مراقبت هایی برای جمله بندیهای تلقینی را انجام ندهیم، هیچ راهی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب نخواهیم داشت.

مقصود ما این نیست که از “دلالت” و  “مفهوم” نباید استفاده کرد! فقط معنای ضمنی باید خالی از اشتباه و سوء تفاهم باشد.  در واقع هنگامی منحصراً میتواند مفید باشد که مداخله ی آگاهانه کمتر باشد. در اینجا یک مثال بسیار با دقت از مفهوم طراحی شده یا تلقین غیر مستقیم وجود دارد.

“تمام مشکلات و ترس های شما امشب در خواب حل خواهد شد.” 

آیا میدانید که مفهوم تلقین غیرمستقیم چیست؟ در صورتیکه نمی دانید پس دقت نمایید؛ شما برای رویا دیدن به اندازه ی کافی به خواب خواهید رفت ما معمولاً در این هنگام چیزی به آن اضافه می کنیم به طوری که شما صبح که بیدار شدید کاملاً بیدار، هوشیار، پر از انرژی و در جستجوی هر فرصتی که آن روز برای شما به ارمغان خواهد آورد، باشید.

این کار همراه با ترس از تجربه ی مرگ توسط افرادیکه با مشکلات خواب دست و پنجه نرم می کنند انجام می شود و از این فرآیند بیدار شدن ارتقاء خوش بینی و شور و شوق را حس می کند.

اکثر هیپنوتراپیست ها از تلقینات مستقیم و غیر مستقیم استفاده می کنند و هر دو روشهای قدرتمندی هستند همانطور که قبلاً ذکر شد برخی از مردم به رویکرد مستقیم

بیشتر پاسخ می دهند در حالی که برخی دیگر به طور موثرتر به تلقینی که کمتر آشکار است یعنی غیر مستقیم پاسخ می دهند.

حتی در برخی موارد مشاهده شده است که تاثیرگذاری هر دو مورد هم به بهترین شکل ممکن در افراد وجود داشته است.

مهم این است که همواره به یاد داشته باشید که هر گونه تلقینی استفاده می شود. به هر حال تلقینات باید عاری از ابهام باشد تا بر این اساس براحتی پذیرفته و سپس بر طبق آن عمل شود.

آگاهانه و ناآگاهانه چیزی که ما درواقع مطمئن هستیم … این است که برای همه یک تلقین وجود دارد.

نوشته قبلی

روانشناسی رنگ های هاله نورانی- شخصیت های ارغوانی

نوشته بعدی

جنبه های مختلف کاربرد یوگا