مرکز هیپنوتیزم کابوک | انجمن هیپنوتیزم کابوک | بنیانگذار شعبان طاووسی ،پدر هیپنوتیزم 
هیپنوتیزم و ارتباطات ما
برخلاف انتظار اکثر مردم که نام هیپنوتیزم را با احضار روح و جن شنیده اند و فکر میکنند هیپنوتیزم فقط روشی برای ارتباط با ارواح و گذشتگان است دراین بحث میخواهم از نقش هیپنوتیزم درارتباط با زندگان و حاضران صحبت کنم ارتباطی که همه ی ما روزانه با آن سرو کار داریم . آیا این نوع ارتباطات در زندگی ما موضوع مهمی هستند؟
مجموعه ارتباطات ما با دیگران، بخش بزرگی از زندگی ما را دربر میگیرد و در همه ی قسمتهای زندگی ما تاثیر میگذارد و با مدیریت آن میتوانیم کل زندگی را تغییر دهیم ما از صبح هنگام بیداری تا شب هنگام خواب ( وحتی در خواب) با دیگران در ارتباطیم ودرحال تاثیر گذاشتن بر روی خود و دیگران هستیم این کار به نوعی مبادله ی انرژی است و این مبادله ی انرژی مانند خرید و فروش، میتواند زندگی ما را پر از حرارت و شادی کند یا برعکس به ورطه ی ورشکستگی و نا امیدی بکشاند.
به نظر شما خوشبختی یا بدبختی ما چقدر با ارتباطات ما در تعامل است؟
به این موضوعات فکر کنید:
زندگی با خانواده ؟
رابطه ی ما با دوستان ؟
ایجاد و ادامه ی یک زندگی مشترک ؟
استخدام یا شروع به کار جدید؟
ارتباط ما با ارباب رجوع؟
ارتباط با همکاران ، مدیران و کارمندان؟
ارتباطات دیگر ما در جامعه مثلاً در کوچه و خیابان؟
بدون شک کیفیت زندگی ما به کیفیت ارتباطات ما بازمیگردد ، اگر شما از آن دسته افرادی باشید که براحتی دیگران را تحت تاثیر خود قرار میدهند و خواسته ی خود را از ارتباط با دیگران بدست می آورند آیا میدانید چقدر زندگیتان با کسانی که در زندگی برای ارتباط با دیگران مشکل دارند فرق میکند؟
شخصی را در نظر بگیرید که ارتباطاتش با دیگران به حد عالی رسیده و دائماً در حال عشق ورزیدن به دیگران و عشق گرفتن از اطرافیان است. همه او را دوست دارند و او دائماً لبخند به لب دارد. چنان به دلها نفوذ میکند که دیگران هر کاری او بخواهد انجام میدهند. آیا این زندگی مانند زندگی کردن درآسمان و بر روی ابرها نیست ؟
نقش ضمیرناخوداگاه درارتباطات ما
ابتدا باید به این سوال پاسخ بدهیم که ،
آیا ارتباط ما با دیگران یک فعل اگاهانه است؟ مانند راه رفتن یا یک فعل ناخوداگاهی است مانند نفس کشیدن؟
خوب مسلماً صحبت کردن و ارتباط با دیگران کاری است که ما آگاهانه انجام میدهیم اما آیا میدانید چند درصد از ارتباط کلامی ما با دیگران تحت کنترل خودآگاهی ماست ؟!
دانشمندان میگویند صحبت کردن انسانها چنان رفتار پیچیده ایست که پیشرفته ترین کامپیوترهای جهان در کمتر از ۳ دقیقه در رقابت از انسان باز میمانند پس بهتر است ابتدا این رفتار را با دقت بیشتری بررسی کنیم.
وقتی درحال صحبت کردن با شخص دیگری هستید برای بیان احساس مورد نظرخود بصورت کاملا آگاهانه کلماتی را به او بیان میکنید در حالیکه کلمات فقط حدود ۱۰ درصد از ارتباط شما را درآن لحظه به عهده دارند درحالیکه ۹۰ درصد از هجمه ی ارتباط را فاکتورهای دیگر الگوهای رفتاریتان توسط ضمیر ناخوداگاه کنترل میکند.
انتخاب واژگان ، لحن و لهجه ، حرکات دست و بدن ، فرم رویا رویی با طرف مقابل ، میمیک صورت ، تن صدا ، جنس و رنگ صدا ، چهره ی شما برای طرف مقابل ، نوع آرایشتان ، زمان و مکان صحبت ، تصویر ذهنی دو طرف نسبت به هم و تصویر ذهنی مخاطب هنگام صحبت کردن از لحظه و مسائل بسیار دیگر در این ارتباط شما بسیار موثر است که هیچکدام آگاهانه در اختیار شما نیستند در حالیکه بسیاری از آنها را میتوانید با مدیریت ناخودآگاه در هیپنوتیزم به شکل موثرتری تغییر دهید.
شاید شما هم با این موقعیتها برخورد کرده باشید:
- همسرتان هنگام خرید از بازار هزینه هایی بر روی دست شما گذاشته است که هچ توجیه منطقی ندارد و این در حالیست که مایحتاج ضروری منزل را همچنان تهیه نکرده است!
- مثلاً در یک مصاحبه ی استخدامی شرکت کرده اید و شخص دیگری که نسبت به شما از امتیازات بسیار کمتری نیز برخورداراست در مصاحبه قبول شده درحالیکه شما واجد شرایط بیشتری بودید!
- عاشق کسی شده اید و او اصلاً به شما علاقه نشان نداده ولی خودش در آتش عشق دیگری که خیلی کمتر از شما دوستش دارد اسیر شده است!
- ساعتها با کسی بحث کرده اید ولی نتوانسته اید او را توجیه کنید در حالیکه فرد دیگری براحتی و عرض چند دقیقه او را متقاعد نموده است
- همان حرفهایی را که به فردی زده اید و او عصبانی شده با خنده از زبان دیگری پذیرفته است!
- یک دانا حرفهای منطقی اش را نتوانسته اثبات کند اما یک نادان با دروغهای واضح توانسته براحتی حرفش را به کرسی بنشاند!
- در انتخابات همان کاندیدایی برنده شده که بجز حرافی و حرفهای پوشالی هنر دیگری ندارد!
و مواردی از این دست…
در اینگونه موارد معمولاً فرد مقابل را به بیخردی یا حتی بدتر از آن متهم میکنیم ولی در اصل کمی زود قضاوت کرده ایم.
واقعیت این است که این طبیعت بین انسانهاست و همه ی ارتباطات از قواعد یکسانی تبعیت میکنند. من و شما هم بجای اتهام بستن به دیگران باید قواعد بازی را بشناسیم و سعی کنیم با رعایت آنها به اهداف خود برسیم.
حالا که یک دید کلی نسبت به ارتباطات پیدا کردیم و متوجه شدیم قسمت اعظم ارتباطات توسط ناخودآگاه ما رهبری میشود و با علم براینکه در حالت هیپنوتیزم میتوانیم دستورات دلخواه را به ضمیر ناخودآگاهمان دیکته کنیم روابط موجود در زندگی خود را بازنگری میکنیم تا متوجه شویم با هیپنوتیزم چگونه میتوانیم کیفیت روابط عمومی خود و در نتیجه کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشیم.
ایجاد و تقویت روابط باهیپنوتیزم
اگر با کسی میخواهید ارتباط برقرارکنید و این ارتباط به بهترین نحو پیش برود
اگر برای شروع یک ارتباط جدید ترس دارید و شجاعت شروع کردن را ندارید.
اگر خانمی هستید که در ایجاد رابطه با آقایان مشکل دارید و هنگام صحبت با جنس مخالف دچار استرس میشوید
اگر نسبت به همسرتان سرد شده اید و اینک زندگی مشترک تان در حال زوال است
اگر با فردی در خانواده خود همواره اختلاف نظر پیدا میکنید
اگر به اندازه کافی با فرزندانتان دوست و همراه نیستید
اگر در محیط کار به اندازه ی کافی روی همکاران نفوذ ندارید
اگر قصد ازدواج دارید ولی عشقی در میان نیست
اگر بازیگری هستید که نمیتواند از احساسات خود بخوبی بهره بگیرد
اگر علاقه مندید کسی را که دوست دارید عاشق خود کنید
اگر کسی به شما بی اعتناست و دوست دارید مورد توجهش قرار بگیرید.
با خودهیپنوتیزم میتوانید ارتباطات مفید خود را تقویت نموده ، عشق را در خود جاری کنید، به دل دیگران نفوذ کرده و دیگران را در جذب خود همراه نمایید.
هیپنوتیزم و ارتباطات ما
حذف و تضعیف روابط با هیپنوتیزم
اگر با داشتن همسر و فرزندان مبتلا به عشق دیگری شدید که مضر حالتان است اما فکرتان نمیگذارد این ارتباط را قطع کنید ،
اگر عاشق کسی هستید که او شما را مدتهاست رها کرده اما تمام فکر و ذهن خود را هم با خود برده و زندگی را به کامتان تلخ کرده است ،
اگر خاطره ی یک رابطه ی قدیمی همواره در ذهنتان نقش بسته شما را رها نمیکند ،
اگر بی جهت عاشق کسی هستید که او اصلاً به شما علاقه ای ندارد ،
اگر بی جهت علاقمند شخصی شدید که نبودنش بهتر از بودنش است ،
اگر دوستانی دارید که هرگز مفید حال تان نستند اما باز هم از آنها جدا نمیشوید ،
اگر همسر شما یک فرد معتاد است و قصد ترک هم ندارد و شما را هم میخواهد با خود در منجلابش غرق کند ،
اگر عاشق کسی هستید که یک بیمار روانی است ولی شما نمیتوانید دست از عشقتان بکشید ،
با خودهیپنوتیزم میتوانید ارتباطات مضر خود را تضعیف نموده یا بکلی ذهن و دل خود را پاک و آرام سازید!
روابط مزاحم، عشق های نافرجام و ارتباطات عادتی را از زندگی خود حذف کنید و غریبه ها را از دل خود بیرون کنید.
تغییر روابط به شکل دلخواه باهیپنوتیزم
اگر فرزند دلبندتان را از دست داده اید ولی غم او هر لحظه با شماست و زندگی عادی شما را مختل کرده است.
اگر همسرتان فوت کرده و اینقدر در فکر او غرق هستید که فرد دیگری به خلوت شما راه ندارد ،
اگر شخصی که با او در ارتباط هستید به اندازه ی کافی به شما احترام نمیگذارد ،
اگر کسی که در زندگی شماست که رفتارش با شما حالتان را بد میکند ،
اگر معشوقتان به شما خیانت کرده و شما را به همه بدبین کرده و نمیتوانید مجدداً عشقی را در دل بنا کنید ،
اگر در رفتار با دیگران احساس تحقیر میکنید یا برعکس دیگران را حقیر میبینید ،
اگر به همه ی زنها یا مردها بدبین هستید و علاقه ای به ایجاد ارتباط با آنها ندارید ،
اگر به همه مشکوکید، اگر به همه بدبین هستید یا همه را دشمن خود میبینید و زندگی برای شما مثل جهنم شده است ،
اگر از شکل ارتباطی خود با کسی ناراحتید و شما مجبور به تحمل این رابطه هستید ،
اگردر هنگام مواجهه با فرد خاص یا افرادی دچار مشکلات ارتباطی میشوید مثلاً بی جهت خجالت میکشید یا دچار استرس میشوید یا شروع به گفتن حرفهایی میکنید که دلتان نمیخواهد بگویید ،
با خودهیپنوتیزم میتوانید ارتباطات نامناسب خود را به شکل دلخواه تغییر دهید و به نحو احسن مدیریت کنید.
“کلام آخر”
یک ضد تبلیغ که در اذهان راجع به هیپنوتیزم وجود دارد تاثیراتی است که منفعت یک طرفه و کوته بینانه دارد اما شما به یاد داشته باشید که
نباید از هیپنوتیزم انتظار داشته باشد:
دیگران را دیوانه خود کنید وقتی به آنها عشقی ندارید ،
دیگران را مجبور به کاری بکنید که دلشان نمیخواهد ،
روح دیگران را تحت فرمان خود درآورید ،
دیگران را بنده و مورد تمسخر شما بگرداند ،
شخصی را از دیگری متنفر سازید ،
بتوانید براحتی به دیگران دروغ بگویید یا سرشان کلاه بگذارید و…
چون این خواسته ها همه از ذهن بیمار سرچشمه میگیرد در حالیکه اولین هدف هیپنوتیزم ترمیم زخمهای روحی است و مطمئن باشید.
کسی که هیپنوتیزم را چنان آموخته که توانایی چنین کارهایی را دارد ابتدا با تهذیب نفس ذهن و دل خود را از بیماریهای این چنینی پاک کرده و چنین خواسته هایی دیگر برای او وجود ندارد.
