خوابهای القایی در هیپنوتیزم
تنها به وسیله تلقین، القا و حرف زدن میتوان بعضی از معمولین را به خواب برد و خوابشان را سنگین کرده و باز بیدار نمود.
بعضی از معمولین حساس دیده شدهاند که به محض گفتن جمله «بخواب» و «بیدارشو» خوابیده و بیدار شدهاند ولی عدهی ایشان خیلی کم و نادر است، مثال سادهتر برای همین موضوع لالایی مادر برای خواباندن کودک خود میباشد، در اجتماع نتایج تلقین بسیار شگفت آور است، هر کسی کم و بیش نیروی تلقین را داراست و برای پرورش آن نیز وسایل متعددی در دسترس میباشد که برای همه تمرین آنها مقدور است.
نیروی تلقین بستگی زیادی با شخصیت عامل دارد و خوابهایی که با تلقین، معمول را بدان میبرند، موسوم و به خوابهای القایی است و آنها نیز مثل خوابهای هیپنوتیزمی دارای صفحات مختلف مانند لتارژی، کاتالپسی، سمنامبول و غیره میباشد.
تلقین و القا
بهترین تلقین عبارت از آن است که در دل ایمان و عقیده تولید نماید و بعضی برآنند که «اشخاص بیاراده بیشتر از دیگران که با اراده و پر ایمان هستند قابلیت تلقین را دارند» در صورتی که اگر به اشخاص با اراده نیز درست و صحیح تلقین شود عقیده و ایمان خود را تغییر میدهند، به طور کلی میتوان گفت که هر عقیده تازه که در انسان بیدار میشود توسط تلقین یک شخص ثانوی است.
از قدیمالایام ناطقین و پیشوایان مذاهب مختلف از نیروی تلقین استفاده کردهاند ولی نخستین بار “شارکو” بانی مکتب نانسی بیشتر از طرق و اصول دیگر خواب، از تلقین استفاده نموده که امروز نقش بزرگی را در امر خواباندن بازی مینماید.
تلقین حربهای است که با آن میتوان در اشخاص نفوذ کرد و استادان این فن همیشه طوری تلقین مینمایند که موثر باشد یعنی اول خودشان آن را در مغز و دل قبول کرده و بعداً با کمال متانت، آرامی و اطمینان به طرف تحمیل مینمایند.
چنانکه در موقع تلقین امری، عاملی دو دل باشد هیچ تأثیری در معمول نخواهد کرد زیرا بنیان آن سست بوده و خود عامل از آن متأثر نشده است، بعضی اوقات اتفاق افتاده که شخصی به خویشتن تلقین خواب کرده و خوابیده است، بیشتر مدیومها از این قبیل میباشند و عاملین مجرب اینگونه اشخاص را بهتر و زودتر میتوانند به خواب برند.
بالاخره منظور از تلقین ایجاد القا در موضوع است و القا پس از تلقین تولید میشود، تلقین و القا با یکدیگر فرق دارند، بدین جهت باید طوری در معمول تلقین را تحمیل نمود که تولید القاء نماید و چنانکه در دل معمول ایمان و عقیده خواب پیدا نشود هیچوقت به خواب نخواهد رفت اینجاست که استادان فن، تلقین را بر دو قسم میدانند: تلقین قبول کردنی و رد کردنی. اولی آن است که تولید القا میکند و آن دیگری نیز عبارت از تلقینی است که معمولین قبول نکرده و رد مینمایند.
عاملین کم تجربه بایستی طوری تلقین کنند که قابل قبول باشد و تمرین و مشق زیاد نمایند تا در امر خواباندن موفقیت حاصل کنند. تمرینات مختلف و متعددی راجع به قوی کردن نیروی تلقین وجود دارد که همه میتوانند در عوض چندین ماه مشق دارای این نیرو شوند، البته متانت و خوش آهنگی نیز در تلقین خیلی موثر است.
خوابهای القایی در هیپنوتیزم
هیپنوتیزم از دیدگاه روانشناسان
«کروجر» هیپنوتیزم را واقعیت پزشکی می داند. «پیر رِآل» معتقد است هیپنوتیزم علمی است که در آن وجدان طبیعی فرد بر وجدان نهایی وی تاثیر می گذارد. این ویژگی در تمام اشیا و موجودات وجود دارد، ولی بر حسب نوع ویژگی ها و صفات هر یک از آنها شکل متفاوتی به خود میگیرد. دکتر هلیگارد هیپنوتیزم را نوعی گسست در هوشیاری فرد تعریف می کند.
از نظر وی این گسست منجر به نوعی خیال پردازی در دسترسی به اهداف نیز خواهد شد که عدم درمان با هیپنوتیزم در فرد می تواند شروع کننده سایر اختلالات روانی دیگر در فرد باشد.
تاریخچه بکارگیری هیپنوتیزم
با توجه به گسترش حیطه درمانی هیپنوتیزم در دنیا و محسوس بودن اثرگذاری درمانی آن، اظهار نظرهای بسیاری در فرهنگ های مختلف شده است. بر این اساس هندوها بر این باورند که آنها نخستین مبدعان روش درمانی از طریق خواب مصنوعی یا همان هیپنوتیزم هستند. اما از مستندات علمی و تاریخی چنین بر می آید که نخستین تلاش های برای کاربرد روش نوین خواب مصنوعی در درمان بیماری ها به فعالیت های دانشمند معروف به نام «آنتوان مسمر» مربوط است.
مسمر معتقد بود که از طریق هیپنوتیزم قادر است به مغناطیس حیوانی موجود در فرد هیپنوتیزم شونده دست یابد و از این طریق، علل بیماری های روحی و جسمی را در وی از میان بردارد. او این روش را مسمریسم می نامید. بعد از مسمر می توان «برید» را فردی دانست که دست به بررسی علمی د راین حیطه زد.
بِرید در سال 1842 شروع به بررسی در این زمینه نمود و از این رو وی را پدر هیپنوتیزم جدید می نامند. او کتاب خود را به نام نوریپنولوژی در سال 1843 نوشت. برید اعتقاد داشت آنچه باعث هیپنوتیزم می شود خواب عصبی است.
روش کار هیپنوتیزم
هیپنوتیزم تسلط فردی بر فرد دیگر نیست. در این شاخه علمی، امکان درمان اختلالات فیزیولوژیک و روانی میسر شده است. از جمله کاربردهای این دانش می توان به رفع اختلالات روانی نظیر استرس وضطراب و یا رفع عوارض ناشی از شیمی درمانی و بیماری های معده و روده اشاره کرد. هیپنوتیزم به دو صورت قابل انجام است.
یکی خود هیپنوتیزم و روش بعدی دگر هیپنوتیزم. در هر دوی این روش ها، سه اصل مشترک وجود دارد که رعایت آن در انجام صحیح و دقیق کار ضروریست:
- تمرکز فکر.
- عدم توجه به محیط پیرامون و یا به عبارت دیگر جدا شدن ذهن از درگیری های ذهنی.
- مهم ترین اصل در انجام هیپنوتیزم تلقین است.
مراحل انجام کار
- صحبت با فرد هیپنوتیزم شونده. این مرحله در آماده کردن ذهن تاثیر دارد.
- انجام پیش آزمون های ضروری قبل از انجام هیپنوتیزم است، مثل آزمون چشم اشپیگل.
- متمرکز کردن ذهن.
- القای خواب مغناطیسی یا همان هیپنوتیزم.
- عمیق کردن خواب.
- دریافت پاسخ ها از ضمیرناخودآگاه.
- ارائه تلقین های مورد نظر و در نهایت خروج از حالت خلسه.
روش های مختلفی برای القای خواب یا خلسه وجود دارد که عبارنتد از روش تثبیت چشم، روش کیاسون که در تمامی این روش ها به اثرات مثبت هیپنوتیزم می توان دست یافت. البته نکته ای که وجود دارد آن است که هیپنوتیزم گرچه در درمان اختلالات جسمی و روانی روشی موثر محسوب می شود، اما نباید انتظار معجزه از این روش داشت.