نویسنده:
بازدید: 970 بازدید
حالات محتلف هیپنوتیزم

حالات مختلف هیپنوتیزم

این مطالب از کتاب خود هیپنوتیزم استاد کابوک عینا نقل می شود

درجات هیپنوتیزم از نظر اساتید و صاحب نظران متفاوت است درجه بندی های مختلفی را برای آن به کار می برند برای آشنایی شما عزیزان چند روش را با هم در این مقاله بررسی می کنیم

حالت اول هیپنوتیزم :

خواب سبک با علایم رها شدن بدن و تجربه ریکس و آرامش شکل میگیرد و هر چه این آرامش بهتر و ایده آل تر ایجاد شود سوژ سریعتر به سمت مراحل و خلسه های بالا تر حرکت میکند

از علایم این مرحله از هیپنوتیزم سبکی یا سنگینی اعضا بدن و حس آرامش عمیق است

حالت دوم هیپنوتیزم- کاتالپسی

این حالت سنگین‌تر از حالت اول می‌باشد. چشم های معمول در ان بسته است، اعضاء بدون حرکت بوده هر عضوی را می توان  به وسیله ی تلقین خشک کرد؛ هم‌چنین در تمام اعضاء آن را سرایت داده سرش را روی یک صندلی و پاهایش را روی صندلی دیگر مثل پل قرار داد چنان‌چه فشاری متناسب به بدن معمول وارد بیاورند، متحمل خواهد شد. از لحاظ مکانیکی معمول مثل عروسک بوده بدنش را می‌توان به حالات غیرطبیعی و غیر مأنوس انداخت، مثل مجسمه  به اشکال غریب و سنگینی در آورد، به طوری که بعد از بیداری به هیچ وجه احساس خستگی نکند.

در این حالت احساسات در تمام اعضاء بدن از بین می‌رود، در بدن معمول می‌توان عمل جراحی انجام داد بخصوص در دندان‌پزشکی قابل استفاده می‌باشد. انجام جراحی‌های بزرگ در این حالت صلاح نیست.

یکی از مشخصات حالات مختلف مانیه‌تیزم و هیپنوتیزم که در حقیقت جهت تضاد این دو اصول است همانا ارتباط عامل و معمول با همدیگر در مانیه‌تیزم می باشد، در این حالت نیز معمول جز صدای عامل هیچ‌گونه صدایی را نی‌شنود. از محیطی که در آن است کاملاًقطع رابطه می‌نماید مگر این که عامل اراده نماید.

حالات مختلف هیپنوتیزم
حالات مختلف هیپنوتیزم

معمول را می‌توان درا ین حالت چند روز نگه داشت که پس از مدتی خود به خود به خواب عادی تبدیل می‌شود ولی بعد از بیداری اغلب در سر سنگینی باقی می‌گذارد، به وسیله تلقین می‌توان وقت معینی را برای بیداری تعیین نمود که دررسیدن موعد آن از خواب بیدار شود.

به طوری که در حالات مختلف هیپنوتیزم شرح دادم در نتیجه‌ی عطف نگاه معمول به شیئ براق این  حالت را می‌توان  ایجاد نمود، ولی به طوری که سابقه‌ی تاریخی دارد خواب کردن با وسایل ممکن است در معمول یک حالت روحی به شکل بیماری باقی گذارد. به طوری که با توجه به چشم‌های معمول به چیز براق و درخشانی، ممکن است در کارخانه و در سر کار ناگهان این حالت در وی ایجاد شد و موجب خطرات جانی گردد.

در حالت کاتالپسی می‌توان با حفظ این حالت در نصف بدن معمول، نصف دیگر بدن را به حالت لتارژی انداخت و ایندو حالت متفاوت را در یک آن در معمولی به وجود آورد.

این حالت بهترین دلیل اثبات وجود هیپنوتیزم و یا مانیه‌تیزم می‌باشد.

حالات مختلف هیپنوتیزم

حالت سوم هیپنوتیزم,سمنامبول

حالت سوم عبارت از خواب سمنامبول است که معمول در ان طبیعتاً مأمور انجام اموری است که به ایشان تلقین می‌شود. هیچ گونه شک و تردید در انجام اوامر صادره از طرف عامل در ایشان مشاهده نگردیده، حتی برای پایان دادن به آنها از جان و دل اماده بوده  و تمایل نشان می‌دهد.

این خواب سنگین‌تر از حالات قبلی است، کارهایی که معمول در این حالت  انجام می دهد پس از بیداری کاملاً فراموش کرده به خاطر نمی‌آورد. در این حالت می‌توان حالت کاتالپسی را به طور کامل نشان داد که درجه‌ی هفتم ان محسوب است.

سمنامبول که در اصطلاح خواب گردش نامیده می‌شود دارای درجات مختلف است هر کدام از آنها به ترتیب سنگین‌تر از درجات قبلی می‌باشد به طور کلی در این حالت، حواس معمول قدرت بیشتری پیدا کرده می‌تواند با چشم‌ بسته چیزی را مشاهده نماید، که در این دانش به «دیده مکرر» شناخته شده، هم‌چنین می‌تواند صداهای خیلی دور دست را  بشنود، از گذشته اطلاعاتی داده و با تربیت معمول حتی می‌توان بدین وسیله پیش‌بینی آینده را نیز نمود.

با توجه به اطلاعاتی که معمول از گذشته و آینده می‌دهد روشن است که از تعریف زمان حال و آنچه در ان می گذرد عاجز نخواهد بود که در این علم به نام «روشن‌بینی (تله پاتی)» فصل بزرگی را برای خود باز کرده است.

در روشن‌بینی به طور خلاصه می‌توان چیزی که مربوط و متعلق به شخص مورد نظر است و می‌خواهیم احوالات او را دریابیم، به دست معمول می‌دهیم. بدین وسیله ارتباطی بین معمول و آن شخص برقرار کرده، جویای احوالات و نوع افکار وی می‌شویم، البته در صورت تربیت کامل معمول نتیجه‌ی مثبتی حاصل خواهد شد. به عبارت دیگر نمی توان در وحله اول به گفته‌های هر معمولی که به حالت روشن‌بینی می‌افتد کاملاً اعتماد کرد زیرا احتیاج به ممارست و انجام تمریناتی دارد.

سوالاتی که در این خواب ابتدا از معمول به عمل می‌آید باید طوریباشد که وی را ناراحت و معذب نکند. در این خصوص عاملین نقشب زرگی را دارند که در طول مدت خواب باید آن را مراعات نمایند.

در تربیت معمول برای تله‌پاتی باید کم‌کم و به تدریج با وی تمریناتی را انجام داد، از سوالات کوچک و آسان گرفته و آن‌چه خودتان از آن اطلاعاتی دارید از معمول بخواهید تا جواب دهد، مثلاً می‌توانید با نگاه به ساعت و تلقین وقت صحیح سوال کنید: «اکنون کی و ساعت چند است؟»

سمنامبول که در اصطلاح خواب گردش نامیده می‌شود دارای درجات مختلف است
سمنامبول که در اصطلاح خواب گردش نامیده می‌شود دارای درجات مختلف است

چنان‌چه جواب صحیحی گرفتید آنگاه بدون نگاه کردن به ساعت وقت صحیح را بخواهید، باز در صورت صحت پاسخ، سوال سخت تری بکنید، مثلاً جمله‌ای را در کاغذی نوشته و بپرسید: «در این کاغذ چه نوشته‌ام؟»

اگر توانست بخواند آن وقت از نوشته شخص ثالثی اطلاعاتی بخواهید، چنانچه نتیجه مثبت بود نامه‌ای را که از جای دوری رسید و قبلاً نوشته شده است از متن آن اطلاعاتی ندارید به دست معمول بدهید تا بدون باز کردن پاکت نوشته را بخواند. پس از انجام تمرینات مشکل و سنگین‌تر، می‌توانید از جریانات و وقایعی که در منزل یکی از دوستان در ساعت معین گذشته  یافعلاً در جریان است سوال کرده پس از اخذ پاسخ، تحقیق نمایید در صورت صحت آن می‌توان از لحاظ زمان و مکان دوری و نزدیکی،سوالات دیگری را مطرح نموده و پاسخ صحیح و مثبت گرفت.

این تمرینات معمول را روشن‌بین کرده، تجارب و ممارست در آن نتایج بزرگی را به دست خواهد داد.

7 حالت‌ مختلف هیپنوتیزم
توصیه برای مطالعه

حالت چهارم تا ششم هیپنوتیزم

پس از خواب سمنامبول و درجات مختلف آن، خواب لتارژی حاصل می‌شود که سنگین‌تر از سمنامبولیسم است. تلخی و شیرینی را در این حالت معمول احساس نمی‌نماید، هیچ‌گونه صداهای ارجی را نمی‌شنود، به هر عضوی از اعضاء  بدن مختصر مالشی داده شود خشک می‌شود. موقعی که معمول به این حالت می‌افتد از گلو صدای مخصوصی در آورده و  در آن فشاری احساس کرده دهانش کف‌آلود می‌شود، به طور کلی در لتارژی چشم‌های معمول بسته و یا نیم بسته است.

تنفسش در لتارژی مرتب و عمیق است، رگ‌ها برخلاف حالت کاتالپسی انبساط پیدا می‌کنند، بافشار به عضلات پشت، معمول مثل کام خم و نیم دایره‌ای را تشکیل می‌دهد. این حالت مثل خواب طبیعی است چنان‌چه دست معمول رابلند کنند می‌افتد ، از این  لحاظ شباهت کاملی به جسد مرده دارد، اگر بدن معمول را بسوزانند یا این که با کاردی عضوی را ببرند، احساس نخواهد کرد، بدین جهت آن را شبیه به مرگ نام گذاشته‌اند و خلاصه برای غیر متخصصین چندان مهم نیست در صورتی که کاتالپسی از لحاظ نمایش  بدن، در نظر بینندگان و حضار قابل توجه است.

حالات دیگر

در طرز خواب کردن به وسیله مانیه‌تیزم، خواب‌ها و حالات به ترتیب پشت سر هم قرار گرفته هر یک نسبت به دیگری سنگین و یا سبک است، در صورتی که در هیپنوتیزم و طریقه  خواب کردن به وسیله‌ی حبابا و چراغ پرنور و صدا چنین ترتیب و نظمی را در حالات مختلف آن نمی‌توان تشخیص داد.

بدین ترتیب که ممکن است هیپنوتیزم به وسیله آینه گردانف چندین نفر را در یک آن خواب نماید، ولی یکی از آنان به خواب سوگژستیف رفته باشد ان دیگر به حالت کاتالپسی بیفتد، سومی نیز در خواب سمنامبول سیر نماید. اراده عامل در ترتیب خواب آنان هیچ‌گونه دخالت مستقیم ندارد.

پس از لتارژی حالات دیگری نیز که سنگین‌تر از حالات قبلی می‌باشد در معمول ایجاد می‌شود که به طور خلاصه به شرح زیر است:

حالت پنجم:

این حالت عبارت از خروج احساسات معمول از بدن می‌باشد. اتاقی که این عملیات در آنجا صورت می‌گیرد باید تاریک باشد، هم‌چنین بهتر است چند نفر معمول در حالت روشن‌بینی، وی را تحت کنترل قرار داده، احوالات او را به عامل مرتباً اطلاع دهند.

این حالت هر قدر سنگین‌تر باشد شعاع مغناطیسی به تدریج از بدن معمول خارج گردیده در پشت  سر او به فاصله چند قدم تشکیل دو ستون نوری که معمولین روشن‌بین مشاهده می‌نمایند، به رنگ زرد و آبی به وجود می‌آورد. اگر در این حالت به بدن معمول سوزنی فرو نمایند، ابداً احساس نمی‌کند ولی چنان چه به آن دو ستون دست زنند صدای وی بلند خواهد شد، این حالت را می‌توان تجزیه قالب نام‌گذاری کرد.

حالت ششم:

پس از تجزیه قالب، حالت ششم را تخلیه قالب نام نهاده‌اند. این خواب از تمام خواب ها و حالاتی که قبلاً ذکر کردم، سنگین‌تر بوده اخرین خواب  مغناطیسی است. در این حالت دو ستون نوری زرد و آبی به هم نزدیک‌تر شده تشکیل یک آدم تمام خلقت نوری را می‌دهند که آن را معمولین روشن‌بین در حالت سمنامبول مشاهده می‌کنند.

این مجسمه‌ی نوری از هر دیوار ضخیم و محکم، می‌گذرد. در نتیجه‌ی تمرینات زیاد می‌توان آن را به جاهای دوردست فرستاد. مرتاضین هندی می‌توانند پس از سال‌ها زحمت و ریاضت، معمول یا خودشان را به این حالت بیندازند. تاکنون عکس‌های مختلفی از این مجسمه به وسیله عاملیبن خیلی مجرب برداشته شده که حاکی از حقایقی است.

اراده عامل در ترتیب خواب آنان هیچ‌گونه دخالت مستقیم ندارد.
اراده عامل در ترتیب خواب آنان هیچ‌گونه دخالت مستقیم ندارد.

این تجربیات باید در هوای خشک و صاف و بدون بارانی انجام گیرد، برای این که عامل بتواند معمول را به این خواب‌های سنگین ببرد اقلاً یک سال یا بیشتر وقت لازم است که فقط با یک معمول مورد نظر مرتباً تمرین نماید تا موفقیت کامل به دست آورد.

موضوعی که این‌جا قابل بحث است اسپیریتیزم می‌باشد. احضار ارواح و فلسفه‌ی آن به طور کلی در این سایت مورد بحث نبوده، ولی با توجه به خواب‌های آخری و حالات مختلف مغناطیسی، حقایقی روشن می‌شود و امیدوارم در اتیه نزدیکی بتوانم  راجع به این موضوع نیز با انتشار مطالبی اطلاعات جالبی را در دسترس علاقه‌مندان محترم بگذارم، البته موضوع رابطه با ارواح و احضار روح مردگان و عکس‌برداری از گذشتگان احتیاج به مدیوم دارد که باید  کاملاً مجرب و کارکرده و تربیت شده باشد.

حالات مختلف هیپنوتیزم

درجات حالت سمنامبول در هیپنوتیزم

درجات حالت سمنامبول در هیپنوتیزم به شرح زیر است

درجه اول:

در این درجه از خواب، معمول صداهای خارجی را اگرچه نزدیک هم باشد نمی‌شنود، تنها عامل را مشاهده کرده گفته‌های او را قبول دارد، ارتباط وی از همه جا و از همه کس  قطع شده تنها با عامل مربوط است، هر دستور و هر امری که از طرف عامل صادر شود بدون اراده، بدون این که از خود مقاومتی نشان دهد انجام داده و در آن کوشا است.

در این حالت معمول را می‌توان با اشخاص دیگر ارتباط داد، بدین طریق که عامل دست خود را روی شخص منظور نظر می‌گذارد، یا این که اراده می‌کند، معمول با ان شخص ارتباط حاصل نماید، گفته‌های شخص مزبور را شنیده و پاسخ می‌دهد یا این که او را مشاهده نماید.

عاملین قوی می‌توانند تنها با اراده‌ی قوی معمول را با شخصی که در جلسه حضو ندارد یا در راه دور دستی است ارتباط دهد از او احوالاتی را راجع به موضوعی  بخواهد و پاسخ صحیح بگیرد. بعضی از عاملین می‌توانند خودشان را به وسیله ی اراده بدین حالت بیندازند.

درجه دوم:

در درجه دوم سمنامبول اگر سوزنی را به تن عامل فرو کنند، معمول در همان نقطه از بدن خود، احساس درد و سوزش خواهد کرد. هم‌چنین حرارت آتش نزدیک به عامل را حس می‌نماید، اگر چه خودش از آن دور باشد. در این حالت می‌توان با دادن دست بیماری یا چیزی مربوط به شخص بیمار به دست معمول، تشخیص بیماری را داده حتی نام دارو درمان آن را نیز یادآور شود، یا نسخه‌ی علاجش را بنویسد. در این حالت می‌توان استفاده‌های بزرگی نمود بخصوص در تداوی روحی قابل ملاحظه می‌باشد.

درجه سوم:

این درجه از درجات قبلی سنگین‌تر بوده روشن‌بینی معمول بیشتر است. می‌تواند بدون ارتباط با شخص بیماری، مرض وی را تشخیص داده علاج آن را بگوید، در این حالت می‌توان معمول را با همه کس ارتباط داد.

درجه چهارم:

احساسات معمول در این حالت کاملاً بیدارو  حساس است. با چشم بسته می‌تواند همه چیز را مشاهده نماید، هر مسأله مشکلی را حل کند، در صورت دادن نامه‌ی تازه رسیده‌ای به دست معمول، بدون باز کردن پاکت آن را می خواند، تمام اطلاعات لازم را راجع به نویسنده نامه بیان می کند. درجه چهارم مقدمه‌ی روشن‌بینی کامل می‌باشد.

فصل اول جزوه آموزش خود هیپنوتیزم استاد کابوک
توصیه برای مطالعه

درجه پنجم:

در این حالت، درجه‌ی روشن‌بینی معمول افزوده می‌شود همه چیز را اگر چه دور هم باشد، مشاهده می‌نماید. صداهای دور را می‌شنود، حرکات دور را می‌بیند، رنگ‌های مثبت و منفی نیروی مغناطیس را تشخیص می‌دهد. در این حالت بهتر است معمول را در اتاق تاریکی خواب کرد، تا نتیجه‌ی بهتری به دست آورد.

درجه ششم:

چنانچه خواب رابه وسیله دادن پاس و تلقین سنگین کنیم، معمول بدین درجه از خواب سمنامبول وارد می‌شود. این حالت مترجم حال عامل است، به عبارت دیگر اگر عامل حالت عصبی به خود بگیرد معمول عصبانی می‌شود، این درجه را حالت خلسه (اکستاز) می‌نامند.

اگر معمول شخص متدینی باشد اعمالی که مربوط به مذهب است انجام می‌دهد، مثلاً سجده می‌نماید، اگر شخص عیاش و خوشگذرانی باشد، می‌رقصد و آواز می‌خواند، می‌خندد، بازی می‌کند. باید توجه داشت که در درجات پنجم و ششم ممکن است چشم‌های معمول باز باشد، اگر مختصر فشاری به پلک چشم‌ها بیاورید و آنها را ببندید یک درجه خوابش سبک‌تر شود.

درجه هفتم:

در این حالت تمام اعضاء بدن معمول  خشک شده به حالت جمود می‌افتد. می‌توان در این حالت سر او را روی یک صندلی و پاهایش را روی صندلی دیگر قرار داد، حتی در این حالت می‌توان روی سینه‌ی او قرار گرفت به طوری که هیچ‌گونه احساس خستگی نکند. اگرچه ساعت‌‌ها در این حالت باقی بماند در موقع بیدار کردن باید صبر و حوصله کاملی به خرج داد تا بعد از بیداری در خود احساس ناراحتی‌هایی ننماید.

بالاخره سمنامبول (بیداری در خواب) ممکن است مثل یک بیماری در شخصی بروز نماید. در این موقع صداهای بلند حتی شلیک گلوله در گوش شخص تأثیری نداشته از خواب بیدار نمی‌شود. هم‌چنین در این حالت ممکن است شخص بیمار دست به ارتکاب جرایمی بزند که پس از بیداری آن را به خاطر نیاورد، در این خصوص داستان‌هایی نقل کرده‌اند که تذکر انها در این‌ جا خارج از موضوع سایت است، به طور کلی دانش بشری نتوانسته راه علاج این بیماری را که اتفاقاً مبتلایان زیادی دارد، پیدا نماید.

علت حقیقی آن معلوم نیست، جز این که می‌توان گفت نوعی از بیماری‌های روحی و عصبی است، فقط می‌توان آن را به وسیله هیپنوتیزم و مانیه‌تیزم و تلقین معالجه نمود.

حالت آنستزی یعنی بی‌حسی مشاهده  شده و معمول حرکات غیر اختیاری از خود نشان می‌دهد.
حالت آنستزی یعنی بی‌حسی مشاهده  شده و معمول حرکات غیر اختیاری از خود نشان می‌دهد.

 به طوری که قبلاً نیز اشاره گردید این حالت را می‌توان به وسیله مانیه‌تیزم و هیپنوتیزم در اشخاص به طور موقت ایجاد نمود و از آن در حالات مختلف استفاده کرد ولی بر عاملین است که کاملاً حواس خود را جمع داشته با حوصله و اراده‌ی قوی دست به این عملیات بزنند، حتی در صورت امکان از دکترها یاری جسته و  نگذارند در معمول آثاری از این حالت باقی باشد.

منظور از یادآوری این موضوع نه این است که خوف و  هراسی در مبتدیان ایجاد شود، خاطر جمع باشید اگر شما دستورات سایت را با کمال میل و اراده انجام دهید هیچ وقت گرفتار این نوع جریانات سوء نخواهید شد، با اطمینان کامل و اراده قوی به تمرینات خود ادامه دهید و از اراده خود بخواهید و متکی به نیروی خود باشید، تا موفقیت بیشتری را به دست آورده و حتی کسانی را که به این بیماری مبتلا هستند خواهید توانست معالجه و تداوی نمایید.

مراحل خلسه به زبان دکتر شارکو 

در سال ۱۸۶۲ دکتر “شارگو” در سرویس بیماری‌های صرعی و  هیستریکی  و جنون بیمارستان ساپتریه، پس ازمطالعه و تجربیاتی روی بیماران نتیجه گرفت که به وسیله هیپنوتیزم می‌توان این نوع بیماران را بخصوص اشخاص هیستریکی را معالجه نمود. در این مکتب که اساس آن را شارگو بنا نهاده، سه حالت مختلف لتارژی، کاتالپسی و سمنامبول مشخص گردیده است ولی پرفسور “برنهایم” بانی مکتب نانسی، نه حالت مختلف را  تشخیص و به شرح زیر توصیف می‌نماید.

۱-  خواب خیلی سبک:

در این حالت اگر به معمول تلقین شود که نمی‌تواند پلک چشم‌هایش را باز  نماید با مختصر تلاشی موفق به باز کردن آنها خواهد شد،به عبارت دیگر در این حالت معمول کاملاً در خواب نبوده آثاری از کاتالپسی و سمنامبول، آنستزی و آلوسیناسیون مشاهده نمی‌گردد.

۲-  خواب سبک:

در این حالت با تلقین این‌که چشم‌های شما بسته شده و قادر  به باز کردن پلک‌ها نیستید، معمول نخواهد توانست آنها را باز کند، این حالت با حالت اولی چندان فرق ندارد فقط در این خواب معمول  مسلول‌الاراده است.

۳-  خواب سنگین:

در این حالت معمول یک درجه به حالت کاتالپسی  نزدیک‌تر شده کاملاً در خواب است هر حالت سختی را قبول و انجام می‌دهد.

۴-  خواب سنگین‌تر:

حالت کاتالپسی در این حالت بیشتر نمایان است. اگر دست معمول را چند بار به دور خود بچرخانند، بودن اراده به چرخش ادامه داده و قادر به نگاه داشتن آن نخواهد بود.

۵-  خواب خیلی سنگین:

این حالت همان خواب کاتالپسی است که بعداً شرح آن خواهد آمد.

۶-  سمنامبول خیلی سبک:

در این درجه از خواب، در معمول حالت تلقین‌پذیری زیاد بوده اراده وی همانا اراده عامل می‌باشد. حالت آلوسیناسیون در این خواب نمایان است، هر کاری را که در عالم خواب انجام دهد پس از بیداری به خاطر می‌آورد، کاملاً تلقینات عامل را بی‌کم و کاست قبول و انجام می‌دهد.

۷-  سمنامبول سبک:

این حالت سنگین‌تر از حالت قبلی است. معمول هر کاری که انجام می دهد پس از بیداری به خاطرش  باقی نمی‌ماند همه را فراموش می کند. در این درجه حالت آنستزی یعنی بی‌حسی مشاهده  شده و معمول حرکات غیر اختیاری از خود نشان می‌دهد.

۸-  سمنامبول سنگین:

حالت آلوسیناسیون یعنی خرافه دیده می‌شود تا معمول در خواب  است، این آثار در وی کاملاً نمایان می‌باشد.

۹-  سمنامبول خیلی سنگین:

این حالت  آخرین مرحله‌ای است که مکتب نانسی قبول دارد. در ان می‌توان تلقیناتی برای آتیه انجام داد تا در موعد معین معمول آن را به کار بندد، این درجه از خواب برای معالجه امراض  و تداوی روحی و ترک عادات بد، بهترین حالت محسوب است.

هر کار سختی را در سمنامبول خیلی سنگین می‌توان با معمول انجام داد. هر نوع خیال و وهم را در برابر چشمان وی  مجسم نموده ولی باید قبول کرد که این تقسیمات کاملاً نظری  بوده می‌توان خواب‌های سنگین و سبک و حالات مختلف بر آن افزود در صورتی که حالات سه‌گانه کانالپسی، لتارژی و سمنامبول تقسیمات مکتب سالپتریه کاملاً از همدیگر مشخص بوده و قابل تطبیق و مطالعه می‌باشد.