
هـاله نورانـي انسان چیست ؟
ميدان ظريف انرژي اطراف انسان هاله نام دارد.
اين انرژي حياتي تجلي چند بعدي انرژي درخشان كيهاني است، كه كالبد فيزيكي را در برگرفته، در آن نفوذ ميكند و به آن حيات و معنا ميبخشد.
هاله، تصوير كامل زندگي ما است. هاله در برگيرندهي آگاهي ما است، همهي افكار و احساسات و آگاهي ما از آن منشأ ميگيرند.
هاله شامل تمام تجربيات زندگي ما از لحظهي تولد تا لحظهي مرگ است. همچنين هاله شامل همهي خاطرات گذشته زندگي ما است، كه از طريق سرنوشت )كارما (پيشاپيش معين شده است.
هاله، كالبد زنده و چند بعدي آگاهي ما است، كه افكار و احساسات واقعي را نشان ميدهد،
زيرا همواره به واقعيت دروني ما پاسخ ميدهد.
در واقع، وضعيت كالبدهاي نامرئي، لايههاي هالهاي و چاكراها ميتواند به واسطهي تجربيات ماو نحوه پاسخ ما بهآنها، هر روز با روز پيشمتفاوت باشد.
با مشاهدهي ساختار و رنگهاي هاله ميتوانيم اطلاعات مهمي دربارهي سلامت جسمي، عاطفي، ذهني و روحي فرد كسب كنيم.
رنگها بازتاب سلامت كلي هاله هستند.
يك هالهي سالم داراي رنگهايي شفاف، روشن و درخشان است. رنگهاي كدر در هاله نشان دهندهي مشكل يا بيماري هستند. محل و شدت گرفتگي و عدم كارآيي انرژي ميتواند شدت و مرحلهي بيماري را نشان دهد.
رنگها همچنين بازتاب وضعيت ذهني و عاطفي ما هستند. مثلاً رنگ غالب زرد در هاله، يا تابش رنگ زرد قوي در كالبد ذهني، نشان دهنده? تمايل به زندگي، تجربه و تفكر است.
هاله از كالبدهاي جداگانه و در عين حال مرتبط با آگاهي و لايههاي انرژي اتري تشكيل شده است.
چهار كالبد نامرئي آگاهي كه مشخص كنندهي شخصيت، ادراك،روش زندگي و عواطف روحي ما هستند عبارتند از:
كالبد اتري، كالبد عاطفي، كالبد ذهني و كالبد معنوي
همچنين هاله داراي هفت لايهي مجزاي انرژي است، كه به نحو بنيادي با آنچه سيستم چاكرا ميناميم و در طول نخاع قرار گرفته است در ارتباطند. اصولاً تفاوت بين لايهي هالهاي و يك كالبد هالهاي اين است:
« يك كالبد هالهاي، كالبدي از شعور و آگاهي است. يك لايهي هالهاي نمود فعاليت چاكرا در هاله است.»
چهار كالبد نامرئي هاله نورانـي انسان
کالبد اول: كالبد علّي / كالبد معنوي
كالبد معنوي، كالبد آگاهي همراه با مسير واقعي معنوي و خط مشي زندگي ما است.
كالبد معنوي والاترين سطح توانايي بالقوه و بازتاب توانايي ما براي آشكار ساختن استعدادهاي بالقوه روحي در زمين است.
اصل و بنياد واقعيت وجود ما، ابراز « وجود » است، واين علت نهايي هستي ما است.
كالبد معنوي كه كالبد علّي نيز ناميده ميشود، بالاترين نوسان را در بين كالبدهاي هالهاي دارد.
بسته به ميزان تكامل روحي ما، اين كالبد ميتواند تا فاصله چند سانتيمتري از كالبد فيزيكي وسعت داشته باشد. كالبد معنوي، سفيد رنگ و درخشان است و حاوي ماهيت واقعي روحي ما است.
« آگاهي علّي در رابطه با ماهيت موضوع است، در حالي كه آگاهي ذهني جزئيات موضوع را مطالعه ميكند. كالبد علّي نشانگر ماهيت ماده و علل واقعي نهفته در پس توهم ظاهر است سطح علّي دنياي واقعيتها است و با ماهيت و طبيعت بنيادي چيزها در ارتباط است. شفابخشي در اين سطح قويتر از كالبد ذهني است. »
کالبد دوم: كالبد ذهني
كالبد ذهني يك نقشهي كلي از پتانسيل روحي ما است.
به هر حال اين پتانسيل ( توان بالقوه ) براي بروز و به مرحلهي تجربه در آمدن، نياز به طرحهاي انرژي دارد. اين طرحهاي انرژي به صورت افكار ( آگاهانه و ناخودآگاه ) در كالبد ذهني ذخيره شدهاند.
طرحهاي ذخيره شده در كالبد ذهني، چارچوب مشخصي را براي بروز شخصيت دروني ايجاد ميكنند. « خود »، انديشههاي واقعي را از طريق كالبد ذهني بيان ميكند و آشكار ميسازد. كالبد ذهني به صورت يك نور زرد طلايي ديده ميشود كه از ناحيه سر و شانهها ميتابد و اطراف تمام بدن گسترش مييابد.
وقتي فرد روي يك فرآيند ذهني تمركز ميكند، كالبد ذهني بزرگتر و روشنتر ميشود.
كالبد ذهني كه تا فاصله حدود چند سانتيمتر از بدن امتداد دارد، افكار را به كالبد عاطفي انتقال ميدهد، كه نسبت به افكار، واكنشهاي عاطفي نشان ميدهد، مانند عشق، ترس، شادي، خشم و غيره. يك كالبد ذهني متعادل براي انسان، روشني و هدايت به ارمغان ميآورد.
کالبد سوم: كالبد عاطفي / اثيري
كالبد عاطفي نسبت به كالبد اتري سيال تر و داراي نوسان بالاتري است.
كالبد عاطفي كه بازتاب كيفيت و شدت عواطف است، به صورت ابرهايي رنگين و متحرك ديده ميشود.
در هنگام ضربه و شوك به نظر ميرسد كه اين بخش ناگهان از وجود ما بيرون ميپرد، و نوعي « بي حسي عاطفي » ايجاد ميكند، كه به ما فرصت ميدهد تا به تدريج خود را با حادثه تطبيق دهيم. كالبد عاطفي كه كالبد اثيري نيز ناميده ميشود، جايگاه عواطف ما است.
كالبد عاطفي پل بين ذهن و كالبد فيزيكي است. انرژي عاطفي ما بر ترسها، اميدها، عشقها و دردهاي ما حاكميت دارد. كالبد عاطفي، شدت و طبيعت بروز شخصيت فرد را در سطح فيزيكي كنترل ميكند. كالبد عاطفي ( كالبد اثيري ) نمايشگر آرزوها، خلقيات،احساسات، تمايلات و ترسهاي ما است.
« خود » عاطفي، بيان « خود » ذهني ما است. كالبد عاطفي بيان كالبد ذهني است. گرفتگي عاطفي مانع آشكار شدن و شفافيت افكار و خط مشي در كالبد فيزيكي ميشود.
انرژي كالبد عاطفي بر كالبد اتري تأثير ميگذارد، كه آن هم به نوبهي خود بر كالبد فيزيكي تأثير دارد.
کالبد چهارم: كالبد اتري
كالبد اتري به صورت رنگ يا سايه آبي خاكستري ديده ميشود و تقريباً به فاصله چند سانتي متر از كالبد فيزيكي وسعت دارد.
كالبد اتري مسؤول انتقال انرژي حياتي از ميدان انرژي كيهاني به كالبد فيزيكي است.
كالبد اتري از مادهي اتري يا نامرئي تشكيل شده است و طرح بنيادي كالبد فيزيكي را تشكيل ميدهد. هر سلول كالبد فيزيكي، يك قرينهي اتري دارد. كالبد اتري به عنوان يك فيلتر نيز عمل ميكند.
انرژي كيهاني از طريق كالبد معنوي، ذهني،عاطفي و اتري به جسم فيزيكي ميرسد. كالبد اتري، سطح حد واسط بين كالبد فيزيكي و ساير كالبدهاي نامرئي هاله است.
هرگاه جريان انرژي قطع شود، كالبد فيزيكي دچار اشكال ميشود و اگر اين عدم تعادل تصحيح نشود، بيماري در كالبد فيزيكي نمودار ميشود. هر يك از كالبدهاي نامرئي هاله، با ساير كالبدها در ارتباط است.
هـاله نورانـي انسان چیست ؟
هاله چیست ؟ آیا هاله همان روح انسانی است؟
در کتاب (( انسان روح است نه جسد)) اثر دکتر رئوف عبید و ترجمه ی کاظمی خلخالی در مورد کیفیت حاله های بشری می نویسد :
(( هاله های بشری عبارتند از یک سری شعاع های نورانی که از جسم انسان بیرون می آید و از هر طرف انسان را احاطه می کند این هاله ها را فقط مدیوم هایی می بینند که دای جلاء بصری می باشند و می توانند آن را به شکل بیضی پیرامون محیط انسان ببینند این هاله گاهی امتدادش بیشتر و روشن می شود، گاهی هم کوتاه و کم نور دیده می شود.
در اجسام مختلف یعنی انسانها و سایر جانداران به اشکال مختلف دیده می شود هاله های اجسام بشری همانطوری که اشکال و اجسام مادی باهم اختلاف دارند،مختلف است،این هاله ها دارای رنگ های متداخل با هم منند قوس و قزح ظاهر می شود.
انسان هایی که هاله های آنها اغلب سبز رنگ است و یا کبود رنگ و یا سفید رنگ می باشد این هاله ها نسان دهنده ی نشان دهنده ی شخصیت و ملکوت انسانی ،یعنی ضمیر باطن انسان.این هاله ها
تمایلات،عواطف ،و خواسته ها و افکار و میزان رشد عقلی و روحی انسان و حتی سلامتی را مشخص می سازد زیرا حالت آنه هاله ها در اثر بیماری های بدن،از لخاظ رنگ های منتشره از آن تغییر پیدا می کنند.
وحتی شکل عمومی آن هم در اثر بیماری عوض می شود گاهی هاله شاخه پیدا می کند ،گاهی تقسیم می شود، این تغییرات در هنگام مس روحی یعنی تماس روح دیگری با روح آن فرد با تسلط روحی یعنی دخول روح دیگر به بدن مدیوم یا بیمار بیشتر ظاهر میشود.
هاله یکی از موضوعات مهمی است به خصوص برای کسانی که تحقیق در موضوع ارواح و به ویژه تحقیق در معالجه ی روحی می کنند.
کلمه ی هاله در نزد علمای روحی،به جو روشنی که محیط بر اشخاص و اشیاء است اطلاق می شود و تعداد و نوع این هاله ها ، تعداد و نوع موجودات زنده می باشد یعنب کیفیت هاله ی هر انسان و یا جانداران
دیگر شبیه هم نیستند مهمترین وظیفه ی این هاله ها این است که عقل را در برابر بعضی از اثرات محیط خارج حفظ کند و آن اثرات در عقل به شکل محدودیت های نفسانی ،نگرانی اضطراب و یا عدم آرامش ظاهر می شود.
دیدگاهها (0)