بانک مقالات روانشناسی

تاریخچه هیپنوتیزم ( هیپنوتیزم علمی )

تاریخچه هیپنوتیزم ( هیپنوتیزم علمی )

مسئله ی دیگری که لطمه ی زیادی به علم و هنر هیپنوتیزم وارد کرد ، توجه مردم به موضوعات روحی و احضار ارواح بود و مردم هیپنوتیزم را به علت احساساتی که میتوانست در افراد ظاهر کند ، مترادف با احضار ارواح دانسته وجنبه ی متافیزیکی به آن دادند .

لیبولت و برنهایم دانشمندان دیگری بودند که درباره  ی هیپنوتیزم تحقیقات وسیعی انجام دادند و در تکامل هیپنوتیزم نقش مهمی داشتند . این دو بیش از شارکو در تکامل هیپنوتیزم نقش داشتند ، زیرا برداشت عمیق تری از هیپنوتیزم داشتند یا لااقل چند گام جلوتر بودند .

برنهایم متوجه این موضوع شد که میزان هیپنوتیزم پذیری افراد طبیعی متفاوت است و عکس العمل هایی هم که نشان میدهند با یکدیگر تفاوت دارند . روشهایی که برنهایم بکار می برد ، شباهت زیادی به راههایی دارد که هم اکنون در کلینیک های هیپنوتیزم درمانی بکار میروند .

تلقین کردن برای پیدایش هیپنوتیزم با کلمات آرام و شمرده و آهسته همراه با طنین لالایی از ابتکارات برنهایم است .

ارائه ی هیپنوتیزم با اجازه و موافقت بیمار و به کمک ریلکس کردن و ارائه ی کلمات و جملات آرام و تسکین بخش که مشابه با نوای لالایی است و در پی آن بیمار یا سوژه به حالت خواب فرو میرود ، از ابتکارات برنهایم است و درشرایط کنونی هم در کلینیک های هیپنوتیزم درمانی، درمان به همین صورت انجام می گیرد .

در همین زمان بود که یکی از پزشکان معروف بنام دکتر لوید توکی برای درمان بیماران خود در سال ۱۸۸۹ از روشهای هیپنوتیزم ، استفاده فراوانی برد در قرن نوزدهم در کشور فرانسه پدیده هیپنوتیزم بر خلاف انگلستان مورد توجه ویژه و فوق العاده ای قرار گرفت و بررسی ها و آزمایشات علمی بسیاری در این زمینه صورت پذیرفت ، بگونه ای که قرن نوزدهم را میتوان یکی از درخشان ترین دوران پیشرفت و تکامل علم هیپنوتیزم در فرانسه دانست .

در سال ۱۸۶۴ در شهر نانسی فرانسه کلینیکی برای استفاده از پدیده هیپنوتیزم در درمان بیماران بنیان نهاده شد و نتایج درخشان و قابل توجهی بدست آمد. این شیوه حدود بیست سال ادامه یافت .

در همان سالهایی که لیبولت در گمنامی کار میکرد ، متخصص اعصاب معروف فرانسوی بنام شارکو به کمک تحریکات شدید عصبی ، بیماران هیستریکی را بطور برق آسا به حالت هیپنوتیزم فرو میبرد و معالجه میکرد .

مثلاً با روشن کردن ناگهانی یک چراغ بسیار پرنور یا بصدا در آوردن ناگهانی یک ناقوس ، بیماران هیستریکی به حالت خلسه ای همراه با انقباض عضلانی ( کاتالپسی ) فرو میرفتند .

 

 

او معتقد بود تنها بیماران مبتلا به هیستری قابلیت هیپنوتیزم شدن را دارند و حالت هیپنوتیزم نشانه ای از وجود بیماری عصبی از نوع هیستری است .

بهرحال از آنجا که شارکو تنها یا اکثراً با بیماران هیستریک سر و کار داشت، بررسی و تحقیق در باره ی نظریه اش برای او امکان پذیر نبود .

او اعتقاد داشت برخی از نقاط بدن تولید کننده هیپنوتیزم هستند . لذا با تحریک و فشاربر این مراکز میتوانیم در فرد تولید حالت هیپنوتیزم بکنیم .

 

شارکو معتقد بود که در حالیکه با فشار ناگهانی بر سیستم عصبی بیمارمیتوانیم در چند لحظه او را وارد خلسه کنیم ، تلقینات لفظی کاری زاید است. شارکو عقاید عجیب و غریب دیگری هم داشت ، مثلاً خیال میکرد در حالت هیپنوتیزم ، بیمار قدرت شنوایی ندارد .

 

او در یک جلسه برای نشان دادن صحت نظریاتش به چند پزشک ، در حالیکه بر بالای تخت یک بیمار هیستریک جمع بودند، اظهار داشت :

آقایان حالا من با زدن ضربه ای به بازوی این بیمار ، حالت فلج شدن در او ایجاد میکنم و به همین صورت هم عمل کرد و آثار فلج شدن دربیمار ظاهر گردید .

ولی شارکو نمی دانست که این حالت بر اثر تلقین لفظی اوایجاد شده است نه بر اثر ضربه زدن .

این نوع تصورات در کنار عقیده عمومی که خیال میکردند در حالت هیپنوتیزم روح افراد از بدنشان خارج میشود یا تحت اراده هیپنوتیزور قرار میگیرد ،

به علت این بود که در آن زمان هیپنوتیزورها یا مسمریست ها هیچگاه خودشان حالت خلسه یا بحران را تجربه نکرده بودند و باصطلاح به هیپنوتیزم از بیرون ،‌نه از درون ، می نگریستند .

بنابراین حتی خود هیپنوتیزورها عقاید نادرستی در باره هیپنوتیزم داشتند.

بدون شک شارکو از نوابغ و ستارگان درخشان علوم پزشکی است و نظریات ناصحیح او در باره هیپنوتیزم بیشتر به علت عدم پیشرفت کافی روانشناسی و فیزیولوژی در آن زمان بود .

 

با این وجود شارکو اولین دانشمندی بود که میزان تأثیر هیپنوتیزم را به سه سطح تقسیم نمود :

۱- کاتالپسی (‌ انجماد عضلانی )
۲- لتارژی ( خواب آلودگی )
۳- سومنامبولیسم ‌( خواب گردی )

 

تاریخچه هیپنوتیزم ( هیپنوتیزم علمی )

البته این تقسیم بندی در عصر ما دیگر اعتبار چندانی ندارد .

روی هم رفته نظریات شارکو بر عکس زمینه بیماری های عصبی ، در دامنه ی هیپنوتیزم راه گشا نبود و بیشتر این طرز تفکر را تقویت میکرد که هیپنوتیزم ، نوعی خواب است .

سالها بحث و جدل بین دکتر ژان شارکو استاد بیماریهای اعصاب در بیمارستان(‌ سالپه تریه ) در پاریس و پروفسور برنهایم استاد دانشکده پزشکی ( نانسی) وجود داشت .

بالاخره به نفع برنهایم تمام شد و او معتقد بود که به کمک تلقینات لفظی و تحریکات عصبی میتوان به ایجاد هیپنوتیزم نائل آمد و عمق خلسه را به سه مرحله متفاوت تقسیم کرد .
پروفسور برنهایم و پیروان او معتقد بودند که تنها به کمک تلقینات لفظی میتوان ایجاد هیپنوتیزم نمود و با تجربیات و تحقیقات زیاد ، نظریه شارکورا که (‌ هیپنوتیزم را نشانه ای از هیستری میدانست ) رد کرد.

زمانی که ایجاد هیپنوتیزم از طریق تلقین پا گرفته بود ، مایرز نظریه جالبی را مطرح کرد که بر اساس آن در سطحی پائین تر از هوشیاری ، جدالی بین دو شخصیت درونی انسان برقرار است .

این نظریه بعدها توسط برخی از روانشناسان آمریکا مانند پروفسور ویلیام جیمز و دکتر بوریس سیدیس بصورت بهتری تعریف و توصیف گردید و نظریه ی ( ضمیر مادون آگاه ) پا به عرصه علم گذاشت .

این نظریه به برخی از دانشمندان و پژوهشگران مکتب جدید نانسی کمک کرد و این افراد از جمله پروفسور شارل ریشه ، پییر ژانه ، امیل کوئه ، موبیوس ،مایرز ، گورنیه ، استانلی هال و فورل در بسط و شکوفایی این علم جدید کمک کردند .

کلینیک هیپنوتیزم پاریس سبب شد که هیپنوتیزم در تمام دنیا طرفداران زیادی پیدا کند و فاکتور مهمی در بنیانگذاری کار یکی از بزرگترین متفکرین تاریخ جهان یعنی زیگموند فروید شد .

 

در این اثنا افراد دیگری مانند برامول و توکی از انگلستان ، فورل از زوریخ، هایدن بین از آلمان ،‌ پرنس و مک دوگال از آمریکا و برخی دیگر ، به مطالعه و کاربرد و تجربه ی هیپنوتیزم پرداختند .

یکی دیگر از برجستگانی که در تاریخ هیپنوتیزم در دوران تلقین ظاهر شد ، داروپزشک فرانسوی دکتر امیل کوئه بود . جمله معروف او (‌من هر روز ،‌ در هرزمینه و به هر صورت بهتر و بهتر میشوم ) به اندازه خود او مشهور است .

روش درمانی او که بنام ( کوئه ایسم ) شهرت یافت ، برای مدتی در فرانسه و سپس در آمریکا مورد استفاده قرار می گرفت .
کوئه اعتقاد داشت عامل موفقیت در هیپنوتیزم ، پذیرش تلقینات و مطالبی است از جانب بیمار که توسط هیپنوتیزور بیان میگردد .

او جمله بسیار معروف وجاودانی را برای تلقین مثبت اختراع کرده که به آن قبلاً اشاره شد .

دکتر ژوزف بروئر پزشک نامی دیگری بود که مدتهای مدید با روش هیپنوتیزم به درمان بیماران هیستریک پرداخته بود .
زیگموند فروید در آن زمان که دانشجو بود با دکتر بروئر آشنا شد و همین آشنایی موجب تحقیقات و همکاری مشترکی گردید .

روزی دکتر بروئر بیمار هیستریکی را از طریق هیپنوتیزم درمان می نمود که در زمان معالجه بیمار ابراز داشت که :

( وقتی به حالت هیپنوتیزم میروم و خاطرات گذشته خود را به یاد آورده و بازگو میکنم ، احساس آرامش و بهبودی عجیبی می نمایم ) این ابراز نظر موجب شد که دریچه ای تازه بر روی بروئر و فروید باز گردد و آنها را به کشف یک روش درمانی جدید رهنمون شود ، که پسیکانالیز یا روانکاوی نام گرفت .

آنها ابراز داشتند ( هر خاطره ای همراه با مقداری انرژی عاطفی است ، اگر این خاطرات ناخوشایند و ناگوار و تلخ را حفظ و پنهان کنیم و در درون نگه داریم .

موجب جمع شدن انرژی مزاحم در مغز شده و ما را دچار دردها و بیماری های روانی می گرداند و اما اگر همه ی خاطرات و اسرار ناراحت کننده درونی که خوشایند و دلپذیر نیستند .

به یاد و بر زبان آورده شوند (برون فکنی ) ، انرژی جمع شده در مغز آزاد شده و ناخوشی روحی و روانی ناپدید می گردد.)

 

فروید پس از مدتها تجربه و آزمایش متوجه شد که ارزش درمانی هیپنوتیزم نامحدود نیست .

فروید بر اثر برخورد با مشکلاتی در هیپنوتیزم نمودن بیماران و هم چنین اطلاعات ناچیزش در زمینه هیپنوتیزم ، روش درمان با هیپنوتیزم رارها کرد و درمان را از طریق روش ( تداعی آزاد ) دنبال کرد . این عمل فروید سالها بذل توجه علمی به هیپنوتیزم را به عقب انداخت .

تاریخچه هیپنوتیزم ( هیپنوتیزم علمی )

لسیلی لوکرون هیپنوتیزور بزرگ آمریکایی میگوید : دلیل کنار گذاشتن هیپنوتیزم از طرف فروید این بود که اولاً او نزد بروئر ،تازه کاری بیش نبود ، ثانیاً خودش نیز هیپنوتیزور قابلی نبود ، زیرا اعتماد به نفس لازم را نداشت .

چرا که برای تحریک عمل هیپنوتیزم و اخذ نتیجه ی مطلوب باید قبل از هر چیز اطمینان و اعتماد کامل در خود شخص وجود داشته باشد .

فروید در زمان جوانی بسیار محجوب بود و اگر کسی از بیمارانش که مقابل او نشسته بود به او خیره می شد ، ناراحت می گردید ، بدین جهت بیمارانش را روی تخت می خوابانید و خود در بالای سر تخت روی صندلی می نشست.

روش تداعی فروید که در زمان او طرفداران بسیار داشت ، به مرور مورد انتقاد دانش پژوهان قرار گرفت و بتدریج ارزش درمانی آن کاهش یافت .

بعد از فروید هیپنوتیزم تا جنگ جهانی دوم به حالت رکود درآمد ، تا اینکه در جنگ جهانی دوم بعلت زیاد شدن بیماران روانی و نارسائی و گران بودن روش درمانی _ روانکاوی ، توجه دانشمندان و روانشناسان به سوی علم هیپنوتیزم جلب شد و از این زمان تکامل علمی هیپنوتیزم با سرعت بیشتری روبرو شد و تقریباً از سال ۱۹۵۰ در بیشتر محافل دانشگاهی در زمینه های کاربرد هیپنوتیزم در درمان ، پژوهش های وسیعی آغاز شد .

از جمله افرادی که در زمان جنگ شروع به کاربرد هیپنوتیزم و دوباره زنده نمودن آن کردند دکتر کارلو مارچزی بود .

او متولد انگلستان بود و پس ازاخذ دکترای خود در انگلستان ، ابتدا در یوگسلاوی مشغول کار در رشته ی هیپنوتیزم شد و سپس اداره ی بیمارستان صلیب سرخ را بعهده گرفت که هیپنوتیزم را بعنوان یکی از روشهای جاری معالجات روزمره قرار داد .

پس از آن اجازه گرفت که هیپنوتیزم را در دانشکده دندانپزشکی تدریس کند .

او در خلال جنگ جهانی دوم از فن هیپنوتیزم در معالجات بیماران استفاده میکرد و در پایان جنگ بوسیله ی نازی ها زندانی و محکوم به اعدام شد ، زیرا یک زندانی آمریکایی را بطور پنهان از طریق هیپنوتیزم معالجه نموده بود .

اما طولی نکشید که جنگ با شکست آلمانی ها پایان یافت و مارچزی نیز از مرگ نجات یافت .

زندان برای او بهترین مکان جهت استفاده از هیپنوتیزم بود .

او برای زندانیان همچون فرشته ای بود که از آسمان نازل شده بود ، زیرا عده ای از زندانیان محکوم به مرگ در کوره های آدم سوزی بودند و روی عده ای دیگر بدون استفاده از داروهای بیهوشی ، اعمال جراحی انجام میشد و عده ای دیگر را به شکل های مختلف اعدام میکردند ، مارچزی همه این محکومین را هیپنوتیزم میکرد و ترس و وحشت آنها را کاهش میداد .

مارچزی میگوید : هیپنوتیزم بر خلاف تصورعموم ، خواب نیست بلکه عبارت از تمرکز فکر است که همراه با ازدیاد ادراک خارق العاده حواس است و چون خارق العاده حواس مربوط به دنیای ناخودآگاهی است .

پس مکانیسم هیپنوتیزور مربوط به سازمان ناخود آگاهی است وخواب یکی از حالاتی است شبیه حالات دیگر که در حال تمرکز یا همان هیپنوتیزم به بیمار تلقین می شود .
از دیگر دانشمندان بزرگ هیپنوتیزم ، دکتر فولگیس متخصص عصب شناس انگلیسی است که سخنرانی و نظریات نوین او در کنگره ی روانشناسی بین المللی درلنینگراد معروف است .

او در یکی از مقالاتش در مجله ی پزشکی بریتانیا مینویسد : باستثناء مشاوره های پزشکی بسیار زیاد در کلینیک ها و درمانگاه ها و غیره در طول طبابت خصوصی خودم بالغ بر شصت و دو هزار بیمار را از طریق معالجه ی روانی و اکثراً بوسیله ی هیپنوتیزم معالجه کرده ام که تمامی آنها در پرونده های جداگانه ثبت و ضبط شده است.

از این مجموع بالغ بر ده هزار الکلی ، دوازده هزار حالت افسردگی روانی سخت، ده هزار مبتلا به بیماری های خواب ، قلبی و بهم خوردن توازن خونی ،پانزده هزار بیماریهای روان ـ تنایی و تعداد بیشماری در حالات نامتعادل روانی ( پسیکوپات ) را از طریق هیپنوتیزم معالجه کرده ام .

در سالهای اخیر دانشمندان به واقعیات با ارزش علمی فراوانی در رابطه با هیپنوتیزم دست یافته اند و هیپنوتیزم امروز با کوشش و تحقیقات علمی وسیع دانشمندانی که در زیر نام میبریم ، بعنوان یک وسیله ی درخشان درمانی که عارضه ای بدنبال ندارد .

کاربرد فراوانی پیدا کرده است و در اکثر کشورهای جهان چون انگلستان ، آمریکا ، شوروی سابق ،‌ فرانسه ، آلمان و غیره کلینیک های وسیع و مجهزی دایر شده است و هیپنوتیزم رسماً مورد استفاده قرارگرفته و به رسمیت شناخته شده است .

 

تاریخچه هیپنوتیزم ( هیپنوتیزم علمی )

دانشمندانی چون : وان پلت فولگیس ، مایزر ، میلچنی ، ولمن ، پی ویتور ،‌اچشولتز ، لوکرون ، اریکسون ، فورل ، مینه ، براین ، اسگود‌،‌ شارپنیته ،شرلوک ، آیزن ، دوکاس ، واسیلیوف ، ریضل ، شیندلر ، ولبرگ ، لیندلر ،هنگستمر ، ویت زن هافر ، هاری آرونز ، مارچزی ، جیندر ، هارولد ، ویلیامبراون ، بئوچن ، مانکئون ، هاریمن ، بک من ، باربر ، پلاتینوف ، کودرس ،ولز ، رولاند ، فنیشل ، مونستربرگ ، فورست ، کراگر ، کاپریو ، پاورز ،ریچارد شروت ، کروجر، ادموندز ، سونی ، جیمز هال استابروکسل ، گیل ،منینگر، جیبسون و ده ها پزشک ،‌ روانپزشک ، دندانپزشک و دانشمند دیگر .

تکامل و درخشش هیپنوتیزم در عصر ما بر پایه نظریات دانشمندانی مثل مسمر با نظریه ی ( مغناطیس حیوانی ) و برید با نظریه ( چشم دوختن به نقطه نورانی ) وکوئه با نظریه ( اثرات تلقین به نفس ) قرار دارد .

مطالعه تاریخ هر موضوع‌ ، اطلاعات با ارزشی راجع به آن موضوع به ما میدهد و مارا از فراز و نشیب و تکامل موضوع آگاه کرده و با افرادی که در این راه تلاش نموده یا مانع بوده اند آشنا میسازد .

امیدوارم ذکر این تاریخچه هرچند کوتاه در درک بهتر از هیپنوتیزم و سیر تحول و تکامل آن مؤثر باشد .

مرکز هیپنوتیزم کابوک

مرکز هیپنوتیزم کابوک

آخرین مقالات

5 اصل شکست ناپذیر موفقیت در کار

5 اصل شکست ناپذیر موفقیت در کار قانون جهت افراد موفق در هر زمینه‌ای از… ادامه مطلب

1 ماه پیش

معرفی فرکانس های مغزی و بکارگیری آن در فایلهای هیپنوتیزم

معرفی فرکانس های مغزی و بکارگیری آن در فایلهای هیپنوتیزم در کنار فرکانسهای مغزی متد… ادامه مطلب

8 ماه پیش

جنبه های مختلف کاربرد یوگا

جنبه های مختلف کاربرد یوگا ● یوگا و ام‌اس همان‌ گونه که در استفاده از… ادامه مطلب

10 ماه پیش

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم

تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم تلقینات هیپنوتیزمی مستقیم و غیر مستقیم دو نوع اصلی… ادامه مطلب

11 ماه پیش

روانشناسی رنگ های هاله نورانی- شخصیت های ارغوانی

روانشناسی رنگ های هاله نورانی- شخصیت های ارغوانی   ● ذهن/ بدن ارغوانی ها ترجیح… ادامه مطلب

11 ماه پیش

تعریف هیپنوتیزم

تعریف هیپنوتیزم اولین تعریف هیپنوتیزم توسط جیمزبرید جراح اسکاتلندی ارائه شد.که هیپنوتیزم یا هیپنوز را… ادامه مطلب

11 ماه پیش