مرکز هیپنوتیزم کابوک | انجمن هیپنوتیزم کابوک | بنیانگذار شعبان طاووسی ،پدر هیپنوتیزم 
شرایط و استانداردهای تلقینات هیپنوتیزم
تلیقینات خود هیپنوتیزم، کلمات، آواها، صداها و فرکانسهای مغزی از پیش تعیین شده ایی هستند که برای تاثیرگذاری در همان حالت خلسه ی عمیق و آرامش بخش هیپنوتیزم برای شخص در نظر گرفته شده اند.
در حالی که تلقینات پست هیپنوتیک یا پس از هیپنوتیزم ، به عنوان یک اسم نشان می دهند که برای حالت خارج از هیپنوتیزم در نظر گرفته شده اند تا بعدا نیز اثر خود را داشته باشند ما از هر دو تلقین و پست هیپنوتیک تلقین در هر یک از فایل های صوتی خودهیپنوتیزم موجود در این سایت استفاده کردیم.
پنج معیار تلقین هیپنوتیزم:
در اینجا ما 5 مورد را که باید در تلقین وجود داشته باشد بررسی می کنیم؛ از جمله تلقین پست هیپنوتیک که شانس پذیرش بالایی دارند
پنج فاکتور مهم به شرح زیر هستند:
- تعابیر و جملات مثبت
- عدم ابهام
- حضوراحساسات
- شدت علاقه
- عدم مداخله ذهن آگاه
برای تلقین خودهیپنوتیزم و اثر آن شخص باید در حالت راحت هیپنوتیزم قرار گیرد، جایی که ظرفیت و گنجایش برای تبادل اطلاعات در محیط سیال و آبگونه از آگاهانه به ناخودآگاه وجود داشته باشد، فضای پیرامون باید آرام باشد. اما مهم است که درک کنیم در صورتی این تبادل می تواند انجام شود که تلقینات تنها توسط ناخودآگاه پذیرفته شوند البته اگر در درجه ی اول با مفاهیم قدرتمند دیگری که پیش از این در آنجا مقرر شده اند، تداخل ایجاد نشود، و در مرحله دوم، هیچ چیز دیگری وجود ندارد جز اینکه بخواهد مانع تغییر آن شود.
ساختن تلقینات بعد از خواب
تلقینات هیپنوتیزم بایستی از قبل نوشته شوند. بدیهی است قبل از ساخت یک فایل صوتی خودهیپنوتیزم باید همه چیز را در قالب یک متن بنویسیم – و هر کلمه در یک متن چندین بار چک شده و مجددا بررسی می شود.
حتی هیپنوتراپیست ها نیز، هنگام کار کردن با یک مراجعه کننده در اتاق مشاوره، باید قبل از ارائه هر درمانی در این خصوص، هر تلقین هیپنوتیزمی را بنویسند یا بدان اشراف داشته باشند. چرا که این گناهی بزرگ برای یک هیپنوتراپیست است که بخواهد در این راه مقدس و خدمت رسانی به نوع بشر طریقه ی سهل انگاری و سمبل کاری را در پیش گیرد.
البته این نیز محتمل است که یک هیپنوتراپیست پس از 5000 ساعت یا بیشتر بابت تجربه ی فراوان جهت کار با هیپنوتیزم در واقع نیازی به نوشتن تلقینات هیپنوتیزم نداشته باشد و برای وی این خیلی ساده خواهد بود چرا که او بیش از اندازه ی مکفی در پایگاههای روانی خود، داده های ذخیره شده دارد تا هر گونه اطلاعاتی در باب تلیقینات را متناسب با شخصیت های افراد مراجعه کننده که لازم باشد، به راحتی برای آنها بکار گیرد، لازم است بدانید که فقط در لحظه به آن تلیقینات نیاز است و اگر یک هیپنوتراپیست به این درجه از تجربه نرسیده باشد قطعا به سناریو نویسی چند روزه ی مبتنی بر شناخت هر چه بیشتر شخصیت فرد مراجعه کننده نیاز است، ولی در هر حال تلقینات هیپنوتیزم باید قبل از تولید و القا نوشته شوند.
و این نیز برای یک هیپنوتراپیست شایسته نیست که به محض ورود مراجعه کننده سریعا دست به قلم شود و موارد تلقین را برای شحض بنویسد.
همچنین هر کدام از مفاهیمی که ازین سناریونویسی ها، مهندسی کلمات و واژگان بکار رفته در برخی مواقع به دست می آیند به چنان درجه ایی از فهم و اعتماد به نفس می رسند که در طول یک جلسه شکاف ها را پر می کنند.
لازم به ذکر است زمانی که آنها جمله ی تلقینی ایی را می نویسند که نزدیک به چیزی است که می خواهند، حتی درست نیست آن را روی میز خود بگذارند تا مراجعه کننده وارد شود و بعد برای آن شخص همان را در نظر بگیرند، البته که هر روانشناس و هیپنوتراپیست واقعی می داند که افراد و شخصیت ها با هم متفاوتند.
تنها راه درست اینست که: تلقین پست هیپنوتیزم را کامل بنویسید، دقیقا همانطور که برای کاربردی خاص در نظر گرفته شده اند و سپس آنها را با دقت ویژه ایی بررسی کنید. من برخی از نمونه های بسیار وحشتناکی از تلقینات را در مورد فایلهای حرفه ای خود هیپنوتیزم توسط افراد مثلا برجسته دیده ام.
برای تکرار، ما همیشه متن های خود را چک کرده و دوباره بررسی می کنیم. ما به ابهام ممکن، منفی نگاه می کنیم. ما اساسا پیچیدگی ها را از بین می بریم چراکه ناخودآگاه از پیچیدگی متنفر است. و هنگامی که ما مطمئن هستیم که تلقینی که نوشته ایم خیلی خوب می تواند باشد … باز هم نگاه دیگری به آن می اندازیم و می اندیشیم که آیا می توانیم بهتر ازین هم عمل کنیم؟!
تلقین هیپنوتیزم خوب باید به همان اندازه، ساده و کاملا مبرا از ابهام باشد. در غیر اینصورت احتمالا مشخص است که حداقل یکی از معیارهای ذکر شده در بالا به شکست برسد. یک مثال از تلقین هیپنوتیزم که به شرح زیر است بر مبنای یک مفهوم در حال توسعه در ضمیر ناخودآگاه و حتی کیهان و جهان کاینات است، که نتیجه ی نهایی یک تحول است که برای این کار فوق العاده تضمین شده است.
یک مثال از تلقین هیپنوتیزم
“دفعه ی بعد که خود را در موقعیت اجتماعی قرار می دهید، دوست دارید احساس اعتماد به نفس و آرامش کنید.”
“دفعه بعد که شما در وضعیت اجتماعی قرار دارید، احساس خوبی خواهید داشت و احساس راحتی خواهید کرد … و به دنبال آرامش کامل خواهید بود”.
“به نظر می رسد که هر بار که شما خود را در یک موقعیت اجتماعی قرار دادید، از احساس اعتماد به نفس، هر ذره ی بدن خود را پر می کنید … خودتان را در چشم ذهن تان ببینید، شما کاملا راحت و کاملا با حس لذت بردن از خودتان هستید”.
از حالا به بعد، هر زمانی که در وضعیت اجتماعی قرار می گیرید، احساس اعتماد به نفس را از جایی که در درون خودتان می بینید، کشف می کنید … فقط خود را از همین دریچه مشاهده کنید … در سراسر وجود شما حک شده است … “شما زمان زندگی خود را در دست دارید”.
البته اولی تنها یک بیانیه بود. هیچ چیز اشتباهی و یا مشکلی با آن وجود ندارد، و در عین سادگی بسیار بنیادی و اصولی است.
اما آخری از زاویه ایی دیگر، خیلی خوب پیش می رود و در واقع دو نوع تلقین است، که یکی از آنها برای تجسم فکری است. آنها هر دو به اندازه ی کافی ساده هستند و هیچ ابهامی ندارند، بنابراین ناخودآگاه نمی تواند در مورد آنچه مورد نیاز و ضروری است اشتباه کند.
همچنین، اشاره به یک اقدام خاص – نگاه از یک دریچه یعنی دیدن درون، که به عنوان یک عامل برای رفتار مطلوب عمل می کند. همچنین یک تلقین غیرمستقیم از احساس آرامش در ژرفای درون وجود دارد ، با این بیانیه “اعتماد به نفس از جایی در عمق درون شما” منتشر شده است و در حال تابیدن است و کمک خواهد کرد برای فائق آمدن به تزلزل و واپاشیدگی های درونی و از بین بردن اضطرابی که گریبان تان را برای حرکت به سمت رشد و تغییر به سختی گرفته است.
بنابراین تلقین بسیار کارساز است. برای اینکه آن را حتی بیشتر موثر بدانیم، باید برخی از تونالیته های آنرا را به صورت زیر اعمال کنیم:
“زین پس، در هر زمان که شما به تنهایی در هر وضعیت اجتماعی قرار گرفتید، شما در حال کشف فوق العاده ی احساس اعتماد به نفس تان که از جایی ژرف در درون تان در حال تابش است، هستید … فقط خود را از همین دریچه مشاهده کنید … در سراسر وجود شما حک شده است … شما زمان زندگی خود را در دست دارید. ”
هیپنوتیزم ماشه را میکشد!!! تیر خلاص با هیپنوتیزم!!!
ماشه ی هیپنوتیزم یا تیر خلاص هدف قرار دادن تمامی ترس ها، افسردگی ها، شکست ها، ناباوریها و مقابله با عدم اعتماد به نفس و عزت نفس افرادی مورد استفاده قرار گیرد که به منابعی قدرتمند برای رسیدن به یک وضعیت پایدار، حمایت های اساسی و بنیادی نیاز دارد.
برای مثال، تست ترس برای رانندگی ، ما می توانیم اینجا ماشه را بکشیم:
“و در حال حاضر شما می توانید فرمان را در دستان خود بگیرید … در همان لحظه ی خاص… شما موج خروشانی از اعتماد به نفس در هر منفذ، هر رشته، هر سلول از بدن خود را احساس می کنید…”
همانطور که می بینید، کشیدن ماشه چیزی پیچیده تر از تلقین post-hypnotic نیست و ساخت آن دقیقا همان قواعد را دنبال می کند.
این کار آسانتر از قوه ذهنی انتقادی آگاهانه است، زیرا کشیدن ماشه به طور معمول شامل یک اقدام یا رویداد است که به خودی خود کاملا طبیعی است و هیچ دلیلی برای آن نیست.
برقراری این عادت معمولا به ناخودآگاه اجازه می دهد تا بدون هیچ مشکلی کار ماشه را قبول کند، مگر اینکه آنچه که ما تلقین می کنیم و اتفاق بیفتد بسیار ناآشنا و افراطی باشد.
هنگامی ما کارمان را به طور صحیح انجام می دهیم، که همواره برای انجام آن تلاش کنیم، چنین تلقینی به ناخودآگاه وارد می شود تا در زمان مناسب به عنوان حرکت موتور قوی و بجا بصورت برون داد تخلیه شود.
در این مثال، موتور با اطمینان رانندگی می کند. قدرت تلقینات، شایسته ی احترام کامل است.
روش های دیگر با استفاده از هیپنوتیزم، زمانی که تلقین هوشمندانه و با دقت استفاده شود می تواند ایجاد تغییر عمده و پایدار باشد.
