فن مصاحبه با بیمار در هیپنوتیزم
قبل از بیان مصاحبه با بیمار، احتیاج است که ما تعریف روش هیپنوتیزم آمرانه و هیپنوتیزم غیرآمرانه را یاد بگیریم. زیرا هنگام مصاحبه پزشک احتیاج دارد که در مقابل بیمار بخصوص روش «آمرانه» یا «غیرآمرانه» اتخاذ کند.
روش هیپنوتیزم ( آمرانه)
در روش آمرانه ، هیپنوتیزم کننده به بیمار امرو نهی میکند، دستور میدهد. هیپنوتیزم در آغاز پیدایش خود همیشه با روش «آمرانه» انجام میشد، زیرا فرض این بود که هیپنوتیزم کننده دارای نیروی ساحرانه و جادویی است و قادر است که هر کسی را که اراده کندمانیهتیسم نماید و مردان آن زمان هم تا حدودی این طرز تکفر و این عقیده را قبول میکردند.
دکتر «مایرز» در این خصوص مینویسد:بسیاری از هیپنوتیزورهای قدیمی برای برقرار کردن «پرستیژ»خود مبنی بر این که دارای این قدرت و توانایی هستند، سر و صدای زیادی راه میانداختند. در درجه اول میدیدند که اتاقهای معاینه و انتظار هیپنوتیستها به طرز عالی و با شکوهی تزیین و مبلمان شده و از این طریق این ایده را در بیمار پدید میآوردند که اشغال کنندگان آن اتاقها باید حتماً افراد بسیار مهمی باشند.
پزشکان لباسهای پرخرج و گران قیمت به تن میکردند، رفتار آنها پر از تکبر و نخوت بود گویی اشخاص بلندپایه و عالیرتبه با موجوداتی بینهایت دون پایه صحبت میکردند. پزشکان موجودیت بیماران را فراموش کرده و به نوبه خود به آنها امر و نهی میکردند. آنها به بیماران خود یادآوری می کردند که اشخاص مشهوری را که سایر پزشکان از معالجه آنان عاجز شده بودند به طور معجزهآسایی معالجه کردهاند و نظایر آن.
برخی از عوامل اجتماعی این نوع ایجاد «پرستیژ» پر سر و صدای پنجاه سال قبل را تسهیل میکردند به طور کلی بیماران نسبت به بیماران امروزی چشم و گوش بستهتر بودند. بنابراین احتمال رد کردن ادعاهای نامعقول و افراطی هیپنوتیستهای آن روز خیلی کم بود. آنها همچنین بیش از این با اختلاف طبقاتی آشنا بودند و در نتیجه بیش از این آمادگی پذیرش قدرت از طرف اعمالکنندگان آن را داشتند.
ولی امروزه هیپنوتیزم آمرانـه به شکل تکامل یافته خود دیده میشود. بدین ترتیب اشخاصی که دارای شخصیت مطیع و فرمانبردارند به وسیله روش «آمرانه» بهتر هیپنوتیزم میشوند، گاهی شخصیت مطیع و فرمانبر به علت رفتار پدر در خانواده از زمان کودکی شکل گرفته، در روش «آمرانه» هیپنوتیزم کننده شبیه پدر به طفل خود امر و نهی میکند، به همین دلیل هیپنوتیزم «آمرانه» را، روش هیپنوتیزم «پدرانه» هم گفتهاند. به هر حال هنگام هیپنوتیزم با روش «آمرانه» بیمار به مشابه طفلی در آمده یعنی شخصیتش شبیه کودک شده و بدین ترتیب دچار «سیر قهقرایی» میشود.
حالا ببینیم روش هیپنوتیزم «غیرآمرانه» چیست؟
روش هیپنوتیزم غیرآمرانه
در هیپنوتیزم غیرآمرانه پزشک ادعای الوهیت و ادعای ساحرانه و جادویی نمیکند، بلکه میگوید من قوانین طبیعی را به کار میبرم، هیپنوتیزم کننده علل علمی اخیراً کشف شده هیپنوتیزم را برای «خوابرو» تشریح میکند. وقتی بیمار چگونگی مکانیسم هیپنوتیزم را درک کرد، خودش همکاری بیشتری نموده و هیپنوتیزم میشود: پس در روش هیپنوتیزم غیرآمرانه امر و نهی در کار نیست علت به وجود آمدن این روش دو چیز بود یکی اینکه معلوم شد که علت علمی هیپنوتیزم چیست؟
دوم اینکه مردم هشیارتر و چشم و گوش بازتر شدند و دیگر حاضر نبودند قبول کنند که در هیپنوتیست کننده نیروی ساحرانه و جادویی وجود دارد.ولی پس از توسعه روانکاوی معلوم شده که شخصیتهای «مهاجم» با روش «غیرآمران» و ملایم بهتر هیپنوتیزم میشوند، در حالی که در مقابل روش«آمرانه» خود به خود تحریک و برانگیخته میشوند.
گاهی شخصیت «مهاجم» بدین شکل تشکیل میشود که طفل از تحکم پدر رنج میبرد و همیشه به فکر تهاجم و تلافی بوده و یا ممکن است طفلی پدر خود را از دست داده و تحت سرپرستی مادر ملایم و مهربان قرار گرفته، به همین دلیل هیپنوتیزم «غیرآمرانه» را روش هیپنوتیزم «مادرانه» هم میگویند. دکتر «مایرز» درباره هیپنوتیزم «غیرآمرانه» میگوید:
در هیپنوتیزم «غیرآمرانه» بیمار تشیق و راهنمایی میشود که با اراده آزاد خودش هیپنوتیزم شود، «خوابگر» ملایم عمل میکند و تأکید میکند که بیمار خودش بیشتر کارها را برای خواب شدن انجام بدهد. در هیپنوتیزم «غیرآمرانه» پزشک به صورت مادری مهربان و تسکین دهنده جلوه میکند، در مقابل بیمار احساس میکند که مانند کودکی آرامش و تسکین مییابد و در نتیجه بیمار به حالت بچهگانه کشیده شده و به سیر قهقرایی میرود.
حالا که تعریف روش هیپنوتیزم «آمرانه» و «غیرآمرانه» را یاد گرفتیم به سراغ مبحث «فن مصاحبه» میرویم، ببینیم پزشک در مقابل هر بیماری بنا به ساختمان شخصیتش کدام یک از حالتهای «آمرانه» یا «غیرآمرانه» را باید اتخاد کند و قبل از اتخاذ این روش چه باید بکند.
فن مصاحبه با بیمار در هیپنوتیزم
۱- ایجاد زمینه مصاحبه
اولین قدم این است که پزشک هیپنوتیست باید حالت بیطرفانه اتخاذ کند تا اینکه نخست چگونگی شخصیت بیمار را بشناسد.
دکتر «مایزر» در فصل ۱۴ کتاب خود میگوید: رهبری و اداره اولین مصاحبه با بیمار در هر نوع معالجه روانی موضوع بسیار پراهمیتی است زیرا روابط عاطفی که برقرار میشود و روشهایی که به کار برده میشود معمولاً دارای اثر عمیقی در «روان درمانی بعدی» میباشد، در هیپنوز اهمیت اولین مصاحبه حتی بیشتر از مصاحبههای بعدی است.
گاهی اوقات که یکی از پزشکان عمومی بیمار را معرفی مینماید، ممکن است امکان به کار بردن هیپنوز را خاطر نشان کند، گاهی اوقات خود بیمار فقط به خاطر هیپنوتیزم شدن به هیپنوتیزور مراجعه میکند. اغلب اوقات بیمار برای تشخیص و ارزیابی عمومی روانی مراجعه می کند و هرگز فکر هیپنوتیز شدن در مخیله او خطور نکرده است. به هر حال تصمیم درباره اینکه آیا بیمار باید هیپنوز بشود یا نه، بایستی تا پس از یک معاینه کامل روانی به تأخیر بیفتد.
یا ممکن است بخواهیم هیپنوتیز را به کار ببریم یا به کار نبریم، ولی ما میخواهیم در را باز بگذاریم تا بتوانیم در صورت لزوم و تشخیص اینکه هیپنوتیزم بهترین راه کمک به بیمار است آن را به کار ببریم. در طبابت عملی، این موضوع ایجاد یک مسأله آنی و فوری مینماید. ما باید رابطه صمیمانه برقرار کرده و ایجاد پرستیژ نماییم.
اگر ما ندانیم که آیا باید هیپنوز را به کار ببریم یا نه، مسلماً ما نخواهیم دانست چه نوع پرستیژی در مقابل بیمار باید در خود به وجود آوریم. آیا ما باید «آمرانه» رفتار کنیم یا «غیرآمرانه»؟ ما بایستی موضوع را با پرسش از سابقه بیماری شروع کنیم و معاینه روانی لازم را به عمل آوریم و در عین حال ما بایستی روش بیطرفی خود را حفظ کنیم تا ما بتوانیم به موقع بدون ایجاد اضطراب و ناراحتی برای بیمار روش «آمرانه» یا «غیرآمرانه» اتخاذ کنیم.
اداره اولین مصاحبه بدین ترتیب حتی از اینکه روانپزشک خود را به معالجه روانی و معالجه بدنی محدود کند، مشکلتر و بغرنجتر است. هنگامیکه ما در ابتدا روش خود را به طور «غیرآمرانه» و با نرمی و ملایمت شروع کنیم، بیمار مسؤولیت مصاحبه را به عهده میگیرد.
در این صورت اعمال روش «آمرانه» مشکل خواهد بودو هنگامی که ابتدا با روش «آمرانه» شروع کرده باشیم برقرار کردن روش «غیرآمرانه» بسیار مشکل خواهد بود، زیرا بیمار از نظر یک شخص مقتدر به ما نگریسته. ما در سابقه بیماری و معینات بدنی با چنین مسایلی سروکار داریم. ما آگاهانه این وضعیتها را به طریقی به وجود میآوریم که بعداًهیپوز کردن تا سر حد امکان آسان گردد.
۲-روشهای همساز
روانپزشک معمولاً به آن قسمت از سابقه بیماری توجه می کند که طی آن بیمار علایم بیماری را به ترتیب میشمارد و توسعه آن را شرح میدهد که پزشک بتواند بیماری را تشخیص دهد و روش معالجه خود را تنظیم نماید.
باید گفت که هرگز موضوع به این سادگی نیست زیرا عملاً تعدادی از مراحل کاملاً جداگانه با هم و یک جا اتفاق میافتند.
در هر مصاحبه اولیه روانی
۱-بیمار موارد شکایت و ناراحتی خود را به پزشک میگوید. پزشک به نوبه خود، درباره جنبههای مختلف «علایم بیماری» و راجع به جنبههای گذشته و حال بیمار که مربوط به این علایم است تحقیقات بیشتری به عمل میآورد.این معنی و مفهوم «اعمال مقدماتی اخذ سابقه بیماری» است که به طور سطحی و مصنوعی مورد قبول بیمار و پزشک واقع میشود.
۲-بیمار پزشک را مورد آزمایش قرار میدهد، ما باید همیشه این موضوع را به یاد داشته باشیم بیمار قبل از اینکه همه اسرار درونی خود را فاش کند باید اطلاعاتی راجع به پزشک داشته باشد. بنابراین در ابتدا بیمار نقشی را با پزشک بازی میکند، او وانمود میکند که درباره مطالبی صحبت میکند که در مغزش وجود دارد ولی در واقع صرفاً به دنبال موقعیتی است که ببیند دکتر چطور شخصیتی است.
۳-پزشک «رابطه صمیمانه» برقرار میکند. او عمداً به بیمار فرصت میدهد که ببیند او چطور آدمی است. او در بیمار ایجاد حس اعتماد و احترام نموده با حرکات و سکنات خود احساس دوستی را به او نشان میدهد.
۴–پزشک آنچه را که بتواند انجام میدهد.
الف: بیمار را تشخیص می دهد.
ب: در نظر خود مراحل بیماریزایی روانی بیمار را تنظیم و مجسم میکند.
ج: ساختمان شخصیتی بیمار را ارزیابی میکند.
د: درباره روش معالجه بیمار تصمیم میگیرد . چنانچه در نظر گرفته شود که بیمار هیپنوتیزم شود مصاحبه پیچیدهتر میگردد و برای این مراحل اضافی مطالب زیر اضافه میگردد:
۱-پزشک باید تصمیم بگیرد که روش «آمرانه» را به کار ببرد یا روش «غیرآمرانه»
۲-پزشک روشی را به کار میبرد و وضعیتهایی را انتخاب میکند که طی آن نوع بخصوص از پرستیژ مناسبی را به خود بگیرد.
۳- پزشک مصاحبه را طوری ترتیب میدهد که در بیمار فکر و حالت تسلیم به وجود آید.
۴-پزشک دفاع احتمالی بیمار را در مقابل هیپنوز در نظر میگیرد و پیشبینی میکند به نحوی که بتواند روش القاء مناسبی را انتخاب کرده و در مورد بیمار به کار برد.
باید به یاد داشت که تمام این مراحل هنگامی که بیمار ظاهراً موارد ناراحتی خود را به پزشک می گوید و گوش میدهد و تحقیقات بیشتر میکند همه در یک لحظه ادامه مییابد. از بین کلیه این مطالب « رابطه صمیمانه»، «پرستیژ» و بخصوص «تسلیم» به عنوان مقدمات القاء هیپنوز به ما مربوط است.
برای معالجه موفقیتآمیز هیپنوتیکی نمیتواند با تأکید زیاد گفت که زمینه اصلی برای القاء هیپنوز از طریق مصاحله اولیه میباشد. اگر سایر معاینات روانی دیگر نشان بدهند که هیپنوز ایجاب نمیکند و این اتفاق اغلب رخ بدهد، چیزی از دست نرفته است. اگر در جهت معالجه هیپنوتیکی جلو برویم میتوانیم در اجرای یک القاء آرام و مناسب مطمئن شویم.
ما باید به خود بیاموزیم که در هر مرحله از رفتار خود را با بیمار اصلاح کنیم تا برای مرحله بعدی آماده شویم. ما بایستی پیوسته به دورنمای جلوی خود بنگریم، تا هرگونه احتیاج و اشکال ویژهای که ممکن است در مرحله بعدی پیش آید مدنظر داشته باشیم. ما میتوانیم بدین ترتیب بیمار را با آن مشکلاتی که پیش میآید تطبیق دهیم قبل از اینکه خودمان با آن مشکلات مواجه بشویم.
۳- در نظر داشتن تقدم و تأخر موضوعات در هیپنوتیزم معالجی
اولین اقدام مهم هیپنوتیزم کننده برقراری «رابطه صمیمانه» با بیمار است:
سروکار داشتن با وضعیتی که در آن چیزهای زیادی در یک لحظه رخ میدهند و اینهمه در پشت پرده ادامه دارد، باید ایده تقدم و تأخر موضوعات را در نظر داشته باشیم یعنی باید در نظر داشته باشیم که کدام موضوع بایستی جلوتر و کدام موضوع بایستی عقبتر مورد بحث و گفتگو قرار گیرد.
هیپنوتیزم کننده در معرض این مشکل قرار دارد که سعی کند با دو موضوعی که در یک لحظه پیش میآید مواجه شود، که هر یک از دو موضوع احتیاج به توجه کامل دارد. در اتخاذ تصمیم پیرامون اینکه کدام یک باید ابتدا مورد نظر واقع شوند یک قاعده و قانون راهنمایی کننده مهم وجود دارد و هرگز برای آن استثنایی وجود ندارد. در مصاحبه اولیه، برقراری «رابطه صمیمانه» نسبت به کلیه مطالب دیگر حق تقدم دارد. این موضوع در مورد تمام انواع مصاحبه روانی صدق میکند.
لیکن اگر امکان اقدام معالجه از طریق هیپنوز وجود داشته باشد حق تقدم که به برقراری «رابطه صمیمانه» داده میشود حتی بیش از سایر موارد جنبه حیاتی و مهم به خود میگیرد.
۴- مشکلاتی که در برقراری (رابطه صمیمانه) پیش میآید
روی این نکته تأکید میشود به علت اینکه روانپزشکان جوان تمایل زیادی دارند به اینکه آنها باید هر چه زودتر حقیقت بیماری را دریابند و فوراً آن را تشخیص دهند، این موضوع البته از نقطه نظر درس کلاسیک جالب است، ولی وظیفه ما نسبت به بیمار این است که به بهترین وجه ممکنه به بیمار کمک کنیم. در هر نوع روان درمانی، و بخصوص معالجه از طریق هیپنوز، توانایی ما در کمک کردن به بیمار به نسبت زیادی مربوط به برقراری «رابطه صمیمانه» است.
اگر ما در اولین مصاحبه «رابطه صمیمانه» را برقرار نکنیم، کار ما پیوسته مشکلتر میشود، به دست آوردن سابقه بیماری تشخیص و تنظیم وضع بیماریزایی روانی، همه میتوانند بعداً انجام گیرند. برای آنها میتوان چندین مصاحبه انجام داد، و به تأخیر افتادن آنها در معالجه موثر نیست اجرای عملی و تجربی این اصل ما را وادار میکند تا قبل از برقراری «رابطه صمیمانه» و رضایتبخش «بیمار – پزشک» هر نوع تحقیقات یا آزمایشات و یا معاینات را به تأخیر بیندازیم. این وضع غالباً هنگامی پیش میآید که ما احساس کنیم سوال مستقیم از بیمار در مغز ما ایجاد شک میکند و ما باید تا تشخیص علایم بیماری و همچنین عوامل بیماریزایی روانی صبر کنیم.
برای مثال یک چنین سوالی ممکن است مربوط به حاملگی خارج از نکاهی و یا اعتیاد به عمل لواط باشد. یک سوالی در یک چنین حدودی که خیلی زود و قبل از موعد معین به عمل آید ممکن است بیمار را ناراحت کرده و برقراری «رابطه صمیمانه» را مشکلتر نماید.
همچنین سوالاتی که به نظر میرسد که مربوط به بیمار نیست مانند مربوط به سابقه بیماری خانوادگی، یا حتی مربوط به سابقه بیماری قبلی خودش میباشد، دارای همان اثر نامطلوب بوده و بایستی تا برقراری «رابطه صمیمانه» با بیمار به تعویق افتد.
۵- اداره و رهبری تهاجم در هیپنوتیزم معالجی
وقتی ضمن مصاحبه تخلیه تهاجمی در بیمار به وجود میآید وضعیت مصاحبه قدری پیچیدهتر و مشکل تر میشود. هنگام شنیدن سابقه بیماری کاملاً عاقلانه است که به بیمار اجازه دهیم که تخلیه تهاجمی را که مایل است انجام دهد. گاهی اوقات یک وضعیت «انتقالی» توسعه مییابد و بیمار احساسات تهاجمی را که نسبت به سایر اشخاص دارد بر پزشک تخلیه میکند.
در روان درمانی در حال بیقراری از این موضوع میتوان به نفع بیمار بهره برداری کرد، ولی اگر هیپنوآنالیز یعنی روانکاوی از راه هیپنوز بغرنج و پیچیده باشد، چنین احساسات منفی، هیپنوتیم «غیرآمرانه» را مشکل میسازد زیرا بیمار ناخودآگاهانه با عدم همکاری خود، پزشک را تنبیه مینماید.
اگر چنین وضعی پیش بیاید عاقلانه است که انجام هیپنوز تا از بین رفتن حالت منفی «انتقال» به تأخیر افتد. با امکان انجام هیپنوز، بهتر است از چنین وضعیتهای «انتقالی» منفی اجتناب نمود. موقعی که تهاجم به وجود میآید، پزشک باید فوراً از بیمار طرفداری نماید و هر دو با هم با بیاناتی به شخص ثالث حمله کنند. بدینوسیله خطر ایجاد احساسات منفی نسبت به پزشک از بین میرود.
۶- خودداری بیمار از بیان اسرار درونی در هیپنوتیزم معالجی
گاهی بیماران در ضمن بیان سابقه بیماری تمایل پیدا میکنند که به طور ناخودآگاهانه از افشاء واقعی ماهیت نگرانیشان خودداری نمایند. تقریباً همیشه قبل از اینکه یک برخورد روانی قابل توجهی پیش آید تأخیر کمی وجود دارد. بیمار احساس میکند که احتیاج دارد قبل از اینکه وارد گفتگوهای خودمانی و صمیمی شود قبلاً پزشک را بشناسد. این یک امر عادی است و شخص تا برقراری رابطه صمیمانه صبر میکند. گاهی اوقات این خودداری به وسیله بیمار به عنوان دفاعی از ضرر و آسیب افشاء «احساس گناه» ادامه مییابد.
فن مصاحبه با بیمار در هیپنوتیزم معالجی
۷-علایم پنهانی بیماری در هیپنوتیزم معالجی
برای کمک به امر «تأخیر» در بیان اسرار درونی، نشان دادن «علایم پنهانی» که اضطراب واقعی را در پرده نگه میدارد از طرف بیمار چیزی غیرعادی نیست. «علایم پنهانی» ممکن است واقعی بوده و بسیار متقاعدکننده باشد و پزشک معالج تصور کند که اطلاع کاملی از مشکلات بیمار دارد. در روانکاوی یعنی روان درمانی در حال بیداری، این «علایم پنهانی» و به «تأخیر» انداختن اندوه و نگرانیهای واقعی خیلی مهم نیستند.
در جلسه بعد یا چند جلسه منازعه درونی بیمار برای دکتر افشاء شده و جز این که قدری معالجه به تأخیر میافتد اشکال دیگری پیش نمیآید. در معالجه روانی از طریق هیپنوز خطر هنگامی وجود دارد که در حالی که بیمار آگاهانه بیان اسرار خود را به تأخیر میاندازد در تلقینات هیپنوتیزمی پیشقدم و عجله شود.
القاء در روش «غیرآمرانه» احتیاج به این دارد که بیمار با اراده خود کاملاً و حقیقتاً خود را رها کند. اگر به بیمار اجاره داده شود که نمونه یا قسمتی از اسرار خود را هنگام بیان سابقه بیماری نگاه داری نماید، این مخالفت هنگام پذیرش تلقین ظاهر شده و بیمار ناخودآگاه از قبول تلقین خودداری خواهد کرد. پس بنابراین اگر بیمار از بیان اسرار واقعی درونی خودداری نماید، به حالت رهایی و خلسه در نخواهد آمد، در نتیجه هیپنوتیزم عقب افتاده و ممکن است چند جلسه دیرتر هیپنوتیزم شود.
تجربه به ما میگوید که این مکانیسم عامل بسیاری از مشکلات و شکستهای مختلف القاءهای «غیرآمرانه» میباشد. راه حل این مسأله ایجاد رابطه صمیمانه توأم با وقت زیاد برای «انتخاب تقدم مناسب» مناسب میباشد.
هنگامی که تصور میرود که ممکن است بیمار «تأخیر» نماید یا علایم پنهانی از خود نشان دهد، این حالت در پزشک به وجود میآید که از وی سوالات مستقیم نماید.
اگر هیپنوتیست فکر کند که ممکن است احساسات خصمانه در بیمار به وجود آید بایستی از سوالات مستقیم خودداری نماید. در عوض بهتر است که سوال کردن مستقیم را به جلسه بعد موکول کند و در این جلسه اقدام به آزمایشها و معاینات بدنی نماید.
شکی نیست که اهمیت سمبولیک لخت کردن بدن، برطرف کردن پوشش، برقراری رابطه صمیمانه را آسان میسازد، یعنی وقتی بیمار به دست پزشک لخت شد، این عمل موجب میشود که بیمار پرروتر شده و به راحتی بیشتری بتواند افکار خود را و آنچه در درون دارد برای پزشک بگوید این معاینه را میتوان به طور کامل و از روی فرصت و حوصله انجام داد. برای از سر گرفتن بحث درباره سابقه بیماری میتوان چندین بار مکث کرد. غالباً تحت این شرایط بیمار کاملاً بار را از دوش خود بر میدارد، یعنی عقده دل خود را خالی میکند.
۸-دفاع سطحی در هیپنوتیزم معالجی
گاهی «تأخیر» شکل تقریباً متفاوتی به خود میگیرد. بدین شکل که بیمار ممکن است سعی کند که مصاحبه را در وضعی سطحی نگه میدارد. بیمار با صفا و خوش مشرب است، همکاری می کند. برای خشنود شدن آمادگی دارد، اما همه این حالات سطحی است بیمار چنان پزشک را درگیر محاوره و مکالمه مربوط به مثلاً دور سفره ناهار میکند که گویی اکنون موقع ناهار است و آنها مشغول صرف آن و گفتگوی دوستانهاند.
بدین وسیله بیمار از بیان چیزهایی که در مغز و فکر اوست و برایش دردناکند ممانعت و خودداری مینماید. این حالت مخالف رهایی و تسلیم است که ما برای هیپنوز «غیرآمرانه» به آن احتیاج داریم و آن یک دفاع عادی است.
برای اقدام به هیپنوز «غیرآمرانه» رسم بر این است که هرگز تا زمان از بین رفتن این حالت فکری دست به هیپنوز غیر فعال زده نشود. در چنین شرایطی دو اقدام و راه چاره برای پزشک وجود دارد که هر دو معمولاً موفقیتآمیزند. اول اینکه وی ممکن است بیمار را درگیر پارهای الفاظ و عبارات، احساسات تحریکآمیز نماید برای انجام هدف و مقصود ما مهم نیست که این احساس و هیجان به چه چیزهایی اطلاق میشود، عشق، تنفر و یا تقصیر.
هنگامی که بیمار عواطفی را اظهار میکند و به مرحلهای آورده میشود که آن را واقعاً احساس میکند، او دیگر حالت دفاعی خود را در زمینه القاء و مصاحبه از دست داده است. در حقیقت همان راه دادن به احساس و به عبارت دیگر تحریک احساس موجب رهایی میشود، یعنی نوعی تسلیم که اجرای هیپنوز «غیرآمرانه» را آسانتر میسازد.
راه دیگری که برای پزشک باز است تا با طرح سطحی نگه داشتن مصاحبه بیمار مقابله نماید عبارت از اقدام مستقیم به معاینات بدنی بیمار است. این عمل دارای اثر آنی انتقال محاوره اجتماعی سطحی به یک وضعیت کاملاً طبی دارد.
۹-تجزیه و جداسازی عواطف در هیپنوتیزم معالجی
گاهی اوقات بیمار در بیان سابقه بیماری به راههای مختلفی از خود دفاع میکنند. او تمام واقعیات مربوط به خود را کاملاً افشاء مینماید ولی در عین حال از زنظر عاطفی خود را از آنچه میگوید جدا میسازد. او طوری درباره خود صحبت میکند که گویی شاهدی بر اوضاع و احوال است و خودش موضوع مورد بحث نیست. این نوعی تأخیر و ممانعت است و بیمار را قبل از هیپنوز «غیرآمرانه» بایستی درگیر پارهای از جریانات احساسی و عاطفی نمود.
۱۰- عکس العمل یا گشودن عقده از طریق حرف زدن
مشاهده بالینی نشان میدهد که گشودن عقده حرف زدن عمل هیپنوز را که در تعقیب آن شروع میشود تسهیل مینماید. به نظر میرسد که عکسالعمل نوعی «وانهادن» خویشتن است. این همان «وانهادن» خویشتن در مقابل عواطف شخصی میباشد. عقدهگشایی حقیقی را نمیتوان تظاهر کرد و این یک اعتراف علنی است نسبت به این که دفاعیات از بین رفتهاند. «وانهادن» خود در یک مرحله راه را برای «وانهادن» خود در مرحله دیگر هموار کرده و هیپنوز «غیرآمرانه» را آسان میسازد.
به علاوه بیمار در مصاحبت پزشک معالج خود عقده دل خود را میگشاید و آنچه را در دل دارد به پزشک میگوید. این عمل دارای یک خاصیت و یک تجربه عاطفی مشترک است و یک قید اخلافی وجود دارد. این قید رابطه صمیمانه را محکم کرده و عنصر اعتماد را که درالقاء هیپنوز «غیرآمرانه» حائز اهمیت است تشدید مینماید.
در صورت لزوم، مصاحبه باید طوری تنظیم گردد که هرگونه فرصتی را برای گشودن عقده به بیمار بدهد یک وسیله موثر، کم کردن فاصله عاطفی بین بیمارو پزشک معالج است. پزشک به بیمار نزدیکتر میشود و چنانچه احتیاج باشد آماده ورود به عواطف بیمار میگردد.
هنگامی که در نظر است که هیپنوز اجرا شود، فن اخذ سابقه بیماری طوری اصلاح میشود که اجازه میدهد که این سازوکارهای مختلف عمل شوند. این عمل بایستی با فراغت و حوصله انجام شود. اصلا نباید این احساس در بیمار پدید آید که مورد یورش و شتابزدگی پزشک قرار گرفته و باید احساس کند که توجه ما را کاملاً به خود جلب کرده است. هنگامی که مطب شلوغ است و وقت کمی برای پزشک وجود دارد، باید به بیمار اطمینان داده شود که وقت کاملاً کافی و زیاد برای او بخصوص وجود دارد.
ما عمداً دقایق اول مصاحبه را با مکالمه نامربوط تلف میکنیم. اخذ سابقه بیماری همیشه باید از نقطه نظر بیمار مورد توجه قرار گیرد. او باید احساس کند که ما درباره او اطلاعات کافی داریم و قبل از این که او خود را تسلیم و وانهاده کند او را درک میکنیم. به طور کلی اخذ سابقه بیماری بایستی با سهولت و راحتی و با حداقل سوالات مستقیم انجام شود.
بیمار به طور انحرافی به نواحی مشکل برده شده و به وی اجازه داده میشود که هر طور که دلش میخواهد عقده دل خود را بگشاید. در تمام مدت کار ما توسعه عمل رهایی از خود است که در هیپنوز حائز اهمیت زیادی است.
۱۱- معاینه بدنی در معالجه هیپنوتیزمی
تمام شکلهای مختلف برخوردها و روابط غیر حرفی که در رابطه صمیمانه، مهم و حائز اهمیت هستند نظیر پرستیژ، ملایمت و نرمش و رفتار مقتدرانه هنگام آزمایشات و معاینات بدنی موثر هستند تا در حال مصاحبه، به عبارت دیگر هر نوع رابطه را ضمن معاینات بدنی بهتر میتوان برقرار نمود تا در حال مصاحبه، از این موضوع میتوان برای هیپنوتیزم نمودن بیمار که بعداً انجام خواهد شد به خوبی به نفع بیمار بهرهبرداری کرد. بدین ترتیب دکتر روانپزشکی که برای معالجه بیمارانش از هیپنوتیزم استفاده می کند هرگز نبایستی معاینات بدنی را از برنامه کار خودحذف کند، حتی هنگامی که بیمار علایم بیماری را اظهار میدارد که ممکن است تصور شود که به معاینات بدنی احتیاج نیست.
به عنوان مثال یک حالت بیماری ترس یا لکنت زبان مزمن و دائمی را میتوان در این باره نام برد. اگر در نظر است که بیمار هیپنوز شود همیشه لازم است که قبلاً معاینات بدنی انجام شود، ممکن است بیمار انتظار و توقع معاینه بدنی را نداشته باشد و ما باید توجه داشته باشیم که در وی اضطرابی برانگیخته نشود.
در چنین حالاتی با بیان کلماتی، موضوع را میتوان خیلی ساده و پیشپا افتاده جلوه داد بدین ترتیب که «من فقط میخواهم به ضربان قلب شما گوش بدهم، فشار خون شما را اندازه بگیرم و انعکاسات عصبی شما را آزمایش کنم. مطمئن باشید که کوچکترین نگرانی برای شما به وجود نخواهم آورد. ممکن است خواهش کنم لباسهایتان را قدری کنار بزنید، و روی نیمکت معاینه بروید؟»
در معاینه بدنی دکتر هیپنوتیست، امتیازات واقعی بیشتری نسبت به سایر همکارانش یعنی دکتر روانپزشک دارد، این حقیقت که روان شناسان غیر طبی با موفقیت کامل معالجات هیپنتیزمی را انجام میدهند نبایستی روانپزشک را در به کار بردن این امتیاز بزرگ به نفع کامل بیمارش باز دارد.
معاینه بدنی و تسلیم
انجام هیپنوتیزم «غیرآمرانه» احتیاج به عنصر تسلیم دارد مفهوم این عبارت خیلی بالاتر از به کار بردن این عبارات معمولی است که بیشتر هیپنوتیزم شوندگان میگویند، «دکتر، من، تمام وجود خود را در اختیارت میگذارم» مفهوم تسلیم باز هم بیشتر از نشان دادن عکسالعمل و جواب دادن به معاینات دکتر و باز هم معنی تسلیم بیشتر و بالاتر از فاش کردن اضطرابات حقیقی بدون تأمل و تأخیر است. معنی و مفهوم واقعی آن تسلیم اختیاری کنترل، یعنی وانهادگی جسمی و فکری میباشد.
برای اینکه عمل تسلیم تا سر حد ممکنه آسان گردد،اخذ سابقه بیماری به عمل میآید، زیرا بیمار هرچه بیشتر صحبت کند عقدههایش بیشتر گشوده میشود و بهتر میتواند راحت و آزاد قرار گیرد، از پرسشهای مستقیم باید خودداری نمود. برای تسهیل در اخذ اطلاعات به طور داوطلبانه و اختیاری هر کاری که ممکن باشد انجام میگیرد. هیپنوتیزم شونده از راه انحرافی و با حرکات و اشارات به زمینههای پیچیده و مشکل هدایت و راهنمایی میشود.
حال دیگر این بسته به خود اوست که وارد آن بشود یا نه؟ اگر دعوت کاهش پیدا کند مصاحبه با تصادم و آسیب کمتری جلو میرود، رابطه صمیمانه، محکم و استوار میگردد، و سپس بیمار به زمینههای مشکلتری هدایت و راهنمایی میشود. بدین وسیله دعوت به تسلیم پیوسته بازگذارده میشود.
به علت اهمیت سمبولیکی که در آزمایش بدنی نهفته میتوان از آن برای تشدید و تقویت ایده تسلیم استفاده نمود. بیمار برای معاینه بدنی، خود را در اختیار میگذارد. او بدن خود را لخت مینماید بدنش در معرض دید پزشک قرار میگیرد. اسرار بدن تسلیم شدهاند. بیمار به طور سمبولیک (علامت و کنایه) بیش از بدن خود را تسلیم مینماید. در حقیقت او وجود معنوی و روحی خود را تسلیم مینماید. این تسلیم سمبولیک دارای تأثیر عبور به تسلیم واقعی کنترل خود در هیپنوز «پاسیو» میباشد.
وقتی قرار است هیپنوز انجام شود، معاینه بدنی باید به طریقی به عمل آید که این سازوکارها در بزرگترین حوزه ممکنه خودنمایی کند و در نتیجه به بیشترین مقدار امتیاز ممکنه به نفع بیمار کار کنند. غیرفعال بودن دکتر در این موقع مهم است. هر چه بیشتر ابتکار عمل به دست بیمار واگذار شود، که پرده از درون خود بردارد بهتر است. البته این کار مستلزم صرف وقت است. معاینات بدنی بایستی بدون عجله و شتابزدگی انجام گیرد.
ارتباط بدون صمیمیت و ماوراء حوزه گفتگو با بیمار موثرتر از ارتباط توأم با گفتگو است. زیرا بیمار دارای آزادی بیشتری در تفسیر ایدههاییست که به وی منتقل میگردد. بدین طریق به وی فرصت داده میشود تا به طور سمبولیک تسلیم شود، و در واقع برای این تسلیم مجبور نشده است.
خلاصه مبحث دوم
۱- در روش هیپنوتیزم «آمرانه» با امر و نهی بیمار به حالت سیر قهقرایی در میآید.
۲- در روش هیپنوتیزم «غیرآمرانه» بیمار تشویق و راهنمایی میشود که با اراده آزاد خویش در مسیر سیر قهقرایی قرار گیرد.
۳- اولین مصاحبه با بیمار بسیار مهم است، در آغاز مصاحبه پزشک حالت بیطرفانه اتخاذ میکند.
۴- در هر مصاحبهای، هیپنوآنالیست چگونگی آغاز و توسعه بیماری را درک کرده و رابطه صمیمانه برقرار میکند.
۵- هدف از برقراری «رابطه صمیمانه» این است که بیمار همه عقدههای خود را بگشاید.
۶- هدف از عقده گشایی این است که بیمار با سهولت بیشتر هیپنوتیزم شود. زیرا تا عقدههای لااقل ظاهری بیمار شکافته نشود، هیپنوتیزم نخواهد شد.
https://www.kabook.ir/increase-productivity-in-work/