نویسنده:
بازدید: 1113 بازدید
تفاوت هیپنوتراپی و روان درمانی

 

تفاوت هیپنوتراپی و روان درمانی

 

هیپنوتراپی در مقابل روان درمانی

روانشناسی مطالعه رفتار انسان است و روان درمانی  به اصطلاح یک چتربا بسیاری از روش های مختلف برای کمک به مردم با افکار و احساساتشان است.

هیپنوتراپی در شاخه ی روان درمانی یا سایکوتراپی قرار میگیرد، بنابراین هدف این مقاله مقایسه آن با اشکال سنتی روان درمانی، مانند درمان با روانشناس، روانپزشک یا حتی مشاور است.

هیپنوتراپی دارای دو مزیت قابل توجه نسبت به سایر رویکردهای روانشناختی است:

هیپنوتراپی به طور مستقیم با ذهن ناخودآگاه ارتباط دارد.

هیپنوتیزم معمولا در ایجاد تغییرات وارائه ی نتایج مفید بسیار سریعتر است.

این دو عامل به وضوح به یگدیگر مرتبط هستند. هیپنوتراپی تمایل دارد سریعتر عمل کند، زیرا با فرآیندهای ذهنی ناخودآگاه، که اغلب علت مشکلات معدود و بسیاری است، به کار می رود.

برای روشن شدن موضوع مورد بحث ، البته که ما نمی گوییم که هیپنوتیزم برتر است و یا تنها راه ممکن درمان است، نه!

تنها نکته ی اصلی اینست که ما یک مزیت متمایزداریم آنهم اینکه خودهیپنوتیزم گاهی اوقات می تواند  نتایجی سریع تر و مادام العمر  نسبت به روش های دیگر تولید کند.

هیپنوتراپی همچنین گاهی اوقات قادر است نتایجی را به وجود آورد که بسیار قدرتمندتر از دارو درمانی و راهکار درمانی باشد.

ارتباط مستقیم و رو در رو

یک هیپنوتراپیست در موقعیتی منحصر به فرد است که میتواند با ذهن ناخودآگاه ارتباط برقرار کند به نحوی که هیچ کس دیگرقادر به انجام آن نیست.

روانشناس هم می تواند، ولی به شرط جلب اعتماد سپس ورود به اسرار درون داشته باشد، اما به عنوان یک قاعده این امرطول می کشد. یک مشاور روانکاو می تواند، اما سریعتر از روانشناس و احتمالا کمتر موثر خواهد بود.روانپزشک می تواند، اما به ندرت بدون تجویزدارو که ایجاد وابستگی می کند.

یک روانکاو می تواند، اما چندین سال طول می کشد تا آن را به طور موثر انجام دهد.

هیپنوتراپیست ها و سایکوتراپیستها علم و درک روشهای روان درمانی را دارند و همچنین می دانند که چگونه باورها در موردشان می تواند چنین نادرست باشد، حتی اینکه چگونه و چه زمانی شکل می گیرد و چطور آنها را محدود کنند.

معرفی هیپنوتراپی
توصیه برای مطالعه

 

این به ما یک مزیت عمده در برابر بهترین روانپزشکان و مشاوران می دهد، زیرا تنها راهی که ما میتوانیم در آن با ناخودآگاه کار کنیم، از طریق آگاهی است، به این معنی که درمان به آرامی و پیچیده تر می شود.

هیپنوتراپی همیشه بهترین راه حل نیست.

 

تفاوت هیپنوتراپی و روان درمانی

 

در این مرحله، با این ایده که هیپنوتراپی نوعی فرمانروایی و حکومت است یا اینکه جادوگری میکند، برخورد نکنید، چرا که ما مطمئنا در این حیطه قادر به معجزه نیستیم!

ما نمی توانیم به کسانی که از بیماری های شدید روانی رنج می برند کمک کنیم.

ما در درمان بیماری های عاطفی مانند نوروسیز بسیار موفق هستیم، اما برای درمان بیماریهای شدید صادقانه اعتراف میکنیم که مناسب نیستیم.

همچنین افرادی مبتلا به بیماریهای عاطفی که نمی توانند به هیپنوتراپی پاسخ دهند، نیز وجود دارد، اما با پیشرفت علم سایکوتراپی، روند رو به بهبود چشمگیری خواهند داشت.

افرادی وجود دارند که از ما دلگیر و یا شاکی هستند که  چرا نمیتوانیم به آنها کمک کنیم، ولی ممکن است به رهنمودها و راهکارهای یک مشاور خیلی بهتر و بیشتر پاسخ دهند.

شرایط دیگری مانند اختلالات دو قطبی هم وجود دارد که به فرآیندهای هیپنوتراپی واکنش نشان نخواهد داد و اگر ما اطمینان حاصل نکنیم که کمک های پزشکی معمولی را دریافت کرده اید حتی می تواند فرد را در معرض خطر قرار دهد.

هیپنوتیزم همچنین یک فرآیند کامل درمان برای وسواس است، اگر چه در بعضی مواقع روند آرامی برای از بین بردن آن وجود دارد تا موثر واقع شود ولی به طور کلی،  در درمان های رفتاری موثرتر است.

وسواس یک بیماری بسیار دشوار است که پروسه ی درمان آن هم نیاز به صبوری و مداومت و هم تمرین منظم خودهیپنوتیزم دارد االبته که برای هر دو طرف چه هیپنوتراپیست چه بیمار.

با این حال، لازم به ذکر است که شرایط نادری وجود دارد که هیپنوتیزم مفید فایده نباشد، حتی اگر تنها به عنوان یک رویکرد مکمل باشد. مثلا کاهش وزن

همچنین شرایطی وجود دارد که در آن یک روان درمانگری ساده نیز به احتمال زیاد بسیار موفق خواهد بود، مثلا درمان حسادت؛ با این حال نتایج حاصل از استفاده از هیپنوتراپی، به ویژه آنالیزرفتاری یا روانکاوی ، با آن علائم خاص ناهنجار، بسیار خوب است.

درمان وسواس با تمرینات شخصی
توصیه برای مطالعه

تأثیر تکنیکهای روان درمانی هیپنوتیزم تنها شامل پیشنهاد سبک درمان نیست ؛ به شدت تحت تأثیر انواع تکنیک های روان درمانی قرار می گیرد.

هیپنوتراپیست ماهر اغلب متد های مختلفی را در هر درمان خاصی ترکیب می کند.

یکی از روش های روان پزشکی که برای هیپنوتراپیست ها مخصوصا حائز اهمیت است، مستقیما به ساختار باور پذیری محدود است – که اساس درمان رفتاری شناختی (CBT) است.

Cognitive Behavioural Therapy

به عنوان مثال، هنگامی که کسی می گوید: “من نمی توانم این کار را انجام دهم، می توانیم از آنها بخواهیم” نمی توانم

“را تغییر دهند به “من میتوانم “انجامش دهم با این تفاوت که با روشهای علمی هیپنوتراپی ضمیر ناخودآگاه را برنامه ریزی کرده و سپس دلایل عدم موفقیت را بررسی کنند.

لطفا به یاد داشته باشید که هیپنوتیزم یک روش درمان مکمل است، جایگزین نیست. ما اعتقاد داریم وقتی که از این شیوه های درمانی استفاده می کنیم، بسیار موثرتردر روند احوال ما و اغلب بسیار جاودانه تر و ماندگارتر اثر میکند. با این حال، هر کس مدل منحصر بفردی از جهان، جهان درونی اش و تفاوت هایش را دارد .

لازم بذکر است که ما هرگز نمی دانیم  چه مدت طول میکشد که یک فرد خاص به روشهای روان درمانی یا هیپنوتراپی پاسخ می دهد.

اگر چه بعضی از استثنائات وجود دارد، ما معتقد هستم که تقریبا به هر چیزی که روان درمانگر می تواند به دست آورد، هیپنوتیزم می تواند بسیار سریعتر بدان برسد.

ما فقط آن را به عنوان یک میان بر برای حل مشکلات می بینیم.

شما می توانید در مورد چیزی مدتها صحبت کنید و هرکدام از افکار و احساسات ناخودآگاه اساسی را که موجب واکنش بیداری شما می شود، هرگز نتوانید حل کنید.

مزیت هیپنوتیزم این است که ما می توانیم مستقیما به منبع درونی شما یعنی ذهن ناخودآگاه برویم .