نویسنده:
بازدید: 554 بازدید
پيش به سوى زندگى بهتر – تضمين سلامت روان

پیش به سوى زندگى بهتر – تضمین سلامت روان

مهدیه علوى

مقدمه

انسان موجودى است که فطرت و امور فطرى را به ودیعه از جانب خداوند متعال دریافت نموده که همه آنها در جهت دهى زندگى او مؤثر واقع مى‏شوند.

به لحاظ فطرى بودن موجودیت انسان، او آگاهانه یا ناخود آگاه خود را به یک مبدا متعالى متصل مى‏داند که تمامیت اتکال و توجه او را در بر مى‏گیرد.

حس پرستش و کمال جویى یکى از امور فطرى است که در جهت دهى این اتصال، انسان را همراهى مى‏کند. در این ارتباط و اتصال پدیده‏اى به نام «ایمان‏» از جانب انسان به خداوند متعال و مبدا تکامل یافته

خلق مى‏شود که تنها فاعل آن آدمى بوده و بر اساس مبانى و مبادى فکرى خود، این پدیده را در زندگى مؤثر مى‏داند.

به عبارت دیگر سهم تاثیر ایمان در زندگى آدمیان بسته به آن است که انسان چه تفسیر و برداشتى از میزان تاثیر این پدیده داشته باشد.

گاهى ایمان از بدو تا ختم زندگى را جهت مى‏بخشد و گاه اثر گذارى آن تا حد حداقل کاهش مى‏یابد.

این اثر گذارى و اثر پذیرى منوط به انتخاب آگاهانه آدمیان است که «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اماکفورا» . (1)

این مقال در پى آن است که پس از در نظر گرفتن اصل ایمان به عنوان یک اصل موضوعه، آثار و لوازم فردى و اجتماعى آن را (هر چند به اختصار) بیان نماید.

تبیین موضوع

اعتقاد و باورهاى مذهبى، به عنوان نیاز اصلى انسان در جهان هستى معرفى مى‏شود.

نیاز به یافتن، فهم و بر قرارى ارتباط و اتصال به مبدا وجودى، فهم غایت و هدف زیست و نقش آدمى در این جهان، چگونگى ارتباطات آدمیان (خدا، خود، دیگران و طبیعت) و نحوه برخورد 

وکنش انسان از جمله نیازهایى هستند که صرفا مذهب تنها پاسخگوى آنها است;

چرا که زمانى نیازها به واقع و روشن پاسخ داده مى‏شوند که در مرحله قبل از پاسخ، شناسایى نیازها به درستى و روشنى صورت پذیرفته باشد 

این امر بدیهى و قطعى است که به هر اندازه انسان در شناخت‏ شناسى گام بردارد نمى‏تواند معرفت کاملتر از تنها خالق خود داشته باشد; پس کاملترین برنامه نیز از سوى همان مبدا وجودى پذیرفته خواهد شد

و آدمى صرفا در صورتى در طى طریق خود توفیق خواهد یافت که این برنامه را در زندگى خود جارى وسارى بیند.

تا به اینجا دریافتیم که :

اولا: انسان موجودى فطرى است;

ثانیا: بر اساس امور فطرى طریقه زندگى خود را آگاهانه انتخاب کند;

ثالثا: برنامه‏ایى که این راه را از ابتدا تا اتصال معین کرده و جهت مى‏دهد، دین نام گرفته است، از جانب تنها مبدا وجودى براى انسان عرضه شده است.

رابعا: بر اساس میزان حضور این برنامه در زندگى فردى و اجتماعى انسان، میزان ایمان او به مبدا و برنامه ارائه شده از سوى خداوند تعیین مى‏شود، چرا که ایمان تصدیق کردن کسى را و در انقیاد او در آمدن (2) معرفى شده است.

حیطه تمرکز

بر اساس مطالب مطروحه و نتایج ماخوذه، اثرات مذهب و ایمان در سلامت انسان مورد توجه قرار مى‏گیرد.

استاد شهید مطهرى رحمه الله در بررسى محققانه خویش آثار و فوائد ایمان را به این شکل ترسیم مى‏کنند:

ایجاد بهجت و انبساط، نیکو سازى روابط اجتماعى و در نهایت کاهش و رفع ناراحتى‏ها، که اینک به بررسى آنها مى‏پردازیم:

۱- بهجت‏ آفرینى

اولین اثر ایمان به لحاظ بهجت آفرینى و انبساط آفرینى، «خوش بینى‏» است. خوش بینى به جهان و هستى. (3)

به لحاظ آنکه ایمان نحوه تلقى انسان را نسبت‏به آدم و عالم شکل بخشیده و در نهایت آفرینش را غایت مدار معرفى مى‏کند و غایت را تکامل و سعادت انسان در اتصال به مبدا وجودى بیان مى‏دارد; در نهایت دید انسان را به کلیت نظام هستى و قوانین حاکم بر آن خوش بینانه خواهد ساخت. آدمى در این نحوه نگرش به خلقت‏خود توسط تنها خالق، ایمان دارد و بر اساس این ایمان هر آنچه که به عنوان برنامه راه از سوى آن مبدا ارائه شود مورد پذیرش یقینى قرار خواهد گرفت.

او بر این اعتقاد است که وسایل رشد و ترقى او کاملا مهیا است، یعنى اگر نتواند گامهاى سعادت را در راه تکامل بردارد، مقصر خود اوست. این اعتقاد و اندیشه است که او را با امیدوارى به آینده‏اى درخشان به حرکت وا مى‏دارد.

در مقابل فردى که به مبدا و معاد ایمان ندارد و عناصر ایمان را در زندگى خود دخالت نمى‏دهد، آگاهانه عملکردى را براى خود انتخاب کرده است که سراسر ناراحتى، اضطراب و عدم آرامش است.

«و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا» (طه/ ۱۲۴)

چرا که به واقع ایمان تنها عنصرى است که زندگى را درون جان ما بر ما وسعت مى‏بخشد و مانع محکمى خواهد شد بر هر گونه فشار و سختى‏هاى ورحى روانى.

اثر دومى که وارد این بحث مى‏شود «روشندلى‏» است. آدمى به محض اینکه به حکم ایمان جهان را توسط نور حق و حقیقت منور و روشن مى‏بیند، این روشنى به فضاى درونى وجود او نیز مؤثر واقع شده و راه ترقى را بدون هیچ گونه ابهام و تاریکى یافته بر خلاف کسى که به اختیار نخواسته است از این روشنایى استفاده کند.

فلذا جهان در دید او پوچ و تاریک است. فردى که خالى از بینش و معرفت است آگاهانه ظلمت‏بى ایمانى را انتخاب کرده و به همین سبب خانه دل او نیز در این تاریک خانه، تاریک و ظلمانى خواهد بود.

«امیدوارى‏» سومین اثرى است که ایمان در طى طریق سعادت ایجاد مى‏کند. به لحاظ حاکمیت منطق مادى جهان نسبت‏به مردى که در راه صحیح و یا راه باطل، راه عدالت‏یا راه ظلم، راه درست‏یا راه نادرست گام برمى‏دارد بى طرف و تفاوت است. نتیجه کار آنها بسته به این است که مقدارى تلاش داشته باشند و پس!

اما اگر نگاهى به اصول و مبانى افراد با ایمان بیندازیم جهان آفرینش و تمام موجودات مخلوق خداوند تبارک تعالى نسبت‏به تلاش این دو دسته بى تفاوت و بى طرف نیست. بلکه حاکم بر آفرینش به طور جدى حامى و طرفدار کسانى است که در راه حق و حقیقت گام بر مى‏دارند چرا که «ان تنصرو الله ینصرکم‏» (محمد/ ۷)

بر این اساس است که انسان مؤمن به لحاظ آنکه گامهاى خود را طبق قوانین حرکت الهى تنظیم مى‏کند نتیجه را هم از چنین برنامه‏ایى خواهان است. او در حقیقت‏خود را به این نحوه از نگرش و زندگى سپرده است، با اعتقاد و ایمان حرکت را آغاز کرده است، پس تمام پدیده‏هایى که در این راه ایجاد مى‏شوند را هم از جانب همان مدیر و مدبر مى‏بیند که گامهاى قبلى و بعدى او را تنظیم مى‏کند.

فایده اضطراب داشتن چیست؟
توصیه برای مطالعه

به واقع امیدوارى تنها و تنها از این نکته ناشى مى‏شود که انسان به موجودى که حرکت او را جهت‏بخشیده و تنظیم مى‏کند، هدایت کرده و حمایت مى‏کند، ایمان داشته باشد وعنصر توکل را قرین ایمان واقعى و حقیقى خود در نظر گرفته باشد، به خلاف کسانى که چنین توکل و ایمانى را انتخاب نکرده یا فراموش مى‏کنند.

اینان بر اساس آن که خود را تنها مدبر امر مى‏دانند در رویا رویى با مشکلات، موانع و سختى‏ها به دو نحو برخورد خواهند کرد:

– یا این که تازه متوجه یک مبدا متعالى خواهند شد، چه اینکه خداوند متعال در قرآن مجید مى‏فرمایند که بندگان در اضطراب و تلاطم کشتى‏ها در دریا و به لحاظ ترس از غرق شدن، متوجه یک مبدا شده و هنگامى که به ساحل مى‏رسند دوباره آن مبدا را فراموش مى‏کنند.

– و یا این که گام‏هاى بعدى برداشته مى‏شود، تا به آنجا که در ناامیدى مطلق گام برمى دارند که در این صورت دیگر هیچ انگیزه‏اى براى ادامه حرکت و طى مسیر زندگى باقى نخواهد ماند.

اثر چهارم ایمان به لحاظ انبساط آفرینى، آرامش خاطر است.

در مقدمه بحث آمد که انسان به لحاظ وجود امور فطرى خواهان سعادت و تکامل است .

در برنامه‏ایى که از جانب خداوند متعال آمده، به وضوح و روشنى، از بدو تا ختم و در نهایت اتصال حقیقى ترسیم گشته است. به این لحاظ انسانى که در این راه گام برمى‏دارد، در همان گام‏هاى آغازین آرامش خاطر کاملى را مى‏یابد که نتیجه احساس و تصور اتصال شیرینى است‏بین خالق و مخلوق.

این آرامش در مقابل، هیچ گاه یافت نمى‏شود، به لحاظ آنکه خزانه محدود تفکر آدمى توانایى و قابلیت آن را ندارد که تا به انتها حرکت را به یقین تنظیم کند، پس هر لحظه و هر آن دچار دلهره و اضطراب خواهد شد.

البته بیان فوق به این معنا نیست که انسان مؤمن با توکل و ایمان دست از تلاش برداشته یا تلاش مهمى کند، بلکه اعتقاد نگارنده بر آن است که عنصر تلاش در کنار عنصر اطمینان خاطر از شرایط و زمینه‏هاى حاکم بر راه مى‏تواند مؤثر واقع شود، یعنى تلاش توسط ایمان و عقیده جهت‏یافته، تنظیم مى‏شود و پایه‏اى یقینى مى‏یابد; پس دیگر جایى براى اضطراب باقى نخواهد ماند، به لحاظ آنکه اضطراب، حاصل شک و تردید است و این شک و تردید در مورد انسانهاى مؤمن هیچ گاه رخ نمایى نمى‏کند، به دلیل اینکه ارتباطى بین خالق و مخلوق، مؤمن و مؤمن بر قرار شده است که یک طرف این ارتباط خداوندى است که تمامت این تلاشها و حرکات توسط عنایت و توجه او جهت‏یافته و تنظیم مى‏شوند.

انسان مؤمن به لحاظ آنکه به ایمان خود ایمان داشته و آگاهانه این راه را انتخاب مى‏کند، تمام درها را به سوى ورود هر گونه تردید و دلهره مى‏بندد، پس سکونت‏خاطر مى‏یابد و این سکینه و آرامش او را به جلو مى‏راند، مگر نه آن است که «الا بذکرالله تطمئن القلوب‏» .

پیش به سوى زندگى بهتر – تضمین سلامت روان

 

۲ -بهبود روابط اجتماعى

براى تبیین این اثر و بحث‏باید مقدماتى را چنین در نظر گرفت:

الف – انسان مانند برخى از جانداران دیگر، اجتماعى آفریده شده است ;

ب – زندگى در اجتماع نمى‏تواند به شکل فردى اداره شود، بلکه باید همه اعضاء اجتماع در آن سهیم بوده و شرکت کنند;

ج – شرکت در امور اجتماع زمانى به درستى امکان‏پذیر است که نوعى تقسیم کار بین افراد بر قرار شود که بر این اساس ارتباطات در انواع مختلف آن (اقتصادى، فرهنگى و…) برقرار مى‏شود;

د روابط و ارتباطات اجتماعى زمانى مى‏توانند یک جامعه را هدایت کنند که بر اساس قوانینى عادلانه تنظیم شده باشد و افراد، عدالت را در این قوانین جارى و سارى بیابند.

اگر نگاهى دقیق به مقدمات مطروحه بیفکنیم دو نکته باقى خواهد ماند ; ابتداآنکه ضمانت قوانین حاکم بر روابط چیست و سپس میزان توجه و عمل کردن افراد به این قوانین تا چه حدى است ؟

در بحث قبل آمد که در حیطه فردى زندگى آدمیان، آنچه مباحث و مسائل را تبیین کرده و جهت مى‏بخشد همان «دین‏» است.

دین صرفا مباحث فردى را در بر نمى‏گیرد و توجه خاصى را به زندگى و روابط اجتماعى معطوف مى‏کند تا آنجا که بخش اعظمى از قوانین و مقررات دینى ناظر به اعمال و روابط اجتماعى آدمیان با یکدیگر است.

به لحاظ آنکه عدالت‏خصیصه بارزى براى مدیر و مدبر اصلى این قوانین است، خود به خود جارى و سارى قوانین هم خواهد شد.

به عبارت دیگر عدالت عادل، عدالت قوانین موضوعه عادل را تضمین مى‏کند، و همین عدالت مهم‏ترین عاملى است که آدمیان را جذب قوانین و امیدوار به اجراى این نوع از قانون کرده است.

با نگرشى دقیق با اصول موضوعه حاکم بر روابط اجتماعى مقرر از سوى خداوند متعال با محورهایى چون عدالت، خیر خواهى، شجاعت، وفاى به عهد و…مواجه خواهیم شد که زیربناى یک

اجتماع سالم، صحیح و به دور از هرگونه بدبینى، فساد، بى اعتمادى و. ..را تشکیل مى‏دهد.

کاملا این نکته بدیهى است که انسانهایى که در حیطه فردى طبق قوانین الهى سالم تربیت مى‏شوند، مى‏توانند با اخوت و برادرى، جامعه‏اى آرام، سالم، متعهد و رو به رشد را تضمین نمایند.

آنچه این اعضاء را مانند یک کل متحد در پیکره جامعه به هم پیوند مى‏دهد، اصول و ارزش‏هاى تضمین شده در دین است، آنجاست که:

بنى آدم اعضاء یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

بر این اساس که همه‏ى ما از دو بعد جسم و روان شکل یافته‏ایم، دقت در عوامل آسیب رساننده‏ى روانى و روحى و پیش‏گیرى از بروز بیمارى‏هاى روحى هم فى نفسه و براى افزایش سلامت روان مؤثر است

و هم از آسیب‏هاى جسمانى ناشى از عدم تعادل روحى مى‏کاهد.

به هر اندازه این تعادل یا سلامت روان دچار تغییراتى شود، انسان از حالت طبیعى خود خارج شده و نشانه‏هاى آشفتگى در او ظاهر خواهد گشت

که از آن جمله مى‏توان به ناکامى در دستیابى به اهداف و آرمان‏هاى پیش بینى شده اشاره کرد.

هر آنچه که باید در مورد آلزایمر بدانید
توصیه برای مطالعه

نتیجه‏ى این ناکامى به طور معمول افسردگى، انزوا، ناامیدى و چه بسا اضطراب و دلواپسى از آینده است.

از این رو در این نوشتار برآنیم تا به اجمال، پیرامون سه مقوله‏ى تعیین و تشخیص اهداف، انتخاب وسایل و زمان بندى در مورد وسایل و اهداف بحث و بررسى نماییم.

به امید آن که در آینده‏اى نه چندان دور، توفیق ارائه‏ى تفصیلى این مطالب حاصل شود.

این امر مسلم و بدیهى است که هر یک از ما تلاش‏هاى خود را در جهت رسیدن به اهدافى تنظیم مى‏کنیم که به عنوان عناصر راه در نظر گرفته مى‏شوند.

این تلاش‏ها که طى روزها و هفته ها از سوى انسان‏ها انجام مى‏پذیرند، گام به گام آن‏ها را به سوى نیل به هدف نزدیک‏تر مى‏نمایند.

«هدفمندى‏» به عنوان یکى از اصول اساسى در زندگى مطرح است، اما نحوه‏ى دست‏یابى به اهداف و تنظیم وسایلى که طى راه را ممکن مى‏سازد جزو نکات مهم در این راستا است.

پس:

اولا: انسان‏ها هدفمند زیست مى‏کنند;

ثانیا: تمام تلاش خود را در راستاى رسیدن به اهداف خرد و کلان زندگى مصروف مى‏دارند.

اما با این وجود، حیرانى و سرگردانى، آسیب همیشگى کسانى است که سعى دارند در فراسوى تلاش خود، موفقیت را ببینند.

آسیب اصلى، عدم برنامه‏ریزى و طبقه بندى نکردن فعالیت‏ها و اهداف است. اگر بخواهیم در انتهاى جاده‏ى زندگى موفقیت نهایى را براى خود رقم زنیم بایستى:

ابتدا اهداف را در سه سطح نهایى، متوسط و ابتدایى تقسیم کنیم. هدف غایى دربرگیرنده‏ى اهداف متوسط و اولیه است، به این نحو که اگر اهداف اولیه و سپس اهداف متوسط حاصل شوند در نهایت فرد به هدف غایى خود نایل مى‏شود.

پس گام اول تعیین و تشخیص هدف غایى و اهداف متوسط است. از این رو بهتر است این اهداف و اولویت‏ها را بر روى کاغذ ثبت نماییم تا با تمرکز بیشتر در رتبه بندى و نیل به آن، تصمیم بگیریم.

پس از آن که اهداف سه گانه (اولیه، متوسط و غایى) مشخص گردید، باید براساس رتبه بندى اهداف، وسایل مورد نیاز مشخص شوند.

نحوه‏ى تعیین این وسایل بدین گونه است که فرد با توجه به ظرف زمانى که در آن وجود دارد ترتب و نحوه‏ى استفاده از این وسایل را مشخص مى‏کند.

براى تشخیص او باید در ابتدا خوب فکر کند و در مخیله‏ى خود از ابتدا تا انتهاى راه را پیش رود و سپس با مشورت با دیگرانى که این راه را طى کرده‏اند، وسایل تا حد امکان مطلوب را تشخیص دهد.

مثلا اگر تقرب به خداوند متعال هدف غایى باشد، تدریس با نیت تقرب هدف متوسط، پذیرش یا قبول شدن در امتحان و پذیرش استاد به عنوان هدف اولیه در نظر گرفته مى‏شوند.

براى نیل به اهداف غایى، متوسط و اولیه فرد طالب بایستى وسایلى چون تبحر در کلاس‏دارى، گذراندن مقطع تحصیلى مورد نیاز، اطلاعات تخصصى کافى و… را فراهم نماید.

نحوه‏ى فراهم شدن این وسایل و ترتب و تقدم آن با تفکر، مشورت وصلاح دید مسؤول آموزشى و اساتید مجرب قبلى امکان‏پذیر است.

بخشى از وسایل، فرد را تا حصول هدف اولیه همراهى مى‏کند، پس از آن هدف اولیه خود یکى از وسایل نیل به هدف، یا اهداف متوسط خواهد شد 

به همین ترتیب با طى راه‏هاى ممکنى که نیل به هدف غایى را ممکن مى‏سازد، فرد اهداف را یکى پس از دیگرى پشت‏سر مى‏گذارد.

نکته‏اى که باید توجه داشت آن که باید در انتخاب وسایل و اهداف بسیار زیاد محتاط بود و سریع عمل نمود، چرا که فرصت و زمان چون ابرها مى‏گذرند و جاى هیچ درنگى نیست.

تا به این جا دریافتیم که باید هر هدفى را به اهداف جزیى‏تر تقسیم نماییم، اهدافى که در صورت تحقق آن‏ها هدف اصلى محقق مى‏شود.

لذا باید براى انتخاب وسایل جهت نیل به هدف بکوشیم. در هر انتخاب ابتدا تفکر نماییم و پس از آن با مشورت با دیگران (صاحب نظران) وسایل به نحو قطعى انتخاب شوند.

گام سومى که هم اکنون بررسى مى‏شود «زمان بندى‏» اهداف و وسایل است که چون دو گام قبلى داراى اهمیت ویژه‏اى است.

گام‏هاى قبلى (یعنى تعیین اهداف و وسایل) به عنوان محتوى در قالب زمان ریخته مى‏شوند و تعیین این قالب نیز احتیاج به تفکر و مشورت دارد. براى زمان بندى بایستى توجه داشت که:

۱٫ متوسط زمانى که در آن مدت مى‏توان به هدف یا اهداف رسید را در نظر بگیرید (زمان حداقل و حداکثر شما را به نتیجه‏ى غایى نمى‏رساند.)

۲٫ مقدارى از زمان را به عنوان زمان سوخته شده، پیش بینى کنید. (این زمان صرف امور و حوادث غیر مترقبه مى‏شوند.)

۳٫ زمان را نیز چون هدف یا اهداف از حالت کلى خارج نموده و تبدیل به قطعه‏هاى زمانى کوچک‏تر یا محدودتر نمایید.

۴٫ در انتهاى هر قطعه‏ى زمانى با مرور زمانى که گذشته است، میزان موفقیت‏یا عدم آن را بسنجید.

۵٫ ضمن سنجش، موفقیت‏یا عدم آن براى خود، تشویق و یا تنبیه‏هایى (متناسب با روحیات خود) در نظر بگیرید.

۶٫ در تشویق و یا تنبیه خود، با خود صریح بوده و به صراحت عمل کنید.

۷٫ این سنجش و مراقبت را در پایان تمام قطعه‏هاى زمانى داشته باشید. مراقبت نهایى حاصل جمع مراقبت‏هاى قبلى است که در پایان تک تک قطعات زمانى ثبت‏شده‏اند.

۸٫ در انتهاى زمان در نظر گرفته شده، تجربیات اندوخته شده‏ى خود را حتما با ذکر موضوع بر روى صفحه‏اى ثبت نمایید تا در زمان‏هاى بعد بتوانید براى خود و یا دیگران به عنوان تجربه استفاده کنید.

مرور نهایى:

– تلاش‏هاى روزمره‏ى ما عناصرى هستند که با طى شدن آن به اهداف مورد نظر مى‏رسیم.

– براى رسیدن سریع‏تر و بهتر به این اهداف باید:

اولا: هدف یا اهداف را در اهداف کوچک‏تر یا جزیى‏تر که راحت‏تر قابلیت دسترسى دارند، تقسیم نماییم;

ثانیا: براى رسیدن به هر کدام از این اهداف، وسایلى را انتخاب نماییم و براى آن‏ها برنامه ریزى کنیم;

ثالثا: زمان مورد نیاز براى نیل به اهداف را پیش‏بینى کرده و براساس پیش بینى حرکت را آغاز کنیم، سپس با کنترل گام به گام پیش‏بینى، خود را بیازماییم;

رابعا: براى فعالیت‏هاى خود تشویق و تنبیه‏هایى در نظر بگیریم و در اعمال آن‏ها با خود به صراحت عمل نماییم.

پى‏نوشت‏ها:

۱) سوره انسان، آیه / ۷۶٫

۲) سید مصطفى دشتى، معارف و معاریف، ج ۱، انتشارات اسماعیلیان. قم، ۱۳۶۹٫

۳) مرتضى مطهرى، مقدمه‏اى بر جهانى بینى اسلامى، انتشارات صدرا.