نویسنده:
بازدید: 1435 بازدید
روانشناسی تصویر ذهنی

روانشناسی تصویر ذهنی

در روانشناسی تصویر ذهنی، بر تصویر ذهنی فرد از خودش و تصویر ذهنی او از تصور دیگران در مورد خودش تاکید می شود.

ماکسول مالتز جراح پلاستیک در کار با افرادی که دارای ضایعات پوستی در صورت بودند دریافت که

با تغییر دادن تصویر بیرونی ظاهری هر شخص ، درون هم تغییر پیدا می کند و شخصیت ، رفتار و تواناییهای او به طرزی خارق العاده تغییر می یابد.

عدم اعتماد به نفس و عقده ها در مدتی کمتر از سه هفته ناپدید می شوند و به جای آنها شخصیتی تازه و شکوفا سر بر می آورد.

اما در بعضی از موارد با دگرگون شدن تصویر بیرونی و ظاهری فرد و پس از عمل جراحی ، هیچ تغییری دیده نمی شود.

این مسئله بیانگر آن است که آنچه موجب تغییر و تحول باطنی و روانی می گردد تصویر ذهنی فرد از خودش است.

در مواردی حتی از بین رفتن زخمها و خراشهای صورت موجب تغییر در تصویر ذهنی منفی و ناخوشایند فرد از خودش نمی گردید.

مالتز معتقد است هنگامی که تصویر خویشتن ما مناسب است و بافت اساسی آن را تجربه های موفقیت آمیز شکل میدهد

رفتار ما نیز با خواسته های ما همخوانی خواهد داشت.

هنگامی که تصویر خویشتن ما جلوه ای نامناسب ، حقیر، نالایق، یا ناتوان از ما ارائه دهد ما نیز با همین تصویر منزبق خواهیم شد.

و رفتار و عکس العمل هایی در دیگران برخواهد انگیخت که متناسب با تصویر ذهنی ما از خودمان باشد

و به این ترتیب یک تصویر ذهنی از خویشتن تداوم می یابد.

 

روانشناسی تصویر ذهنی
روانشناسی تصویر ذهنی

استنباط های متاثر

استنباط ها و برداشت های هر یک از ما درباره ی رفتارها و عملکردهای دیگران تحت تاثیر تصویر ذهنی ما از خودمان قرار دارد.

هر کس براساس دیدگاه های خودش قسمتها و اجزای خاصی از رفتار های دیگران را مورد توجه بیشتر قرار داده و آنها را برای خودش عمده و بزرگ جلوه میدهد.

فردی که خودش را شخص عاجز و وامانده ایی تصور میکند رفتارها و اعمالی در دیگران برخواهد انگیخت که این تصویر را تجدید نمایند.

کسی که تصویر فردی اخمو و گرفته را از خود دارد تحت تاثیر این تصویر خواهد بود و به گونه ایی عمل خواهد کرد

که گویی تعهد سپرده است به آن وفادار بماند .

عکس العمل طبیعی دیگران در برابر چنین فردی باعث خواهد شد تصویر ذهنی او تداوم یابد.

انسانها بر اساس تصویر ذهنی که از خودشان دارند عکس العمل ها و رفتارهای دیگران را تحلیل میکنند.

زیرا انتظار دارند در کلام و رفتار دیگران اشاره و طعنه ایی به خصوصیت خاص آنها وجود داشته باشد.

ماکسول مالتز در کار خود به افرادی برخورد میکرد که علی رغم داشتن ضایعات پوستی و شدید در صورت،

آز آداب و معاشرت اجتماعی قوی برخوردار بودند. حس دوستی و عطوفت شدید در فرد مقابل برمی انگیختند

و در کل برخوردی گیرا ، قوی و جذاب داشتند و حضور آنها به گونه ایی بود که فرد یا افرادی که طرف برخورد او بودند ضایعه ی بزرگ او را به کلی فراموش میکردند.

و یا آنرا به هیچ می شمردند.

زیرا شخصیت و رفتار شخص به گونه ایی نبود که زمینه ایی برای توجه به ضایعه ی پوستی او فراهم آورد

اساساً وقتی خود او آنرا ندید می گرفت دلیلی وجود نداشت که دیگران آن را مورد توجه قرار دهند.

 

روانشناسی تصویر ذهنی
روانشناسی تصویر ذهنی

در مقابل این دسته از افراد که البته انگشت شمار بودند ، مالتز به افراد زیادی بر می خورد که

در مواجهه با دیگران تمام رفتا و شخصیتش تحت تاثیر خراش و ضایعه ی جزیی صورتش قرار داشت.

احساس شرم ، خجالت، حقارت، دستپاچگی در حرکات، با حضور این افراد ظاهر می شدند تمامی این عوامل باعث می شدند

فرد یا افراد حاضر فقط به ضایعه ی او توجه کنند و یا به شکل حماقت آمیز و بی نتیجه ایی سعی کنند به عیب و نقص او نگاه یا اشاره نمایند

عزت نفس چیست و آیا داشتن عزت نفس ضروری است؟
توصیه برای مطالعه

و یا به او دلداری دهند. که در تمام این موارد نتیجه ی منفی و ناخوشایندی در فرد ظاهر می شود.

به نظر ماکسول مالتز تمام قدرت هایی را که در حالت هیپنوتیزم در فرد ظاهر می شوند

به دلیل سهولت تغییر بار در حالت هیپنوتیزم و پذیرفته نشدن تصویر ذهنی در مورد اینگونه از تواناییهاست.

تلقینهای اطرافیان ما، افکار و تصورات خود ما و اثرشان بر تخیل ها ، قدرتی همانند قدرت شخص هیپنوتیزم کننده دارند

آنها می توانند ما را یاری دهند تا تواناییهای بالقوه ی خود را به کار بیندازیم یا محدودیتها و موانعی تخیلی در برابر فعالیتهای ما بوجود آورند.

هر داده ی اطلاعاتی که به مکانیزم فرمان خودمختار مغز تحویل داده شود موجب میگردد که این مکانیزم فرمانهایی در جهت تحقق آنها صادر نماید.

اعتقادات و تصاویر ذهنی را به یاری تخیل محقق می سازیم.

 

روانشناسی تصویر ذهنی
اعتقادات و تصاویر ذهنی را به یاری قدرت هیپنوتیزم و البته قدرت تجسم و تخیل محقق می سازیم.

روانشناسی تصویر ذهنی

اثر پیگمالیون:

اثر پیگمالیون پدیده ی روانی مشهوری است که اهمیت “تصویر از خویش” را در امر آموزش و پرورش نشان میدهد.

اثر پیگمالیون پدیده ای روانی مشهوری است که اهمیت این گونه باورها را به ویژه در زمینه ی آموزش و پرورش نشان میدهد

تجربه ی زیر نمونه ایی از اثر پیگمالیون را در آموزش شاگردان یک کلاس معین مورد آزمون بهره ی هوشی قرار میدهد.

روانشناسی که مسئول آزمون بود، توجه معلم و والدین را به سوی شاگردی که تا آن زمان در گروه متوسط های کلاس بوده است جلب می کند.

و او را شاگردی برجسته معرفی میکند که از نظر بهره ی هوشی در سطح عالی قرار دارد.

(حال آنکه در واقع چنین چیزی صحت ندارد و شاگرد مذکور از آزمون هوش در سطحی متوسط است).

چند ماه بعد این شاگرد با به دست آوردن نمره هایی بهتر بتدریج پیش میرود و سرانجام در کلاس قرار می گیرد.

چه پیش آمده است؟

واکنش های تشویق آمیز معلمان و اطرافیان شاگرد حس اعتماد نوینی در او دمیده است،

تصویر تازه ایی از خویشتن درون او شکل گرفته است که رفتار آموزش و روانی او را تحت تاثیر قرار داده ،

نتایج عملی حاصل از این رفتار نیز به نوبه ی خود ، اصالت تصویر ذهنی جدید را تایید کرده است.

نمی توان از نظر به دور داشت که اعمال ساحرانه و جادوگرانه ، به ویژه زمانی که در جمع و حضور دیگران صورت گیرد

تاثیری مشابه پدیده ی پیگمالیون بر فرد جادوگر یا شخصی که به جادوگر مراجعه کرده است ، بر جای میگذارد.

 

روانشناسی تصویر ذهنی
اثر پیگمالیون پدیده ی روانی مشهوری است که اهمیت “تصویر از خویش” را در امر آموزش و پرورش نشان میدهد

کلید شرطی

کلید یا علامت شرط ، نشانه ایی است که به طور ذهنی با یک حالت یا یک کنش پیوند می یابد

و باعث تداعی آن حالت یا وضعیت می گردد. بعنوان مثال یک یونیفورم تداعی گر ضوابط و مقرراتی است که

بر تن کنندگان آن رعایت می کنند و یا دیگران را وادار به رعایت می نمایند.

علامت شرطی را می توان برای ایجاد حالات روانی چون آرامش و حالات جسمی مانند وارهیدگی به کار گرفت.

در آموزش ریلکس و تمرینات خودهیپنوتیزم، شخص به یک علامت و رمز، شرطی می شود

به گونه ایی که با بکار گرفتن آن رمز در زمان اندک به حالت مطلوب می رسد.

این علامت شرطی میتواند عدد، تصویر ذهنی، (تجسم یک منظره یا صحنه ی خاص) و یا آهنگ و صدایی ویژه باشد.

کوتاه ترین راه عملی برای نشان دادن رمز شرطی در حالت خلسه ی هیپنوتیک امکان پذیر است.

روانشناسی رنگ های هاله نورانی: شخصیت های سبز
توصیه برای مطالعه

در حالت هیپنوتیزم کلید شرطی به سرعت پذیرفته می شود.

 

بعنوان مثال؛

در آزمایشی به فرد خوابگر (فردی که در جلسه ی سوم از هیپنوتیزم و درجه ایی از سومنامبول قرار دارد) گفته می شود

که پس از بازگشت به حالت عادی وقتی آقای ب روی صندلی می نشیند شما شدیداً احساس سرما می کنید یا شما به بیرون از اتاق می روید.

وقتی فرد هیپنوتیزم شده به حالت عادی (بیداری) می رسد با بکارگیری کلید شرط (نشستن آقای ب) احساس سرما به وی هجوم می آورد و یا از اتاق خارج می شود.

این پدیده را پست هیپنوتیزم می گویند.

ما از بحث در مورد شرطی سازی حیوانات و کارهای پاوولوف خودداری می کنیم و به پدیده ی شرطی سازی در انسانها می پردازیم

 

روانشناسی تصویر ذهنی
علامت شرطی را می توان برای ایجاد حالات روانی چون آرامش و حالات جسمی مانند وارهیدگی به کار گرفت

 

آنچه که به طور کلی میتوان در مورد کلید شرط گفت به قرار زیر است:

  1. کلید شرطی می تواند تداعی گر احساسات خوشایند یا ناخوشایند ، غم و اندوه یا شور و شعف ، احساس پیروزی و عزت یا شکست و خفت و اعتماد به نفس یا شک و دو دلی باشد.
  2. قسمت عمده ی رفتارهای عادی و روزمره، رفتارهای شرطی شده و آماده هستند که با ظهور علامت شرط شکل می گیرند. این علامت ف عمل یا عکس العملی است که پیامد مکرر آن همان رفتار خاص بوده است.
  3. اشخاصی که هر فرد با آنها در تعامل است می تواند متناسب با قدرت نفوذشان در آن فرد، او را در جهتی که میخواهند سوق دهند. و در این راه کلیدها و رموزی را به کار گیرند که موجب انگیزش هایی شناخته شده در فرد می شوند.
  4. کلید شرطی اگر عمیق و قوی باشد به هنگام ظهور ، استدلال و قدرت اراده در برابر آن سد و مانعی نخواهد آورد یعنی علی رغم اراده ی فرد جواب شناخته شده ی کلید شرط ظاهر خواهد شد.
  5. استدلال بعد از عمل ، بعد از آنکه انسان در معرض کلید شرط قرار گرفته تحت تاثیر آن مبادرت به عمل میکند. اگر عملش غیر منطقی و بی دلیل بوده باشد دست به دلیل تراشی و استدلال های تحریف شده و گاه مسخره ایی می زند. یعنی استدلال نیروی عقل در برابر کلید شرطی انعطاف نشان میدهد و عملاً در خدمت آن قرار می گیرد به گونه ایی که فرد استدلالات خود را کاملاً معقول و عین حقیقت می داند.

روانشناسی تصویر ذهنی

دارو به عنوان کلید شرطی:

بدون شک قسمت عمده ای از تاثیرات روانی ناشی از دارو که موجب شناخته شدن داروهای بی خاصیت گردیده است مربوط به تاثیر دارو به عنوان کلید شرطی است.

پی آمد طیعی استعمال دارو در اعتقاد افراد جامعه بهبودی است .

با این اعتقاد وقتی فردی دارویی استعمال می نماید آنچه که مرتباً و به صورت پیوسته ایی تداعی می شود

حالت بهبودی قبل از مریض است. تصویر ذهنی فرد عوض می شود و

وی خود را فرد سالم و یا رو به بهبودی تصور می کند، عکس العمل های اجتماعی متناسب

با این تصویر در دیگران بر می انگیزد و مکانیسم خودکار ذهن او در جهت بهبودی بکار می افتد.

 

روانشناسی تصویر ذهنی

 

عمل جادویی به عنوان کلید شرط

یک لوح یا نوشته ی ساحرانه می تواند به دلایلی نقش یک کلید شرط قوی را داشته باشد

که مهمترین دلیل “جادوگرانه” بودن و اسرارآمیز بودن لوح یا نوشته است.

اعتقاد و تکیه عمیق و باطنی فرد به تاثیر یک لوح به همین دو دلیل مربوط می گردد.

این اعتقاد و اطمینان همان کلید و رمز ذهنی است و فرد را در جهت رهایی از مشکلی که دارد سوق می دهد.

فردی به خاطر یک ناراحتی و بیماری به نزد جادوگر می رود با اخذ نوشته ایی از او یا نوشیدن محلولی که از دست جادوگر می گیرد

کلید ذهنی او برای بازگشت به حالت قبل از گرفتاری خاصش به کار می افتد و به طرف احساسات ، روحیات و وضعیت خوشایند و مطلوب قبلی اش حرکت می نماید.

 

فصل سیزدهم -ابعاد روانشناختی جادوگری

تالیف علی اکبر-محمدزاده