نویسنده:
بازدید: 905 بازدید
پیشگوئی

پیشگوئی

واکنش های مختلف انسان از تجربیات او ناشی می شود.

اینکه انسان از دسترس یک حیوان درنده فرار کرده و یا در حمله پیش دستی می نماید

خود یک نوع پیش بینی است!

که در صورت عدم این پیش بینی خود را در معرض خطر و نابودی قرار خواهند داد.

اما همانگونه که گفته شد این نوع پیش بینی غیر از تجربه و یادگیری علت و منشاء دیگری ندارد.

یک ریاضیدان آمریکایی به نام ویلیام کاکس تحقیقی به شرح زیر انجام داد و کوشید 

کشف کند که آیا مردم واقعاً از سوار شدن به ترن هایی که اتفاقاً دچار سانحه خواهند شد ،

ترسی دارند و آیا خودداری می کنند؟!

 

کاکس آمار مربوط به تعداد مسافرانی را که در هر ترن به هنگام سانحه بوده اند

گردآوری کرد و آنرا با تعداد مسافرانی که با همان ترن 

طی هر یک از هفت روز قبل از آن و نیز چهاردهمین و بیست و یکمین و بیست و هشتمین روز

قبل از حادثه سفر کرده بودند ، مقایسه کرد.

نتایج بدست آمده که شامل سال های متعدد کار همان ترن مشخص در همان ایستگاه مشخص می شد،

نشان داد که مردم از سوار شدن به ترن های که دچار سانحه خواهند شد احتراز می کنند.

همیشه تعداد مسافران واگن آسیب دیده و از خط خارج شده کمتر از حدی بود که برای 

آن ترن در آن زمان اتنظار می رفت. اخلاف بین تعداد واقعی و تعداد مورد انتظار مسافر 

آنقدر زیاد بود که احتمال تصادفی بودن موضوع فوق ، حدود یک درصد محاسبه گردید.

 

 

پیشگوئی
پیشگوئی

 

روش سرخپوستان لابرادور

سرخپوستان لابرادور دارای روش پیشگوئی و غیبگوئی جالب توجهی هستند 

این سرخپوستان شکارچی هستند و برای آنها شکست در پیدا کردن شکار به معنای یک تهدید 

و اعلام خطر برای گرسنگی و مرگ احتمالی است.

این سرخپوستان وقتی که با کمبود شکار مواجه می شوند برای اینکه بفهمند 

در کدام جهت باید به جستجوی شکار بروند ، با یک نیروی غیبی مشورت می نمایند!!!

به این ترتیب که استخوان کتف گوزن شمالی را روی ذغال داغ نگه می دارند 

و ترک ها و لکه هائی را که در اثر 

حرارت بوجود می آید به مانند نقشه تعبیر می نمایند.

 

 

روش های پیش بینی 

روش های پیش بینی که مورد مطالعه ی پژوهشگران و فراروانشناسان قرار می گیرد 

بسیار زیادند.

بسیاری از این روش ها در جوامع محدودی مورد استفاده قرار میگیرند و 

محققان از آن آگاهی ندارند اما تمام روش ها دارای خطوط کلی مشترکی هستند.

به عنوان مثال در تمام روش های پیش بینی ، به یک روش تصادفی

(و به عبارت بهتر ظاهراً تصادفی ) توسل می شود. 

 

انواع شناخته شده ی این پیش بینی ها عبارتند از:

آئرومانسی :پیشگویی به وسیله ی شکل ابرها

الکتریومانسی: حروف الفبا در مقابل پرنده ایی گذاشته می شود تا از روی آنها دانه های ذرت را برچیند.

آپانتومانسی: برخوردهای اتفاقی با حیوانات ( هر حیوانی تفسیری خاص است )

کتپتومانسی : طرح های حاصل از دود آتش

کازیمومانسی : مطالعه و تفسیر اشیائی که در آتش قرار داده می شوند.

کرومینومانسی: پیدا کردن مفهوم جوانه های پیاز

هیپومانسی: تفسیر و پیشگویی بر اساس پا بر زمین کوبیدن اسب ها

اینکومانسی: طرح های ناخن در مقابل نور آفتاب

فیلوهدومانسی: پیش بینی مبتنی بر اصواتی که با گذاشتن گلبرگهای گل سرخ

روی یک دست و ضربه زدن به آن با دست دیگر به وجود می آید.

تیرومانسی : سیستمی از پیشگوئی که از پنیر استفاده می کنند.

پیشگوئی
پیشگوئی

پیشگوئی

اهمیت روش ها :

چنین به نظر می آید که وسیله یا روش پیش بینی چندان مهم نیست

و روش هر چه باشد نتایج مشابه به دست می آید.

انرژی چیست و چطور بر روی چاکراهای تاثیر می گذارد؟
توصیه برای مطالعه

شرط آنکه فرد توانایی تفسیر و تعبیر داشته باشد

و قسمتهای را که از تفسیر عاجز می ماند با خواست ها و تمایلات خودش ترمیم و پر نماید.

همچنین به نظر می آید روش ها و نتایج نمادین

و ظاهراً تصادفی آنها عامل و وسیله ی اتکای انسان است به گونه ایی 

که با توسل به آن نماد این جرات و اطمینان را می یابد 

که اطلاعات ذهن ناخودآگاه خود را به نماد نسبت داده و بیان نماید.

 

پیوستگی گذشته و آینده 

در ادیان آسمانی ، آینده ی جهان کاملاً مشخص و دارای سرنوشت از قبل تعیین شده است .

در کتاب آسمانی قرآن از آینده ی جهان گفته شده است زمانی که ” کوه ها می لرزند” ، ” روز حشر می رسد” و …

از آینده با همان قطعیتی سخن گفته شده است که از سرگذشت انسان و اقوام مختلف در گذشته ی زمین .

پس باید آینده نیز به اندازه  ی گذشته روشن و معلوم باشد. 

آیا انسان و قسمتی از انسان (صرفنظر از آنکه چه بنامیم)  به این آینده ی واضح دسترسی و آگاهی دارد؟ و یا می تواند داشته باشد؟

 

پیشگوئی

 

طالع بین می تواند برنامه بدهد؟

همانگونه که از مطالب مذکور بر می آید طالع بینی دارای واقعیت ها و تجربه های آزموده شده است و به دشواری می توان 

طالع بینی را نفی کرده یا حتی زیر سوال برد .

اما اینها مانع نمی شوند که ما جنبه های در سترس و قابل توجیه این پدیده

و پدیده های مشابه را نادیده گرفته ، به آنها نزدیک نشویم.

 

به نظر می رسد حضور یک طالع بین ( بعنوان شخص با توانایی فوق عادی که از خصوصیات و آینده ی افراد آگاهی دارد)

و نیز گفته های او بطور مستقیم ادراکات و وضعیت روانی فرد را دستکاری می کند .

قبل از آنکه طالع بینی را به عنوان واقعیتی مستقل از “همه چیز”

مورد توجه قرار دهیم می بینیم روابط بین طالع بین و انسان های دیگر قسمت قابل توجهی 

از جریان یک طالع بینی را تشکیل میدهد.

در گفتن آینده ی افراد و حوادثی که در انتظار آنهاست باید توجه داشت تعدادی از 

این حوادث و رویدادها را طالع بین بر روان فرد مقابل حک می نماید 

در این موارد حادثه ایی در انتظار فرد نیست 

بلکه طالع بین فرد را به دنبال آن حادثه 

و اتفاق خوشایند یا ناگوار می فرستد. گفته های طالع بین 

در مواردی در حکم تلقینات لیست هیپنوتیک است که در آینده 

فرد اقدام به آنها می نماید .

فرد طالع بین و کف بین در مواردی به دلیل جذابیت و اعتباری که نزد اشخاص دارد 

با گفته های خودمکانیزم خودکار و ناخودآگاه ذهن، آنها را در جهتی خاص به فعالیت می کشاند.

 

بنابراین طالع بینی و کف بینی از یک سو بعنوان واقعیاتی مستقل به دنیای دست نیافتنی و دور از 

حوزه ی آگاهی متصل می شوند و از سوئی این پدیده ها دارای تاثیراتی قابل توجیه در وضعیت روانی فرد است .

 

 

پیشگوئی

 

ارائه ی تصویر 

گفته های طالع بین تصویری از آینده ی فرد به ذهن او القاء می کند

و فرد با اخذ این تصاویر از وقایع آینده ناخودآگاه بدنبال صورتهای واقعی آن تصاویر می رود . 

بویژه زمانیکه فرد به فرد طالع بین ایمان و اعتماد داشته باشد . در مواردی حتی مخالفتهای 

ارادی و مبارزه با تصاویر ذهنی منفی ، منجر به شکست اراده و تثبیت بیشتر تصاویر ذهنی 

القاء شده می گردد. این تایید کننده “قانون کوشش معکوس” امیل کوئه است 

که بر اساس آن اگر فردی اراده کند که فلان چیز واقعیت یابد و در همان 

حال تخیل و تصورات ذهنی اش به او بگویند که علی رغم 

با اضطراب، نشانه‌ها و راه‌های درمان آن آشنا بشوید
توصیه برای مطالعه

خواست تو آن چیز واقعیت نخواهد یافت بلکه ضدآن 

محقق خواهد شد ، قوه ی تخیل و تخیلات سرکش او غالب خواهد شد، 

و ضد اراده به واقعیت خواهد پیوست.

 

بوجود آمدن سیستم اتوماتیک و ناخودآگاه خودتلقینی

طالع بین و گفته ی او یک سیستم ناخودآگاه خود تلقینی در فرد بوجود می آورد

این سیستم زمانی بیشترین کارائی و تاثیر سریع را نشان میدهد که

پیشگوئی فرد طالع بین درباره ی ویژگیهای شخصی فرد و روابط اجتماعی او باشد :

بهبودی، مرض، دشمنی، مبارزه ، توطئه ، خبر از دسیسه ی دیگران و موارد بسیاری

از این دست و بر این اساس مبرهن فراروانشناسی و تحقق هریک از موارد فوق،

قابل اثبات و بررسی است.

یافته های قابل اتکائی چون گزینش ادراکی، نگرش ها ، مسائل مربوط به هوشیاری ، ادراک زیرآستانه ای ، تصورات قالبی ،

تلقین و خودتلقینی و قوانین تلقین ، پدیده ی شرطی و کلید شرطی و یافته های هیپنوتیزمی

همگی موید گفته های فوق هستند.

 

پیشگوئی

پیشگوئی

در  خدمت گرفتن نیروهای بالقوه :

یک طالع بین همانند یک ساحر و جادوگر ، نیروهای بالقوه ی فرد را که در حالت خاموشی و 

سرکوب شده ای قرار دارند به تحرک وا میدارد و در مسیر دلخواه خود 

( که اغلب دارای هدفی جز رفع مشکل فرد مورد سحر است ) به حرکت در می آورد .

نیروی شگفت تخیل ، که فرد نه به عظمت آن پی می برد و نه در صدد استفاده از آن 

بر می آید با یک حیله ی کوچک طالع بین و ساحر به چرخش در می آید.

افرادی که به ساحران مراجعه می کنند  

به ندرت از اهمیت (حتی وجود) پدیده ایی به نام تلقین آگاهی دارند.

قوه ی تخیل را اصلاً نمی شناسند، چه رسد به اینکه از تاثیرات و قوانین آن 

آگاهی داشته باشند . 

سحر و ساحر انسانها را می فریبند تا به آن بباورانند که چیزی “ممکن” است و “تغییری”

روی خواهد داد.

به نظر می آید که هر انسانی  به اشکال و درجات متفاوت 

(از لحاظ اعتماد به نفس، سطح تحصیلات، موقعیت اجتماعی و …) محتاج فریب است 

تا توانائیهای خود را بپذیرد و به آنها اجازه ظهور دهد.

از طرف دیگر فرد ساحر و جادوگر نیز برای آنکه منشاء تاثیراتی گردد،

به انواع مختلف خود فریبی و توجیهات متوسل می گردد. و استدلالات خاص ذهنی را 

پایه و اساس عملیات خود قرار میدهد .

 توجیهات فوق به هیچ روی نفی کننده تاثیرات ناشناخته نیستند اما نیروهای روانی 

نیز به هیچ روی از تاثیرات ناشناخته جدا و منفصل نمی توانند باشند.

عدم اعتماد به نفس در اکثریت قریب به اتفاق افراد 

را می توان با یک فریب کوچک و عملیات جادوگرانه ی کاملاً نمایشی 

و ساختگی از بین برد. به این ترتیب باید سهم عمده ای از 

تاثیر دستور العمل های ساحرانه ی سنتی را به نوعی اتکای به جادو (صرف نظر از اینکه آن جادو 

به طور مستقل و “واقعاً ” دارای اثری باشد یا نه ) و فریب ذهن گردد و 

شکاک و بی تکیه گاه به فرد نسبت داد. 

این تاثیر به ویژه زمانی زیاد است که فرد مورد سحر یا عمل کننده 

به دستورالعملهای ساحرانه در صدد ایجاد 

تغییراتی در وضیت روحی و روانی خودش باشد و یا 

جویای روابط مطلوبی با دیگران باشد.

 

فضای جادوگران و طالع بینان 

نباید از تاثیر فضای کم نظیری که فرد طالع بین 

در آنجا مراجعانش را می پذیرد از نظر به دور داشت .

این فضا اغلب نیمه تاریک است و با جلب فرد مراجع 

نوعی انفعال و برنامه پذیری در او بوجود می آورد.