مرکز هیپنوتیزم کابوک | انجمن هیپنوتیزم کابوک | بنیانگذار شعبان طاووسی ،پدر هیپنوتیزم 
عقده ی حقارت
عقده ی حقارت یکی از علل خجالت است؛
و بی شک مهم ترین علت آن نیز است.
عقده ی حقارت توسط دکتر ” آلفرد آدلر “ به طور کامل مورد مطالعه و تحقیق قرار گرفته است.
او یکی از مشهورترین روانکاو ها بود و علت اصلی بسیاری از بیماری های روانی
را احساس حقارت می دانست.
آدلر به طور مفصل درباره ی احساس کهتری بحث کرده است.
همانطور که می دانید یکی از خصوصیات بارز آدمی،
اجتماعی بودن اوست .
ارزشها همه نسبی هستند
و هیچ ارزش مطلقی برای آدمی نمی توان قائل شد.
و این ارزش های ذهنی است که انسان ها را از یکدیگر متفاوت می کند
می توان گفت هر فردی همیشه نست به بعضی برتر و از گروهی
کهتر است. این مساله نه تنها در یک گروه از انسان ها
بلکه در عین حال در تمام نظام های مشخص شده ، صدق می کند.
شخص مورد نظر ما ، ممکن است دارای اطلاعات تاریخی بسیاری باشد؛
ولی در ریاضیات ضعیف.
فردی که در ادبیات بسیار قوی است،
ممکن است در حل یک مساله ی ساده ی جبر ناتوان باشد.
فلان شخص پولدار ممکن است نتواند یک کار فنی بسیار ساده
را انجام دهد. کهتر یا بهتر و برتر بودن نسبت به دیگران
به خودی خود نه پیروزی بخش است و نه مایه ی ضعف !
عقده ی حقارت از این وضعیت شروع نمی شود
بلکه به قول آدلر از تفکر منفی فرد نسبت به آن احساس
به وجود می آید. یک خجالتی به دلیل ضعف خود افرادی که
خیلی خوش مشرب و اجتماعی هستند را برتر می داند.
عقده ی حقارت معلول یکی از علت های زیر است:
- حقارت جسمی
- اجبارهای دوران کودکی
- حقارت های محیطی
- شکست های ایجاد شده
و گاهی دسته ایی از این حالات نیز موجب آن می شود.
من مورد خاص شما را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهم
ولی قبل از آن ، یک تمرین عملی کوچک اما موثر به شما ارائه میکنیم
تمرین
این تمرین در تقویت و رشد اراده ی شما بسیار موثر است
هر جمله ی تلقینی را به آرامی و با صدای بلند بخوانید و سعی کنید
با توجه و تمرکز کامل به خود تلقین کنید.
این تلقینات را دوازده بار در روز ، در سه وعده
(چهار بار صبح ، چهار بار در طول روز، چهار بار قبل از خواب) انجام دهید.
پرسشنامه
1.حقارت جسمی
- -آیا در تن خود ، نقطه ضعفی احساس می کنید؟
- -قد خیلی بلند یا کوتاهی دارید؟
- -بینی بیش از حد بزرگ ، صورت نامتناسب یا دندان های زرد ، خراب و نامرتبی دارید؟
- -آیا خیلی لاغر ، یا بیش از اندازه چاق هستید؟
- -آیا می لنگید؟
- -چه نقص دیگری در شما وجود دارد؟
2. اجبارهای دوران کودکی
- -آیا در زمان کودکی ، اجبارهای خاصی از سوی والدین یا معلمین به شما تحمیل شده است؟
- -آیا بدون هیچ نرمش و ملایمت ، فقط با تنبیه و فشار بزرگ شده اید؟
- -آیا شما را دائماً مجبور می کرده اند که کودکی عاقل باشید؟
- -آیا در خانواده ، فری که دارای موقعیت اخلاقی ، رفتاری و … بالاتری نست به شما بوده وجود داشته است؟
- درصورت مثبت بودن جواب، آیا اعضای خانواده همیشه رفتارهای شما را با او مقایسه می کرده اند و با سرکوفت به شما تلقین میکرده اند
- که هرگز مثل او نخواهید شد؟
- -آیا با شما غالباً به عنوان احمق، بی شعور، ناتوان و بی مصرف رفتار کرده اند؟
- -آیا شما برادر یا خواهری که از شما با استعدادتر بوده و او را برای شما الگو قرار داده باشند دارید؟
- -چه اجبارهای دیگری را تجربه کرده اید؟
3.حقارت های محیطی
- -آیا در محیطی متحول شده اید که همان محیط قبلی بزرگ شدن شما نبوده است؟
- -آیا همیشه با اشخاص ثروتمند و یا دارای مقام اجتماعی بالا همنشین بوده اید؟
- -آیا شما از نظر شغلی همیشه با افرادی در تماس بوده اید که به نحو محسوسی از شما برتر بوده اند؟
- -آیا دارای مقام یا وضعیت ویژه ایی هستید که خود را لایق آن نمی دانید؟
- -آیا علل دیگری نیز وجود دارد؟
4.شکست های ایجاد شده
- -آیا شما در دوران زندگی خود ، یک یا چند شکست را متحمل شده اید؟
- -در زمینه ی تحصیلات ، کدام شکست ها؟
- -در زمینه ی شغلی ، این شکست ها کدامند؟
- -در روابط عاطفی ، کدام شکست ها؟
- -در زندگی اجتماعی ، این شکست ها کدامند؟
- -و شکست های دیگر ؟ نام ببرید.
قبل از ادامه دادن ، این پرسشنامه را خوب بخوانید و
با دقت تمام به سوالات پاسخ دهید. پاسخ سوالات را در صفحه ی جداگانه ایی بنویسید.
بررسی پاسخ ها
اکنون ببینیم مورد شما کدام است؟
هر یک از چهار قست این پرسشنامه را جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم؛
بنابراین ، برای بررسی مورد خاص خودتان ، تنها به بخشی مراجعه کنید که
به پاسخ های شما مربوط می شود.
عقده ی حقارت
الف: حقارت جسمی
قبل از بیان هر مطلبی باید بگوییم که این گونه حقارت ها
دارای اهمیت بسیار کمی بوده و در اغلب موارد ، بیشتر تخیلی است
تا واقعی، و همیشه ار نه به صورت جسمی ، حداقل از نظر روانی قابل جبران است.
اگر مشکل شما واقعی است (بینی بیش از حد بزرگ ، گوش های خیلی بزرگ و جداشده از سر،
دندان های نامنظم و غیره …) عمل جراحی پلاستیک یا استفاده از پروتز ها می تواند به سادگی
مشکل شما را رفع کند .
این مساله ، کمتر از آنچه تصور می شود ، خرج داشته و نتیجه ی آن ، ارزش کمی فداکاری را دارد.
اگر این مشکل کلی تر است (منظور اینست که صورت به طور کلی زشت
و یا ناخوشایند است) بهتر است مشاوره ایی با یک متخصص زیبایی
داشته باشید. این مساله برای مردان و زنان چندان تفاوتی ندارد.
من افرادی را می شناسم که تنها با تغییر آرایش
یا فرم موی سر ، از توسعه ی یک عقده ی حقارت حاد
در خود جلوگیری کرده اند. اگر بیش از حد چاق یا لاغر هستید ، پزشک می تواند معالجه ی
متناسبی را برای شما تجویز کنند.
و بالاخره ، اگر از یک نقص عضو غیرقابل ترمیم رنج می برید
(لنگیدن ،قطع عضو و غیره) و یا اگر بودجه ی شما مطلقاً
امکان استفاده از روش های ترمیم کننده را نمی دهد،
این اندیشه را کاملاً در مغز خود پرورش داده و به خود بگویید
که حتی بزرگترین نقص عضو جسمی نیز نمی تواند
مانعی برای موفقیت شخص باشد.
بر عکس در بسیاری از افراد دچار نقص عضو ، این مساله منبع عظیمی از اراده و موفقیت بوده است.
تالیران می لنگید ، ناپلئون کوچک بود ، تولوز لوترک زشت بود و یکی از مشهورترین
ستارگان سینمای امروز دچار نزدیک بینی بسیار شدیدی است.
ب: اجبارهای دوران کودکی
حل این مشکل ، سخت تر از سایر موارد است
و علاوه بر آن ، هر چه سن شخص بیشتر باشد ،
اثرات این دوران در ضمیر ناخودآگاه به شکل عمیق تری
حک شده است. بهترین کار برخوردی منطقی و جدی با مساله است.
تا علل این اجبار مشخص و توجیه شود.
مسلماً شما خیلی حساس و تحریک پذیر هستید.
و به همین دلیل ، اثرات آن دوران هنوز در شما باقی مانده است.
برای کمک به شما در جهت اجرای این برخورد منطقی و درک مشکل خود
مثالی می زنیم؛
-یکی از اعضای خانواده از شما باهوش تر است
آیا از این مسئله مطمئن هستید؟
آیا واقعا می دانید که هوش چیست؟
آیا با معلومات بودن را با باهوش بودن اشتباه نمی گیرید؟
آیا شما در موارد دیگری از او برتر نبوده اید؟ (قدرت، سلامتی،خوش رفتاری،
اطلاعات شغلی ، کاری و …)
آیا مطمئنید که او نیز از اینکه شما را در برخی رشته ها قوی تر از خود
می بیند، دچار ناراحتی نبوده است؟
این مسئله در مورد بسیاری از افراد که توجهی به نقاط قوت خود ندارند
و فقط از ضعف های خویش رنج می برند ، صدق می کند. اگر این قسمت به شما مربوط می شود،
پاراگراف های قبلی را دوباره بخوانید. مطمئناً نکاتی برای تامل و تفکر در آن خواهید یافت!
-به شما احمق، ابله، بی دست و پا، بی مصرف و غیره لقب داده اند؟
مسلماً گفتن این حرف ها برای این نبوده که شما واقعاً
احمق بوده اید!!! بلکه بیشتر به دلیل ناآگاهی خانواده ، لقب های
نامناسب به شما نسبت داده اند و یا اینکه بدخلقی که نسبت به
خود یا جامعه احساس می کرده اند، به شما منتقل کرده اند.
علل دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که می توانید با
مروری در گذشته ی شخصی خود آن را کشف کنید .
ج: حقارت های محیطی
عوامل احساس حقارت نسبت به محیط نیز متنوع است
خصوصاً هنگامیکه دو نفر از سطوح کاملاً متفاوت جامعه در کنار یکدیگر قرار گرفته باشند.
و البته می توان بر مانع به وجود آمده فائق شد.
شما می توانید با تفکر و تعمق در این مورد ، آن را کنار بگذارید.
اگر تفاوت طبقات اجتماعی در چهارچوب زندگی زناشویی مطرح باشد
عقده ی بوجود آمده احتمالاً ناشی از این است که همسر شما
متعلق به طبقه ی اجتماعی بالاتری است.
اما شما نباید این مسئله را مانعی محسوب کنید ، آن را به عنوان یک
هدف در نظر بگیرید . هیچ مرد یا زنی نمی تواند تعادل خود را بدون رشد
توانایی خویش در زمینه های گوناگون بدست آورد .
در اینجا ، مسئله ی مهم ادامه ی زندگی زناشویی است .
محل دقیق تفاوتی که بین شما و همسرتان فاصله می اندازد را مشخص کنید.
استفاده از پرسشنامه در ادامه ی متن به شما کمک خواهد کرد.
پس از این خواهید دید که تفاوت بین شما ، آنقدرها هم
که از آن رنج می برید بزرگ نیست. این بررسی و مطالعه
باید روی کاغذ و با دقت و تفکر بسیار انجام گیرد.
به این ترتیب خواهید توانست شکاف هایی که بین شما و همسرتان
وجود دارد را پر کنید. اگر مشکل از نوع آموزشی یا شغلی است
شما می توانید تحصیلات خویش را در هر شرایط سنی که هستید ادامه دهید.
علاوه بر آن شما می توانید رفتارهای مناسب و روش اجتماعی بودن را در
رابطه با همسرتان در پیش گیرید.
بهترین روش برای موفق شدن ، این است که از همسر خود
کمک بگیرید. او مطمئناً از این عمل خوشحال خواهد شد.
از همسر خویش ، برای خود یک دوست بسازید.
بی شک شما باید غرور و خودخواهی خود را از بین ببرید.
مطمئن باشید ارزش این از خودگذشتگی را دارد
زیرا مطمئناً شما نمی خواهید بقیه ی عمر خود را در یک
تنهایی مالیخولیایی به سر برید.
ضمناً تقاضای کمک از همسرتان ، تمرینی محسوب می شود
که البته نتایجی مثبت در پی خواهد داشت.
در صورتی که شما قیاس های مشابهی را با کسانی که به نظرتان
بیش از حد از شما بالاتر هستند ، انجام میدهید
با این روش می توان ارزش واقعی آنها را مشخص کنید.
د: شکست های ایجاد شده
اصولاً شکست برای انسان مفیدتر از موفقیت است .
تحمل شکست شخص را محکم ساخته و جان و روان او را
آبدیده می سازد و امکان تجربه اندوزی را به او می دهد.
متقابلاً پس از هر پیروزی، انسان گرایش به
بی خیالی و غرور پیدا می کند.
اما پس از شکست ، شخص دوباره مبارزه را با شدت بیشتر
ضمن درس گرفتن از اشتباهاتش از سر میگیرد.
یکی از دلایل شکست ، حساسیت و تحریک پذیری بی از اندازه است.
شکست در ضمیر باطن حک می شود.
درست مثل قطعه استخوان شکسته ایی که در گوشت فرو رفته باشد
و باید آن را بیرون آورد.
و برای از بین بردن این اثرات باید از دلیل و منطق استفاده کنید.
شکست شما هر اندازه هم که قدیمی باشد
باید آن را پذیرفته و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد .
پاسخ سوالات این تمرین را روی برگه ای از کاغذ انجام دهید.
-این شکست دقیقاً در چه موردی بوده است؟
-چگونه بوجود آمده است؟
-چرا؟
-اشتباهات شما در این شکست چه بوده است؟
-صادقانه بنویسید چه عللی را می توان برای این بدشانسی پذیرفت؟
-اگر همان آزمایش دوباره تکرار شود برای جلوگیری از شکست چگونه عمل می کنید؟
-آیا می توانید این تجربه را تکرار کنید؟ (برحسب سطح جدیدی که بدست آورده اید)
اگر پاسخ مثبت است ، سعی کنید باز هم این شکست را تجربه کنید.
در مورد همه ی شکست های خود به همین صورت به تجزیه و تحلیل بپردازید.
مقایسه ایی بین اشتباهاتی که در آخرین شکست های خود داشته اید به عمل آورید.
مسلماً این کار باعث می شود نقاط ضعفی که در شخصیت شما وجود داشته
و احتمالاً متوجه آن ها شده اید ظاهر شود و شما امکان تصحیح اشتباهات خود را
به دست خواهید آورد .
سعی نکنید بخش بزرگی از مسئله را به گردن تصادف یا بدشانسی بیندازید.
انسان در بسیاری از اوقات ، تنها مسئول اشتباهاتی است که نمی خواهد
آنها را بپذیرد . با قرار دادن خود در برابر مسئولیت های مختلف است
که می توانید به موفقیت دست یابید.
بنابراین قبل از ادامه ی مطلب ، آنچه را که گذشته دوباره بخوانید
و پاسخ های خود را به خوبی مورد بررسی قرار دهید.
اشتباهات خود را کشف و آنها را اصلاح کنید. کاملاً به آنچه که
مطرح شده بیندیشید و سرانجام عبارات تلقینی را که در ادامه ی همین مطلب قرار داده ایم
تکرار و تکرار و تکرار کنید.
شناخت خود حتی به تنهایی ( در صورتیکه با اطلاعات دقیق همراه باشد )
به شما امکان خواهد داد تا بر عقده ی حقارت خویش فائق شوید.
بر اثر ضعف در هدایت و به دنبال آن ضعف اراده ، شما این اصل ناصحیح را
پذیرفته اید که پایین تر از دیگران هستید .
-آیا شما واقعاً اینطور هستید؟
-مسلماً کمتر از آنچه در عالم خیال صور می کنید
-آیا می توانید وضعیت خود را تغییر دهید؟
یقیناً همیشه امکان بهبودی وجود دارد . اگر جوان هستید ، این کار هیچ گونه مشکلی ایجاد نمی کند و حتی اگر
سنی را پشت سر گذاشته اید ، متحول شدن ، هنوز هم امکان پذیر است.
پدربزرگ هایی را به یاد بیاورید که هنوز در آب های یخ زده شنا می کنند
و مادربزرگ های هشتاد ساله یی که بدون هیچ ضرورتی و فقط برای
لذت بردن ، شروع به فراگیری یک زبان خارجی می کنند.
به پرسشنامه ی زیر ، صادقانه و واقع بینانه پس از آنکه به خوبی
فکر کردید و معنای هر سوال را کاملاً دریافتید پاسخ دهید.
این عمل به شما کمک خواهد کرد تا خود را بهتر بشناسید و بفهمید چه کسی هستید.
همچنین می توانید از این پرسشنامه ، برای انجام مقایسه بین خود و افرادی
که ظاهراً برتر از شما هستند ، نیز استفاده کنید.
پرسشنامه:
-آخرین مدرک تحصیلی شما چیست؟
-اطلاعات عمومی شما چگونه است؟
-آیا باز هم می توانید مطالعات خود را بیشتر کنید؟
-چه مشاغلی را می توانید انجام دهید؟
-شغل مورد علاقه ی خود را بیان کنید.
-آیا از شغلی که در حال حاضر دارید ، کاملاً راضی هستید؟ چرا؟
-آیا می توانید وضعیت شغلی بهتری برای خود ایجاد کنید؟
-آیا می توانید شغل خود را تغییر دهید؟
-حقوق ماهانه ی شما چقدر است؟
-آیا امکان افزایش حقوق برای شما وجود دارد ؟ چگونه؟ اگر نه ، چرا؟
- از نظر جسمی
– آیا در سلامت کامل به سر می برید؟
-در غیر اینصورت ، دقیقاً چه مشکلی دارید؟
اگر همیشه احساس ضعف ، خستگی و کوفتگی می کنید،
برای مراجعه به پزشک تردیدی به خود راه ندهید . شما تنها در صورتی می توانید خجالت
خود را درمان کنید که از سلامت کامل برخوردار باشید.
-آیا ورزش می کنید؟ چه ورزشی؟
-در غیر اینصورت ، چه ورزشی را می توانید انجام دهید؟
(آنهایی را که ترجیح می دهید مشخص کنید)
استفاده از یک رشته ی ورزشی بسیار مفید است. از میان ورزش های مناسب برای شما ، می توان پیاده روی ، شنا
جودو و شمشیر بازی را نام برد.
در صورت نیاز ، با پزشک خود برای توصیه ی یک ورزش مناسب مشورت کنید.
- در زمینه ی اخلاقی و روحی
-آیا بدبین هستید؟ چرا؟
-آیا مشکلاتی داشته اید که تعداد آن از میانگین آنچه برای
انسانهای معمولی اتفاق می افتد، بیشتر بوده است؟
-این سختی ها و مشکلات را به چه نسبت می دهید؟
-به نظر شما، چه چیزی می تواند روحیه ی شما را تقویت کند و به شما شجاعت بخشیده اعتماد
به نفس را در شما به وجود آورد؟
-چگونه می توانید به این درک دست پیدا کنید؟
-آیا می توانید سریعاً به آنها برسید؟
اگر پاسخ مثبت است , از امروز شروع کنید.
- شما چه کسی هستید؟
از میان فهرست زیر ، مواردی که با شخصیت و طرز فکر شما بیشتر مناسب است را مشخص کنید:
ساده لوح ، پاکدل، صادق، متعادل، پیچیده، حیله گر، مکار، زودرنج، رک و صریح، درستکار، وفادار،
مطمئن، دورو، مزور، نادرست، تودار، خائن، فاسد، آب زیرکاه، بی وفا، بی حالت و بی تفاوت، باثبات
خونسرد، موزون، متفکر، نگران، نامطمئن، بی ملاحظه ، عجیب، بوالهوس، دمدمی، ولخرج، مسرف،
سنت شکن، جلف، جدی، عمیق، سرسخت، محکم، ضعیف، عبوس، بچگانه، گیج، زودباور
- شخصیت شما چگونه است؟
از میان فهرستی که در زیر می آید ، مواردی را که بهتر از بقیه نشان دهنده ی
حالت های شماست انتخاب کنید:
خوشایند ، دوست داشتنی، مهربان، ملایم، ساده ، سخاوتمند، قابل اعتماد،
متین ، سهل الوصول، مودب، ناخوشایند، مشکل پسند، خشن، بدخو، وحشی
سخت، تند ، غرغرو ، سرکش، نافرمان، خرده گیر، دقیق، شکننده، تحریک پذیر، زودرنج،
نازکدل، بدگمان، بی ادب، بی نزاکت، کینه توز، ترسو ، مهاجم، ستیزه جو، ملایم، آرام،
بی عرضه، راحت، صبور، بخشنده ، قابل درک، سخت ،حریص، زننده، ترش رو، پرجنب و جوش،
بی صبر، مبارزه جو، هوس باز، تند و تیز، صمیمی ، افراط کار، پر معنی، سرد، بی رحم ، بی قید،
لاف زن، بلغمی، بشاش و خنده رو ، راز دار، صادق، صلح طلب، شاد ، با نشاط،
عجول ، غمگین، خیال باف، کم حرف، خاموش، ملال آور، تاریک ، بلندنظر، بیدار ، مصمم، فعال ،
مجری، پر انرژی گستاخ، شجاع، جسور، رام نشدنی، بی پروا، بی باک، با همت،
قاطع، نرم، خواب آلود، ترسو، محجوب، مردد، ضعیف، تاثیرپذیر، مثبت، با اراده، مستقل،
پر نخوت، نامعقول، متوقع، مستبد، ظالم، لجوج، مطیع، سر به راه
- روابط اجتماعی شما چگونه است؟
از میان فهرست زیر، آنهایی را که بهتر از بقیه روابط شما را با جامعه و اطرافیان مشخص می کند انتخاب کنید:
لیبرال ، سخاوتمند، ولخرج، بی علاقه، محدود، خسیس، حریص، طماع، فروتن، متواضع، ساده، مغرور، سر افراز،
خودپسند، حقارت آمیز، ارباب منشانه ، لاف زن، پرمدعا، با اصالت، بی رحم، معمولی، شخصی، دوست داشتنی،
علاقه مند، اجتماعی، ملایم، نوع دوست، خیرخواه، بخشنده، درستکار، بی تفاوت، خشک، ناخوشایند، کینه توز
نفرت انگیز، خوش رو، خودخواه، نمک نشناس ،سخت گیر ، راز دار، پر حرف، سخن چین، موذی، همراه با شوخی های زننده،
مهربان، پرتوقع
“حالا فهرستی از خصوصیات خود تهیه کنید”
تا چه اندازه دچار نقص هستید و در عوض ، چه خصوصیات مثبت و منفی در شما وجود دارد؟
از کسی که او را به خوبی می شناسید و کاملاً به او اطمینان دارید، بخواهید که در این جدول ها ، خصوصیات
و نواقصی را که ممکن است دچار آن باشید، مشخص کند.
شاید این کار برای شما ناخوشایند باشد، ولی از این طریق ، خواهید فهمید که دیگران چگونه در مورد شما قضاوت می کنند و برای اینکه روابط
اجتماعی تان بهبود یابد ، چه باید بکنید.
به هر حال ، شما با این کار متوجه خواهید شد دقیقاً چه کسی هستید.
این موضوعی است که همیشه به خاطر ترس از اینکه نقاط ضعف موجود در شما
بیش از حد باشد، و ترس از واقعیت ، سعی می کردید از روبرو شدن با آن خودداری کنید.
شما مثل بیماری هستید که جرات نمی کند به دیدار پزشک برود.
چون می ترسد تشخیص او سرطان باشد.
اما گروهی که تصمیم به آزمایش و معاینه می گیرند این طور فکر میکنند
که اگر واقعا سرطان باشد! اما گروهی که تصمیم به آزمایش و معاینه می گیرند
این طور فکر میکنند که اگر واقعا سرطانی وجود داشته باشد ، هنوز فرصت برای درمان آن هست
و یا اینکه در اکثر موارد اصلا سرطانی وجود ندارد.
به هر حال ، اینگونه افراد می دانند چه کنند تا اضطراب و ترس خود را از بین برده و
با شجاعت ، معالجه را آغاز کنند.
این دقیقاً مشابه رفتار شما در مورد عقده ی حقارت است. شما
از تهیه ی فهرستی از توانایی های خود ، ( از ترس اینکه نقاط منفی شما بیش از حد باشد)
خودداری می کنید.
عقده ی حقارت
اما اگر اراده ی تهیه ی فهرست را داشته باشید خواهید فهمید که از نظر طبقه بندی اجتماعی
دارای ارزشی بیش از آنچه که قبلاً تصور می کردید ، هستید. به این ترتیب ، شجاعت و جرات
به شما بازگشته و قدرت ایستادن در برابر هر موقعیتی و توانایی اتخاذ تدابیر مناسب
در جهت بهبود را به دست خواهید آورد.
آیا این فهرست را تهیه کرده اید ؟
اگر پاسخ شما مثبت است ، آیا نسبت به خود ، بهتر از گذشته نمی اندیشید؟
در غیر اینصورت ، توصیه می کنم این فهرست را تهیه کنید.
زیرا بدون آن ، هیچ نتیجه ی مفیدی به دست نخواهید آورد .
این بررسی ، به تنهایی بسیاری از تمرینات موثر را به همراه دارد
و در صورتی که وقت کمی دارید، باید یک هفته و یا حتی بیشتر (ولی به هر حال، نباید کمتر از یک هفته باشد)
برای آن زمان بگذارید.
اگر در عرض چند روز ، این کار را خاتمه دادید ، دوباره همین بخش را مرور کنید.
و تمرینات آن را انجام دهید. قبل از جلو رفتن ، مطمئن شوید که همه چیز
را خوب فهمیده و به خوبی تشخیص داده اید ، مطمئن شوید که به تمام سوالات
پاسخ داده و سرانجام ، همه ی اشتباهات را تصحیح کرده اید.
به دقت، طریقه ی کاهش دادن و از بین بردن نقاط ضعف و بهبود خصوصیات و توانایی های خود را کشف کنید.
تنها کمک ما در مورد عقده ی حقارت ، اینست که زمینه ای فراهم کنیم که
شما مشکل را به روشنی در خود دیده و آن را کاملاً مشخص کنید
و شخصیت حقیقی خود را مطمئناً بسیار بهتر از آن چیزی که تصور می کنید ،بدست بیاورید.
شما باید شخصاً راه و روشی را که از طریق آن می توانید وضعیت را
بر حسب خصوصیات شخصی خود (نظیر آنچه تاکنون مشخص کرده اید ) بهبود بخشید ، بیابید.
عبارات و جملات تاکیدی :
من به موفقیت اعتقاد دارم
من براحتی ندای درونی ام را میشنوم
روحیه ی من کاملاً قوی و محکم است
من خوشبخت هستم
من خودم را کاملاً باور دارم
من به راحتی میتوانم اطرافیانم را درک کنم
من فردی شایسته ، باهوش و توانا هستم
من ویژگی های خوب دیگران را می بینم
من همیشه در حال رشد و پیشرفت هستم
اندیشه ، گفتار و رفتار من با هم هماهنگ است
افکار مثبت ، اعتماد به نفس مرا چندین برابر کرده است
من در مواقع نیاز فردی بسیار جسور و کاملاً قاطع هستم
من نیاز به توجه و تایید دیگران را کاملاً رها کرده ام
سلام مثل همیشه عالی و اموزنده
سلام … خسته نباشید … توی مقالات سایت دنبال پاسخ به یه پرسش میگشتم ولی نمیتونم پیدا کنم … ممنون میشم اگه پاسخی برای پرسشم دارید راهنمایی کنید
من فردی هستم که صداقت و راستگویی برام اهمیت خیلی زیادی داره … ولیی متاسفانه بابت صداقتم خیلی تاوان دادم … هم مالی و هم روحی … (به راحتی سرم کلاه میزارن) … این مشکل رو چه جوری حل کنم که صداقتم رو حفظ کنم و اجازه ندم آدما بازیم بدن؟ … اصلا مشکل از کجاست (کدوم چاکرای من خوب کار نمیکنه؟)
این موضوع باید توسط یک روانشناس و در یک جلسه کامل مورد بررسی و آنالیز قرا بگیرد تا دلیل اصلی آن مشخص شود
سپس به شما راهکارهای لازم ارایه می شود
ولی اصولا افرادی که از عدم صداقت ضربه می خورند و مورد سو استفاده قرار میگیرند
عوامل و مشکلات زیر را دارند
عدم اعتماد بنفس
مشکل در نه گفتن
نیاز به تایید دیگران
نیاز به جذب محبت از طرف دیگران
احساس ترد شدن در صورت عدم اعتماد به طرف مقابل
ضعف در شروع یک کار مستقل
روابط عمومی پایین و مشکل در بیان کردن احساسات و افکار و….
این احساس ها بیشتر مربوط به چاکرای قلب و چاکرای گلو میشود